lego

جمله های نمونه

1. We've been given Lego and we're learning to put things together in new ways.
[ترجمه مجتبی] به ما لگو داده شده است و ما تلاش می کنیم هر چیزی را به روشی جدید کنار یکدیگر قرار دهیم تا چیز جدید بدست آید.
|
[ترجمه گوگل]به ما لگو داده شده است و ما یاد می گیریم که چیزها را به روش های جدید کنار هم قرار دهیم
[ترجمه ترگمان]ما به لگو داده شده ایم و داریم یاد می گیریم که چیزها را به روش های جدید کنار هم بگذاریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Put away your Lego and Sindy dolls, this is what they call Real Life.
[ترجمه گوگل]عروسک های لگو و سندی خود را کنار بگذارید، این همان چیزی است که آنها زندگی واقعی می نامند
[ترجمه ترگمان]Lego و عروسک های Sindy رو دور کن این چیزیه که بهش میگن زندگی واقعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Lego should not get away with simply building a plastic brick replica of Yosemite Valley and other landmarks.
[ترجمه گوگل]لگو نباید صرفاً با ساختن یک ماکت آجری پلاستیکی از دره یوسمیتی و دیگر مکان‌های دیدنی، کنار بیاید
[ترجمه ترگمان]لگو نباید به سادگی یک کپی آجری پلاستیکی از دره Yosemite و سایر نقاط را بسازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Inside there was a climbing frame, Lego roundabout, swings and a wooden catapult for firing naughty children out of the castle.
[ترجمه گوگل]در داخل یک قاب کوهنوردی، دوربرگردان لگو، تاب و یک منجنیق چوبی برای اخراج بچه های شیطان از قلعه وجود داشت
[ترجمه ترگمان]داخل آن یک قاب بالا بود، لگو و roundabout، و یک منجنیق چوبی برای اخراج بچه های شیطان از قلعه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A joint development between LogIT and the Lego Robolab might just help to break down the science and technology interface.
[ترجمه گوگل]توسعه مشترک بین LogIT و Lego Robolab ممکن است به شکستن رابط علم و فناوری کمک کند
[ترجمه ترگمان]یک توسعه مشترک بین logit و لگو Robolab ممکن است فقط به تجزیه و تجزیه رابط علم و فن آوری کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There's Lego all over the place.
[ترجمه گوگل]همه جا لگو هست
[ترجمه ترگمان] همه جا یه \"لگو\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He's only six and he's a Lego freak.
[ترجمه گوگل]او فقط شش سال دارد و یک لگو عجیب است
[ترجمه ترگمان]اون فقط ۶ سالشه و یک Lego freak
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Like Lego creations, concrete farmhouses sport additional stories in brick, plonked on by builders in a hurry.
[ترجمه گوگل]مانند آثار لگو، خانه‌های مزرعه‌ای بتنی دارای داستان‌های آجری هستند که توسط سازندگان عجله می‌شود
[ترجمه ترگمان]مانند Lego Lego، بتن پیش ساخته، داستان های اضافی را در آجر نشان می دهد و با عجله توسط سازندگان شروع به کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And now Lego has turned the tables and made a car.
[ترجمه گوگل]و حالا لگو جدول ها را برگردانده و یک ماشین ساخته است
[ترجمه ترگمان]و حالا لگو روی میزها می چرخد و یک ماشین درست می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Lego: Many of you know, my Adan brother is a great model.
[ترجمه گوگل]لگو: بسیاری از شما می دانید، برادر آدان من یک مدل عالی است
[ترجمه ترگمان]لگو: بسیاری از شما می دانید که Adan من مدل خوبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. LEGO Education won the 2003 Education Resources Award for Early Years Resources.
[ترجمه گوگل]آموزش LEGO برنده جایزه منابع آموزشی سال 2003 برای منابع سال های اولیه شد
[ترجمه ترگمان]LEGO تحصیل در سال ۲۰۰۳ جایزه منابع آموزشی سال ۲۰۰۳ را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Lego: Hee ~~ I am so happy, Today is Saturday ~!
[ترجمه گوگل]لگو: هی ~~ من خیلی خوشحالم، امروز شنبه است ~!
[ترجمه ترگمان]لگو: بسیار خوشحالم، امروز شنبه است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Lego Coins: A sound will confirm correct code entry.
[ترجمه گوگل]سکه های لگو: یک صدا ورود صحیح کد را تایید می کند
[ترجمه ترگمان]Lego سکه: یک صدا ورود کد درست را تایید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Sawaya won a Lego competition in 2004 and was given the opportunity to work as a full-time 'master builder' at Legoland's San Diego theme park for the starting pay of only $13/hour.
[ترجمه گوگل]ساوایا در سال 2004 برنده یک مسابقه لگو شد و این فرصت به او داده شد تا به عنوان یک استاد ساز تمام وقت در پارک موضوعی سن دیگو لگولند با دستمزد اولیه فقط 13 دلار در ساعت کار کند
[ترجمه ترگمان]Sawaya در سال ۲۰۰۴ برنده یک شرکت لگو شد و به او فرصت داد تا به عنوان یک استاد تمام وقت در پارک تم سان دیگو شرکت کند تا تنها ۱۳ دلار در ساعت شروع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• popular children's game in which small plastic blocks are fastened together to create different shapes

پیشنهاد کاربران

لِگو ، یک نوع وسیله بازی که قطعات کوچیک رو به هم وصل میکنی و اشکال مختلف میسازی
lego
lego ( عمومی )
واژه مصوب: هم چین
تعریف: نوعی اسباب بازی، شامل قطعات کوچک عموماً کائوچویی یا پلاستیکی، که می توان آنها را بر روی هم سوار کرد و برای بازی و سرگرمی چیزهایی مانند خانه و قطار و کشتی ساخت
لِگو ( به دانمارکی: LEGO ) نام تجاری نوعی اسباب بازی است که توسط گروه لگو در شهر بیلوند دانمارک تولید می شود. واژه lego برگرفته از کلمه leg godt به معنی خوب بازی کردن است. این کلمه به معنی گردآوری و خوب جفت کردن هم هست. [۱] محصولات لگو شامل قطعات کوچک رنگارنگ ( اصطلاحا آجرهای لگو ) عموماً کائوچویی یا پلاستیکی است که می توان آنها را به یکدیگر متصل کرد و اجسام گوناگونی ساخت. این اجسام شامل مدل های ساده مانند خانه و قطار و کشتی یا مدل های پیچیده تر مانند ماشین های شامل جعبه دنده و موتور و سیستم های پنوماتیک هستند. آجرهای لگو را می توان بعد از اتصال به یکدیگر به آسانی از یکدیگر جدا نمود. همچنین بعضی از محصولات شرکت لگو با تم هایی از قبیل بتمن، جنگ ستارگان و ایندیانا جونز به بازار ارائه شده اند. ]
...
[مشاهده متن کامل]

شرکت لگو، در هر ثانیه، ۱۱۴۰ قطعه می سازد؛ و به طور سالانه، ۳۶ میلیارد قطعه درست می کند.

بپرس