legion

/ˈliːdʒən//ˈliːdʒən/

معنی: گروه، لژیون، هنگ، سپاه رومی
معانی دیگر: گروه بزرگ، تعداد زیاد، عده ی کثیر، کثیر، بی شمار، زیاد، (روم باستان) لژیون (بین 3 تا 6 هزار سرباز پیاده به علاوه ی سواره نظام)، قشون، سپاه، لشگر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an ancient Roman army unit consisting of infantrymen combined with a relatively smaller number of cavalrymen.
مشابه: army, brigade, corps, division, unit

(2) تعریف: any large group or multitude.
مترادف: army, crowd, drove, horde, host, multitude, throng
مشابه: mass, mob, multiplicity

- legions of followers
[ترجمه Bardia joon] عده ایی زیاد/گروهی بزرگ
|
[ترجمه گوگل] لژیون پیروان
[ترجمه ترگمان] دسته از پیروان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: (often cap.) a large military organization or unit, often composed of former rather than active military personnel.
صفت ( adjective )
• : تعریف: being a great number; numerous.
مترادف: countless, great, innumerable, multitudinous, numerous
مشابه: many, myriad

- His supporters are legion.
[ترجمه گوگل] طرفداران او لژیون هستند
[ترجمه ترگمان] پشتیبانان او یک لژیون هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a legion of his admirers
انبوهی از تحسین کنندگان او

2. his honors were legion
افتخارات او یکی و دو تا نبود.

3. His delightful sense of humour won him a legion of friends.
[ترجمه صفورا] حس شوخ طبعیِ لذت بخشِ او باعث بدست اوردن دوستان زیادی شد
|
[ترجمه گوگل]شوخ طبعی لذت بخش او لژیون دوستان را برای او به ارمغان آورد
[ترجمه ترگمان]حس شوخ طبعی او در او یک گروه از دوستان را به خود جلب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The British Legion raises funds to help ex-service personnel and their dependants.
[ترجمه گوگل]لژیون بریتانیا برای کمک به پرسنل خدمات سابق و افراد تحت تکفل آنها بودجه جمع آوری می کند
[ترجمه ترگمان]لژیون انگلیس سرمایه لازم برای کمک به پرسنل خدمات سابق و وابستگان آن ها را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Each legion contained between 3000 and 6000 soldiers.
[ترجمه گوگل]هر لژیون بین 3000 تا 6000 سرباز داشت
[ترجمه ترگمان]هر لژیون مرکب از ۳۰۰۰ تا ۶۰۰۰ سرباز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The difficulties surrounding the court case are legion.
[ترجمه گوگل]مشکلات پیرامون پرونده دادگاه بسیار زیاد است
[ترجمه ترگمان]مشکلات مربوط به پرونده دربار، یک لژیون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In the Legion, there was no guarantee that a man had even used a flushing loo before.
[ترجمه گوگل]در لژیون، هیچ تضمینی وجود نداشت که یک مرد حتی قبلاً از فلاشینگ استفاده کرده باشد
[ترجمه ترگمان]در نور لژیون دنور هیچ تضمینی وجود نداشت که مردی حتی قبلا از یک توالت سرخ استفاده کرده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Accounts of Ali's kindness and generosity are legion.
[ترجمه گوگل]حساب های مهربانی و سخاوت علی لشکر است
[ترجمه ترگمان]توجه مهربانی و سخاوت علی یک لژیون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A legion of policemen and border officials are required to preserve this happy feature of a benevolent nature.
[ترجمه گوگل]لژیونی از پلیس و مأموران مرزی ملزم به حفظ این ویژگی شاد و خیرخواهانه هستند
[ترجمه ترگمان]یک لژیون از ماموران پلیس و مقامات مرزی برای حفظ این ویژگی شاد یک طبیعت مهربان لازم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Legion would return you to the place at which they had taken charge of you.
[ترجمه گوگل]لژیون شما را به مکانی که در آن مسئولیت شما را بر عهده گرفته بودند باز می گرداند
[ترجمه ترگمان]لژیون دو نور شما را به جایی که در آنجا نگهداری کرده بودند برمی گردانیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In later life his philanthropic deeds were legion.
[ترجمه گوگل]در زندگی بعدی، اقدامات بشردوستانه او لژیونی بود
[ترجمه ترگمان]بعدها، کاره ای بشر دوستانه او سپاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. His good works were legion.
[ترجمه سعید ملااسماعیل پور] آثار خوب او انبوه ( بسیار زیاد ) بود.
|
[ترجمه گوگل]کارهای خوب او لژیون بود
[ترجمه ترگمان] آثار خوبش سپاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Maurice and his legion, Gereon and his soldiers reftised to worship pagan gods before battle.
[ترجمه گوگل]موریس و لژیونش، گیرئون و سربازانش قبل از نبرد دوباره به پرستش خدایان بت پرست بازگشتند
[ترجمه ترگمان]موریس و legion، Gereon و سربازانش، پیش از جنگ خدایان مشرکان را پرستش می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Legion was being selective. Very selective.
[ترجمه گوگل]لژیون گزینشی بود بسیار انتخابی
[ترجمه ترگمان] لژیون (نور)انتخابی بودن خیلی خوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گروه (اسم)
many, school, section, outfit, mass, heap, cohort, kind, flock, society, assembly, clique, ring, troop, team, pack, army, host, corps, group, company, platoon, folk, crowd, class, gang, clinch, cluster, bunch, ensign, fry, shoal, bevy, concourse, swarm, throng, congregation, covey, herd, multitude, horde, legion, rout, skulk, squad

لژیون (اسم)
legion

هنگ (اسم)
regiment, legion

سپاه رومی (اسم)
legion

انگلیسی به انگلیسی

• unit of the roman army consisting of 3, 000 to 6, 000 soldiers; military unit, army; multitude, mass
legion is sometimes used in the names of large sections of an army.
a legion of people is a large number of them.
you can say that things are legion when there are many of them; a formal use.

پیشنهاد کاربران

adjective / formal
very large in number
صفت، رسمی/ تعداد بیشمار، خیلی زیاد
The difficulties surrounding the court case are legion
My enemies are legion
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/legion
۱. لژیون بزرگ ترین واحد نظامی ارتش روم باستان بود.
۲. لژیون ( گروه بزرگی از سربازان، یک واحد نظامی است )
۳. تعداد بسیار زیادی از مردم
۴. عدیده - مدید - بسیار پرتعداد
noun
[count]
...
[مشاهده متن کامل]

1 a : a large group of soldiers in ancient Rome
◀️a Roman legion
b : a large group of soldiers : army — used especially in names
◀️the French Foreign Legion
2 : a national organization for former soldiers — used in names
◀️the American Legion
◀️the Royal British Legion
3 : a very large number of people
◀️She has a legion [=multitude] of admirers/fans.
◀️Legions of people came to see him perform.
Other forms: plural - gions
adjective
Usage: not used before a noun
🔴very many or numerous
◀️ Her admirers/fans are legion. [=she has a very large number of admirers/fans]

توجه داشته باشید که این کلمه می تواند در نقش صفت نیز به کار رود:
legion: زیاد، کثیر
his lovers were legion
لشگرکشی

بپرس