legless

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of leg.

جمله های نمونه

1. They found the locals getting legless on tequila.
[ترجمه گوگل]آنها متوجه شدند که مردم محلی با تکیلا بی پا می شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها متوجه شدند که افراد محلی legless را با tequila تحویل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The shadow his mind made legless lurched against the wall, glass raised.
[ترجمه گوگل]سایه‌ای که ذهنش بی‌پا ساخته بود، به دیوار، شیشه‌ای برافراشته خورد
[ترجمه ترگمان]سایه تصمیمش را گرفت و به دیوار تکیه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They'd gone from legless to stone cold sober in nothing flat.
[ترجمه گوگل]آنها از حالت بی پا به سنگ تبدیل شده بودند و هوشیار بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها از پنجه نرم به سنگی سرد در هیچ آپارتمان نرفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Watch a legless man in a wheelchair completing the London Marathon and we cry, or at least I do.
[ترجمه گوگل]مردی بی پا را که روی ویلچر نشسته است، تماشا کنید که در حال تکمیل ماراتن لندن است و ما گریه می کنیم، یا حداقل من
[ترجمه ترگمان]یک مرد legless را نگاه کنید که با صندلی چرخدار در ماراتون لندن در حال اتمام است و ما گریه می کنیم، یا حداقل من این کار را می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A legless beggar pulled himself along through the slush on wooden slats.
[ترجمه گوگل]گدای بی پا خود را از لابه لای لجن زارهای چوبی کشید
[ترجمه ترگمان]گدای سفیدپوست، خود را از میان گل و لای و لای و لای و لای slats چوبی بیرون می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A critic is a legless man who teaches running.
[ترجمه گوگل]منتقد مرد بی پا است که دویدن را آموزش می دهد
[ترجمه ترگمان]منتقد کسی است که به دویدن می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The blind variety of legless lizard likely originated in the Americas, but some 55 million years ago they slithered across the Bering Strait and into Asia.
[ترجمه گوگل]نوع کور مارمولک‌های بدون پا احتمالاً در قاره آمریکا منشأ گرفته‌اند، اما حدود 55 میلیون سال پیش آنها از طریق تنگه برینگ و آسیا می‌لغزند
[ترجمه ترگمان]این مارمولک blind که به احتمال زیاد از آمریکا نشات گرفته است، اما ۵۵ میلیون سال پیش از تنگه برینگ عبور کرد و به آسیا تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Craig Dietz, a US man born armless and legless, took part in a swimming competition in Pennsylvania recently with the help of a manmade caudal fin and finished 275th out of 308 participants.
[ترجمه گوگل]کریگ دیتز، مردی آمریکایی که بدون دست و پا به دنیا آمد، اخیراً با کمک یک باله دمی ساخته دست بشر در یک مسابقه شنا در پنسیلوانیا شرکت کرد و از بین 308 شرکت کننده در رده 275 قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]کریگ Dietz، یک مرد آمریکایی به دنیا آمد و legless، اخیرا در یک مسابقه شنا در پنسیلوانیا شرکت کرده و به کمک یک باله دمی ساخته دست ساخته و ۲۷۵th از ۳۰۸ شرکت را به پایان رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Even though it is legless, the glass lizard is not a snake, but a lizard.
[ترجمه گوگل]مارمولک شیشه ای با اینکه بدون پا است، مار نیست، مارمولک است
[ترجمه ترگمان]با اینکه it است، مارمولک شیشه ای نه یک مار است بلکه یک مارمولک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Snakes are thought to have evolved after legless lizards, which differ from snakes by retaining some lizard traits, such as external ears.
[ترجمه گوگل]تصور می‌شود که مارها پس از مارمولک‌های بدون پا تکامل یافته‌اند که با حفظ برخی از ویژگی‌های مارمولک، مانند گوش‌های خارجی، با مارها تفاوت دارند
[ترجمه ترگمان]تصور می شود که مارها با حفظ برخی از صفات مارمولک مانند گوش های خارجی از مارها متفاوت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The armless and legless woman floating on the surface of the pool, whether the reflection of the nondisabled woman or her twin rendered limbless by immersion in water, faces the beholder.
[ترجمه گوگل]زن بدون دست و پا که روی سطح استخر شناور است، خواه انعکاس زن غیرمعلول یا دوقلوی او که در اثر غوطه ور شدن در آب بی اندام شده است، رو به بیننده است
[ترجمه ترگمان]زن بی دست و پایی که روی سطح استخر شناور است، چه انعکاسی از زن nondisabled یا برادر دوقلویش که توسط غوطه وری در آب شکل می گیرد، با بیننده روبرو خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A new species of blind, legless lizard has been found in the mountains of Cambodia, conservationists announced.
[ترجمه گوگل]حافظان محیط زیست اعلام کردند گونه جدیدی از مارمولک کور و بدون پا در کوه های کامبوج پیدا شده است
[ترجمه ترگمان]طرفداران حفظ حیات وحش اعلام کردند که یک گونه جدید از مارمولک blind در کوهستان های کامبوج یافت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A critic be a legless man who teach running.
[ترجمه گوگل]منتقد یک مرد بی پا باشد که دویدن را آموزش می دهد
[ترجمه ترگمان]یک منتقد، legless است که به دویدن یاد می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I've heard tell of the existence of a legless bird in the real world.
[ترجمه گوگل]من از وجود یک پرنده بدون پا در دنیای واقعی شنیده ام
[ترجمه ترگمان]شنیده ام که در دنیای واقعی، وجود یک پرنده قطع شده وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• without a leg or legs; (slang) very drunk
if someone is legless, they have no legs, for example as the result of an accident.
if you say that someone is legless, you mean that they are extremely drunk; an informal use.

پیشنهاد کاربران

در زبان انگلیسی، واژه ها و عبارت های بسیار زیادی برای توصیف حالت "مستی" وجود دارد که هر کدام بار معنایی، سطح شدت و منشأ متفاوتی دارند. در اینجا به برخی از مهم ترین و رایج ترین آن ها همراه با علت نامگذاری و معادل فارسی آن ها ( بدون آوانویسی لاتین ) پرداخته می شود:
...
[مشاهده متن کامل]

- - -
🍷 1. Drunk
- معنی فارسی: مست
- علت نامگذاری: این واژه، شکل ساده و استاندارد گذشتهٔ فعل "drink" ( نوشیدن ) است و به حالت عمومی ناشی از مصرف بیش از حد الکل اشاره دارد.
- - -
🛠️ 2. Hammered
- معنی فارسی: چکش کاری شده ( یا به طور عامیانه: �مثل چکش خورده� )
- علت نامگذاری: این عبارت یک استعاره است و به حالتی اشاره دارد که فرد از نظر فیزیکی و ذهنی، مانند فلزی که تحت ضربات چکش قرار گرفته، �کج و معوج� و �از شکل افتاده� به نظر می رسد. این حالت، عدم تعادل و از دست دادن کنترل بر حرکات بدن را تداعی می کند.
- - -
🥴 3. Wasted
- معنی فارسی: تباه شده یا �به درد نخور�
- علت نامگذاری: این اصطلاح به این idea اشاره دارد که فرد آنقدر مست است که دیگر نمی تواند عملکرد مفیدی داشته باشد، گویی �تباه� یا �هدر رفته� است.
- - -
💥 4. Smashed
- معنی فارسی: خرد شده یا �له شده�
- علت نامگذاری: این واژه حس تخریب و از هم پاشیدگی ناشی از مستی شدید را منتقل می کند، گویی فرد �خرد� شده است.
- - -
🥃 5. Plastered
- معنی فارسی: گچ گیری شده
- علت نامگذاری: این اصطلاح به این concept اشاره دارد که فرد آنقدر مست است که گویی به جایی چسبیده یا بی حرکت شده ( مثل دیواری که گچ گیری شده ) یا اینکه صورتش بر اثر مستی سرخ شده ( مثل رنگ گچ ) .
- - -
🚗 6. Tanked
- معنی فارسی: باک پرکون ( یا �مثل باک پر� )
- علت نامگذاری: این عبارت از دنیای خودروها گرفته شده و به این idea اشاره دارد که فرد آنقدر الکل مصرف کرده که گویی باک بنزینش �پر� شده است.
- - -
🚛 7. Trashed
- معنی فارسی: آشغالی یا �به هم ریخته�
- علت نامگذاری: این واژه به حالتی اشاره دارد که فرد آنقدر مست است که رفتاری زننده یا غیرقابل کنترل دارد، گویی به �آشغال� تبدیل شده است.
- - -
🧱 8. Buzzed
- معنی فارسی: سبک مست ( حالت خفیف مستی )
- علت نامگذاری: این اصطلاح به حس وزوز یا vibration خفیفی اشاره دارد که پس از مصرف مقدار کمی الکل در بدن ایجاد می شود.
- - -
🥴 9. Inebriated
- معنی فارسی: مست ( رسمی تر )
- علت نامگذاری: این واژه ریشه در زبان لاتین ( "inebriare" به معنی �مست کردن� ) دارد و یک term رسمی تر برای توصیف حالت مستی است.
- - -
🎉 10. Tipsy
- معنی فارسی: تلوتلوخوران ( مستی خیلی خفیف )
- علت نامگذاری: این واژه به حالت ناپایداری و تلوتلو خوردن خفیف ناشی از مصرف الکل اشاره دارد.
- - -
💎 سایر عبارات کلیدی:
- Legless: به معنی �بی پا� - اشاره به عدم توانایی در ایستادن.
- Under the influence: به معنی �تحت تأثیر� - یک عبارت حقوقی و رسمی.
- Three sheets to the wind: یک اصطلاح دریانوردی به معنی �کاملاً مست�.
- Seeing double: به معنی �دو تا دیدن� - اشاره به تاری دید.
- On a bender: به معنی �در حال عیاشی� - دورهٔ طولانیِ مصرف الکل.
Blitzed حمله شده منگ شده
Canned قوطی شده مست لایعقل
Pickled ترشی انداخته شده مست واریکده
Sloshed چلچلوغ شده مست لایعقل
Wrecked wrecked تخریب شده
- - -
🤔 چرا این همه اصطلاح؟
تنوع فوق العادهٔ این واژه ها ( که به صدها مورد می رسد ) نشان دهندهٔ چند چیز است:
1. خلاقیت زبانی: مردم همیشه برای توصیف حالت های پیچیدهٔ انسانی راه های جدید و اغلب طنزآمیز پیدا می کنند.
2. سطح بندی شدت مستی: هر اصطلاح می تواند به درجه ای خاص از مستی اشاره کند ( از "buzzed" خفیف تا "comatose" شدید ) .
3. جنبه های فرهنگی و طنز: بسیاری از این اصطلاحات برای پنهان کاری، شوخی یا توصیف غیرمستقیم این حالت به کار می روند.
Deep seek

معادل tipsy
تلو تلو خور. شاد و شنگول
Drunk ( british )
مست و پاتیل
( کسی که لنگ میزنه ) شل
کسی که لنگ میزنه - آدم شل
مست و پاتیل