legit

/ˈleˌdʒɪt//ˈleˌdʒɪt/

معنی: نمایش مجاز، تاتر مجاز، حلال
معانی دیگر: (خودمانی) رجوع شود به: legitimate، legitimate نمایش مجاز، قانونی، مشروع، (عامیانه) راه رفتن، شلنگ انداختن، دویدن

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: (slang) legitimate.

جمله های نمونه

1. I checked him out, he's legit.
[ترجمه گوگل]من او را بررسی کردم، او قانونی است
[ترجمه ترگمان]من اونو چک کردم، اون قانونیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Don't worry, the deal's strictly legit.
[ترجمه گوگل]نگران نباشید، معامله کاملاً قانونی است
[ترجمه ترگمان]نگران نباش، معامله کاملا قانونیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. What is the point of going legit and getting married?
[ترجمه گوگل]مشروعیت و ازدواج چه فایده ای دارد؟
[ترجمه ترگمان]چه فایده ای داره که قانونی بشه و ازدواج کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The business seems legit.
[ترجمه گوگل]تجارت قانونی به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]این کار قانونی به نظر میرسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Are you sure he's legit?
[ترجمه گوگل]آیا مطمئنی که او قانونی است؟
[ترجمه ترگمان]مطمئنی که قانونیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If the invite was legit, it should then be repeated.
[ترجمه گوگل]اگر دعوت قانونی بود، باید دوباره تکرار شود
[ترجمه ترگمان]اگر دعوت قانونی بود پس باید آن را تکرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The win was strictly legit.
[ترجمه گوگل]برد کاملاً قانونی بود
[ترجمه ترگمان]بردن کاملا قانونی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Legit loggers plant more trees than Greenpeace.
[ترجمه گوگل]چوب‌برهای قانونی بیشتر از Greenpeace درخت می‌کارند
[ترجمه ترگمان]Legit دارای درختان بیشتر از صلح سبز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The taxman was very fair. I'm legit. They can't touch me.
[ترجمه گوگل]مامور مالیات بسیار منصف بود من قانونمندم آنها نمی توانند من را لمس کنند
[ترجمه ترگمان]این مامور مالیات خیلی منصفانه بود من قانونیه نمی توانند به من دست بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wins in Jerome and Gotham make him a legit Derby prospect.
[ترجمه گوگل]برد در جروم و گاتهام او را به یک شانس قانونی دربی تبدیل می کند
[ترجمه ترگمان]در Jerome برنده شد و Gotham او را به صورت قانونی در داربی قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He also says there's a legit case that global warming has, at least in part, been caused by mankind.
[ترجمه گوگل]او همچنین می‌گوید که یک مورد موجه وجود دارد که گرمایش جهانی، حداقل تا حدی، ناشی از نوع بشر بوده است
[ترجمه ترگمان]او همچنین می گوید که یک مورد قانونی وجود دارد که گرم شدن جهانی هوای کره زمین حداقل در بخشی از آن توسط بشر ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But his regular four - seam fastball is legit, too.
[ترجمه گوگل]اما فستبال چهار درز معمولی او نیز قانونی است
[ترجمه ترگمان]اما این ضربه محکم به توپ بود و توپ فعال بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. "He didn't think it was a legit way to make a living," Johnny, Jr., says.
[ترجمه گوگل]جانی جونیور می‌گوید: «او فکر نمی‌کرد که این یک راه قانونی برای امرار معاش باشد
[ترجمه ترگمان]جانی، پسر، گفت: \" او فکر نمی کرد که این یک روش قانونی برای زندگی کردن باشد \" می گوید:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Last year, Petersen started a production company, Legit Films, back home in California.
[ترجمه گوگل]سال گذشته، پترسن یک شرکت تولیدی به نام Legit Films را در کالیفرنیا راه اندازی کرد
[ترجمه ترگمان]سال گذشته \"پیترسون\" شرکت تولیدی خود را آغاز کرد که شامل فیلم هایی است که در کالیفرنیا باز می گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. When he broke his leg it put the kybosh on his holiday.
[ترجمه گوگل]وقتی پایش شکست، کیبوش را در تعطیلاتش قرار داد
[ترجمه ترگمان]وقتی پای او را شکست، kybosh را در تعطیلات گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. He got so paranoid he decided to leg it.
[ترجمه گوگل]او آنقدر پارانوئید شد که تصمیم گرفت آن را پا بگذارد
[ترجمه ترگمان]اونقدر توهم زده بود که تصمیم گرفت پاش رو بگیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. After he'd unfastened the message capsule from its leg it flew up to join its fellows lurking among the rafters.
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه کپسول پیام را از پایش باز کرد، به پرواز درآمد تا به همنوعانش که در میان تیرها کمین کرده بودند، بپیوندد
[ترجمه ترگمان]پس از آن که کپسول را از پایش باز کرد، از جا پرید تا به رفقایش ملحق شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. If he starts growling and howling, leg it, quick!
[ترجمه گوگل]اگر شروع کرد به غر زدن و زوزه کشیدن، سریع پاشید!
[ترجمه ترگمان]اگر او شروع به خرناس کشیدن می کند و زوزه می کشد، پا به پا، سریع!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. We must leg it along if we are to get there before dark.
[ترجمه گوگل]اگر می‌خواهیم قبل از تاریک شدن هوا به آنجا برسیم، باید آن را با پای خود ادامه دهیم
[ترجمه ترگمان]اگر قبل از تاریک شدن هوا بتوانیم به آنجا برسیم باید به آن برسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. You'll be late for school; you'd better leg it.
[ترجمه گوگل]دیر به مدرسه می آیی بهتره پاشو بذاری
[ترجمه ترگمان]برای مدرسه دیر می کنی؛ بهتر است این کار را بکنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. We'd better leg it or we'll be late for the meeting.
[ترجمه گوگل]بهتر است این کار را انجام دهیم وگرنه برای جلسه دیر می آییم
[ترجمه ترگمان]بهتر است این کار را بکنیم یا برای جلسه دیر کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. I had to leg it from London.
[ترجمه گوگل]مجبور شدم آن را از لندن ببرم
[ترجمه ترگمان]باید از لندن به آن پا می زدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. Leg it, the police are coming!
[ترجمه گوگل]ولش کن پلیس داره میاد!
[ترجمه ترگمان]پا پا، پلیس دارد می آید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. It's no use, the car won't start we'll have to leg it.
[ترجمه گوگل]فایده ای ندارد، ماشین روشن نمی شود، باید آن را پا بگذاریم
[ترجمه ترگمان]فایده نداره، ماشین شروع نمی کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. I'm sorry that I'm late — I missed the bus and I had to leg it.
[ترجمه گوگل]متاسفم که دیر آمدم - اتوبوس را از دست دادم و مجبور شدم آن را پا بگذارم
[ترجمه ترگمان]متاسفم که دیر کردم - من اتوبوس رو از دست دادم و مجبور شدم بهش برسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نمایش مجاز (اسم)
legit

تاتر مجاز (اسم)
legit

حلال (صفت)
lawful, kosher, resolvent, solvent, licit, legit

انگلیسی به انگلیسی

• play with no music (as opposed to a musical)
legitimate, lawful, acceptable, sanctioned (slang)

پیشنهاد کاربران

This term is used to describe something that is genuine, authentic, or true. It can be used to refer to a person, an object, or an action.
چیزی که اصیل، معتبر یا واقعی است.
می توان از آن برای اشاره به یک شخص، یک شی یا یک عمل استفاده کرد.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
That website is legit. I’ve ordered from them before.
In a conversation about a new restaurant, someone might ask, “Is the food legit?”
A person might comment on a social media post, “This photo is legit. No filters or editing. ”

بجنب
reasonable and justified.
وقتی درباره احساسات و عواطف بکار بره میتونه معنی منطقی و واقعی بودن بده.
leg it
This phrase means to run or move quickly, often to escape or get away from someone or something.
این عبارت به معنای دویدن یا حرکت کردن سریع، اغلب برای فرار یا دور شدن از کسی یا چیزی است.
...
[مشاهده متن کامل]

For example, if you’re late for a meeting, you might say, “I need to leg it if I want to make it on time. ”
In a chase scene in a movie, a character might yell, “Leg it, they’re right behind us!”
If someone is trying to catch a bus, they might shout, “Leg it, we’re going to miss it!”
*** ( با کمال تاسف عبارت leg it در سر تیتر به صورت چسبیده نمایش داده می شود. امیدوارم مدیران آبادیس این باگ را بر طرف نمایند )

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-going/
" منطقی "
در مورد اطلاعات یعنی موثق
در مورد مشروب یعنی خالص
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : legitimize
اسم ( noun ) : legitimacy
صفت ( adjective ) : legit / legitimate
قید ( adverb ) : legitimately
معتبر
واقعی، چیز با ارزش
قابل قبول
درست
معتبر
قانونی
جالب ، بسیار خوب ، خفن ، فوق العاده، بسیار عالی ، باحال ، عالی ، برای توصیف اسمی استفاده می شود که از کیفیت بسیار ویژه ای برخوردار است.
مجاز - قانونی - آزاد
پایه، اندامی که باهاش حرکت میکنند مثل پا
نمایش مشروع
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس