• : تعریف: of, based on, or like a legend. • مترادف: fabled, fabulous, mythical, storied • مشابه: apocryphal, famed, fantastic, fictitious, heroic, renowned
جمله های نمونه
1. the legendary amir arsalan
امیر ارسلان نامدار
2. the legendary story of nayeb hossein
سرگذشت افسانه مانند نایب حسین
3. rustam was a legendary hero
رستم یک قهرمان افسانه ای بود.
4. His courage and exploits were legendary.
[ترجمه گوگل]شجاعت و شکنجه های او افسانه ای بود [ترجمه ترگمان]شجاعت و فتوحات او افسانه ای بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Odysseus was a legendary Greek hero.
[ترجمه گوگل]اودیسه یک قهرمان افسانه ای یونانی بود [ترجمه ترگمان]Odysseus یک قهرمان افسانه ای یونان بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Her resistance to the Nationalists endowed her with legendary status.
[ترجمه گوگل]مقاومت او در برابر ناسیونالیست ها به او موقعیت افسانه ای بخشید [ترجمه ترگمان]مقاومت او نسبت به ملی گرایان دارای وضعیت افسانه ای او بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Legendary stories are passed down from parents to children.
[ترجمه گوگل]داستان های افسانه ای از والدین به فرزندان منتقل می شود [ترجمه ترگمان]داستان های Legendary از والدین به کودکان منتقل می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Her fey charm and eccentric ways were legendary.
[ترجمه گوگل]جذابیت و شیوه های عجیب و غریب او افسانه ای بود [ترجمه ترگمان]جذابیت و رفتارهای عجیب و غریب او افسانه ای بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He emulated the feat of the legendary athlete Jesse Owens.
[ترجمه گوگل]او از شاهکار ورزشکار افسانه ای جسی اونز تقلید کرد [ترجمه ترگمان]او از این شاهکار قهرمان افسانه ای، جسی اونز استفاده کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He is legendary for his fearlessness and pugnacity.
[ترجمه گوگل]او به خاطر نترس بودن و تندی اش افسانه ای است [ترجمه ترگمان]او برای بی باکی و pugnacity افسانه ای است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Her patience and tact are legendary.
[ترجمه عبدالله غافلی] او در صبر و شکیبایی یک افسانه است.
|
[ترجمه گوگل]صبر و درایت او افسانه ای است [ترجمه ترگمان]صبر و شکیبایی او افسانه ای است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The hill is the legendary home of King Arthur.
[ترجمه گوگل]این تپه خانه افسانه ای شاه آرتور است [ترجمه ترگمان]این تپه خانه افسانه ای پادشاه آرتور است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Their voracity is legendary and even the most hardened warriors cannot repress a shiver if one speaks about them.
[ترجمه گوگل]حرص خوردن آنها افسانه ای است و حتی سرسخت ترین جنگجویان هم نمی توانند لرزش را فرو ببندند اگر کسی در مورد آنها صحبت کند [ترجمه ترگمان]voracity افسانه ای است و حتی the جنگ جویان هم نمی توانند از لرزیدن خودداری کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. His thoroughness and attention to detail is legendary.
[ترجمه گوگل]دقت و توجه او به جزئیات افسانه ای است [ترجمه ترگمان]دقت و دقت او به جزئیات افسانه ای است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• collection of legends, collection of tales of or resembling a legend; described in a legend, mythical; fabulous; famous, renowned a legendary person or thing is very famous and a lot of stories are told about them. legendary also means described in an old legend.
پیشنهاد کاربران
1. افسانه ای. اساطیری 2. مشهور. سرشناس مثال: legendary sea monsters هیولاهای افسانه ای و اساطیری دریا
افزون بر معنای اسطوره ای و افسانه ای، به معنای شهره بودن، معروف بودن هم هست. Your mom's cake is legendary in the neighborhood
چون legend یعنی افسانه پس legendary:افسانه ای
1 - very famous خیلی مشهور، He became editor of the legendary Irish journal "The Bell" 2 - from a legend افسانه ای، اسطوره ای a legendary Greek hero
افسانه ای خارق العاده
اسطوره
بسیار مشهور و تحسین شده
خارق العاده
Some magazine fact checking department are legendary for their thoroughness