legibility

/ˌledʒəˈbɪləti//ˌledʒəˈbɪlɪti/

معنی: خوانایی، خوانا بودن
معانی دیگر: خوانایی، خوانا بودن

جمله های نمونه

1. This typeface has been chosen for maximum legibility.
[ترجمه گوگل]این فونت برای حداکثر خوانایی انتخاب شده است
[ترجمه ترگمان]این فونت برای حداکثر وضوح انتخاب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ensure accuracy and legibility of clinical and legal documents.
[ترجمه گوگل]اطمینان از صحت و خوانایی اسناد بالینی و قانونی
[ترجمه ترگمان]دقت و دقت اسناد بالینی و حقوقی را تضمین کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Maintain professional confidentiality. Ensure accuracy and legibility of clinical and legal documents.
[ترجمه گوگل]رازداری حرفه ای را حفظ کنید اطمینان از صحت و خوانایی اسناد بالینی و قانونی
[ترجمه ترگمان]حفظ محرمانگی حرفه ای دقت و دقت اسناد بالینی و حقوقی را تضمین کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Readability and legibility are often confused.
[ترجمه گوگل]خوانایی و خوانایی اغلب با هم اشتباه گرفته می شوند
[ترجمه ترگمان]خوانا و خوانا اغلب اشتباه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Legibility of text is one of the most important things to be kept in mind.
[ترجمه گوگل]خوانایی متن یکی از مهمترین نکاتی است که باید در نظر داشت
[ترجمه ترگمان]متن از متن یکی از مهم ترین چیزهایی است که باید در ذهن نگه داشته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In contrast, legibility describes how easily or comfortably a typeset text can be read.
[ترجمه گوگل]در مقابل، خوانایی توصیف می کند که چگونه می توان یک متن تایپ شده را به راحتی یا به راحتی خواند
[ترجمه ترگمان]در مقابل، legibility توصیف می کند که چگونه به راحتی و یا به راحتی یک متن قابل خواندن می تواند خوانده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conclusion The legibility of image factors and percept of tourist were strengthened through organizing and designing the factors of urban tourism image in spatial landscape of urban.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری خوانایی عوامل تصویر و ادراک گردشگر با سازماندهی و طراحی عوامل تصویر گردشگری شهری در منظر فضایی شهری تقویت شد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری میزان اعتبار عوامل تصویر و وایافت های گردشگری از طریق سازماندهی و طراحی عوامل تصویر گردشگری شهری در منظر فضایی شهری، تقویت گردید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. These highly legibility, fixed pitch fonts are based on ProCon's HVFont design.
[ترجمه گوگل]این فونت‌های با خوانایی بالا و ثابت بر اساس طراحی HVFont ProCon هستند
[ترجمه ترگمان]این فونت های با وضوح بالا، فونت های pitch ثابت براساس طراحی HVFont ProCon هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The writing on the document is beyond legibility.
[ترجمه گوگل]نوشته روی سند فراتر از خوانا است
[ترجمه ترگمان]نوشتن این سند خوانا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Another important factor that affects the legibility of a printed text is leading -- the amount of space between the lines of print.
[ترجمه گوگل]عامل مهم دیگری که بر خوانایی متن چاپ شده تأثیر می گذارد، پیشروی است -- میزان فاصله بین خطوط چاپ
[ترجمه ترگمان]یک عامل مهم دیگر که میزان اعتبار متن چاپ شده را تحت تاثیر قرار می دهد - - مقدار فضا بین خطوط چاپ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In fact, the legibility of the spring was dissolved only gradually.
[ترجمه گوگل]در واقع خوانایی فنر فقط به تدریج از بین رفت
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، خوانا بودن بهار به تدریج منحل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The only constraint on writer input was that some care was taken over legibility.
[ترجمه گوگل]تنها محدودیتی که در ورودی نویسنده وجود داشت این بود که روی خوانایی کمی دقت شده بود
[ترجمه ترگمان]تنها محدودیتی که در ورودی نویسنده وجود داشت این بود که توجه برخی از آن ها به وضوح مشخص شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Fortunately, some sediments, by rare good fortune, survive from very ancient times with little or no loss of legibility.
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، برخی از رسوبات، با خوش شانسی نادر، از زمان های بسیار قدیم با از دست دادن اندک یا بدون خوانایی باقی می مانند
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، برخی رسوبات با ثروت خوب نادر، از زمان های خیلی باستانی با کم یا کم شدن اعتبار خود جان سالم به در می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is not the easiest language to learn, but it has structure and legibility.
[ترجمه گوگل]این ساده ترین زبان برای یادگیری نیست، اما ساختار و خوانایی دارد
[ترجمه ترگمان]این آسان ترین زبان برای یادگیری نیست، اما ساختار و legibility دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خوانایی (اسم)
legibility, readability

خوانا بودن (اسم)
legibility

انگلیسی به انگلیسی

• readability, clarity (of handwriting)
if you talk about the legibility of a piece of writing, you are referring to how easy or difficult it is to read.

پیشنهاد کاربران

خوانایی. خوانا بودن
مثال:
The legibility of your signature is important.
خوانایی و خوانا بودن امضای شما مهم است.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : legibility
✅️ صفت ( adjective ) : legible
✅️ قید ( adverb ) : legibly
قابلیت خواندن
میزان خوانا بودن

بپرس