• (1)تعریف: an ancient Roman army unit consisting of infantrymen combined with a relatively smaller number of cavalrymen. • مشابه: army, brigade, corps, division, unit
• (2)تعریف: any large group or multitude. • مترادف: army, crowd, drove, horde, host, multitude, throng • مشابه: mass, mob, multiplicity
• (3)تعریف: (often cap.) a large military organization or unit, often composed of former rather than active military personnel.
صفت ( adjective )
• : تعریف: being a great number; numerous. • مترادف: countless, great, innumerable, multitudinous, numerous • مشابه: many, myriad
- His supporters are legion.
[ترجمه گوگل] طرفداران او لژیون هستند [ترجمه ترگمان] پشتیبانان او یک لژیون هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. a legion of his admirers
انبوهی از تحسین کنندگان او
2. his honors were legion
افتخارات او یکی و دو تا نبود.
3. His delightful sense of humour won him a legion of friends.
[ترجمه صفورا] حس شوخ طبعیِ لذت بخشِ او باعث بدست اوردن دوستان زیادی شد
|
[ترجمه گوگل]شوخ طبعی لذت بخش او لژیون دوستان را برای او به ارمغان آورد [ترجمه ترگمان]حس شوخ طبعی او در او یک گروه از دوستان را به خود جلب کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The British Legion raises funds to help ex-service personnel and their dependants.
[ترجمه گوگل]لژیون بریتانیا برای کمک به پرسنل خدمات سابق و افراد تحت تکفل آنها بودجه جمع آوری می کند [ترجمه ترگمان]لژیون انگلیس سرمایه لازم برای کمک به پرسنل خدمات سابق و وابستگان آن ها را افزایش می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Each legion contained between 3000 and 6000 soldiers.
[ترجمه گوگل]هر لژیون بین 3000 تا 6000 سرباز داشت [ترجمه ترگمان]هر لژیون مرکب از ۳۰۰۰ تا ۶۰۰۰ سرباز بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The difficulties surrounding the court case are legion.
[ترجمه گوگل]مشکلات پیرامون پرونده دادگاه بسیار زیاد است [ترجمه ترگمان]مشکلات مربوط به پرونده دربار، یک لژیون است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In the Legion, there was no guarantee that a man had even used a flushing loo before.
[ترجمه گوگل]در لژیون، هیچ تضمینی وجود نداشت که یک مرد حتی قبلاً از فلاشینگ استفاده کرده باشد [ترجمه ترگمان]در نور لژیون دنور هیچ تضمینی وجود نداشت که مردی حتی قبلا از یک توالت سرخ استفاده کرده باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Accounts of Ali's kindness and generosity are legion.
[ترجمه گوگل]حساب های مهربانی و سخاوت علی لشکر است [ترجمه ترگمان]توجه مهربانی و سخاوت علی یک لژیون است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A legion of policemen and border officials are required to preserve this happy feature of a benevolent nature.
[ترجمه گوگل]لژیونی از پلیس و مأموران مرزی ملزم به حفظ این ویژگی شاد و خیرخواهانه هستند [ترجمه ترگمان]یک لژیون از ماموران پلیس و مقامات مرزی برای حفظ این ویژگی شاد یک طبیعت مهربان لازم است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The Legion would return you to the place at which they had taken charge of you.
[ترجمه گوگل]لژیون شما را به مکانی که در آن مسئولیت شما را بر عهده گرفته بودند باز می گرداند [ترجمه ترگمان]لژیون دو نور شما را به جایی که در آنجا نگهداری کرده بودند برمی گردانیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In later life his philanthropic deeds were legion.
[ترجمه گوگل]در زندگی بعدی، اقدامات بشردوستانه او لژیونی بود [ترجمه ترگمان]بعدها، کاره ای بشر دوستانه او سپاه بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. His good works were legion.
[ترجمه سعید ملااسماعیل پور] آثار خوب او انبوه ( بسیار زیاد ) بود.
|
[ترجمه گوگل]کارهای خوب او لژیون بود [ترجمه ترگمان] آثار خوبش سپاه بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Maurice and his legion, Gereon and his soldiers reftised to worship pagan gods before battle.
[ترجمه گوگل]موریس و لژیونش، گیرئون و سربازانش قبل از نبرد دوباره به پرستش خدایان بت پرست بازگشتند [ترجمه ترگمان]موریس و legion، Gereon و سربازانش، پیش از جنگ خدایان مشرکان را پرستش می کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The Legion was being selective. Very selective.
[ترجمه گوگل]لژیون گزینشی بود بسیار انتخابی [ترجمه ترگمان] لژیون (نور)انتخابی بودن خیلی خوب [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• unit of the roman army consisting of 3, 000 to 6, 000 soldiers; military unit, army; multitude, mass legion is sometimes used in the names of large sections of an army. a legion of people is a large number of them. you can say that things are legion when there are many of them; a formal use.
پیشنهاد کاربران
در این متن به معنی زیاد است Problems of tourism have become legion in the last years. کمبریج ۵
adjective / formal very large in number صفت، رسمی/ تعداد بیشمار، خیلی زیاد The difficulties surrounding the court case are legion My enemies are legion
۱. لژیون بزرگ ترین واحد نظامی ارتش روم باستان بود. ۲. لژیون ( گروه بزرگی از سربازان، یک واحد نظامی است ) ۳. تعداد بسیار زیادی از مردم ۴. عدیده - مدید - بسیار پرتعداد noun [count] ... [مشاهده متن کامل]
1 a : a large group of soldiers in ancient Rome ◀️a Roman legion b : a large group of soldiers : army — used especially in names ◀️the French Foreign Legion 2 : a national organization for former soldiers — used in names ◀️the American Legion ◀️the Royal British Legion 3 : a very large number of people ◀️She has a legion [=multitude] of admirers/fans. ◀️Legions of people came to see him perform. Other forms: plural - gions adjective Usage: not used before a noun 🔴very many or numerous ◀️ Her admirers/fans are legion. [=she has a very large number of admirers/fans]
توجه داشته باشید که این کلمه می تواند در نقش صفت نیز به کار رود: legion: زیاد، کثیر his lovers were legion