legalist


آدم زیاد قانونی، کسیکه دراجرای آیین های قانونی زیاده روی میکند

جمله های نمونه

1. The Court was eager to use the legalist justification of the reaction.
[ترجمه گوگل]دادگاه مشتاق بود از توجیه قانونی این واکنش استفاده کند
[ترجمه ترگمان]دادگاه مشتاق بود تا از توجیه legalist برای واکنش استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Hanfei was the master of legalist school at the end of the Warring Period.
[ترجمه گوگل]حنفی در پایان دوره جنگ استاد مکتب قانون گرایی بود
[ترجمه ترگمان]Hanfei استاد مدرسه legalist در پایان دوره Warring بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This article elaborates the key point promulgates the legalist school thought theory system, namely "law, technique, potential" system origin and its structure .
[ترجمه گوگل]این مقاله به تشریح نکته کلیدی که نظام نظریه تفکر مکتب قانون گرا را تبلیغ می کند، یعنی منشاء سیستم «قانون، تکنیک، بالقوه» و ساختار آن می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله به شرح نقطه کلیدی سیستم نظری مکتب فکری به نام \"قانون، تکنیک، پتانسیل سیستم\" و ساختار آن می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They came from the" legalist notes", being a product of the popular meta- culture.
[ترجمه گوگل]آنها از "یادداشت های قانون گرایانه" که محصول فرافرهنگ عامه پسند است، آمده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها از \"یادداشت های legalist\"، که محصول \"فرا فرهنگ عمومی\" بود، آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Hanfeizi is a great work of the Legalist school.
[ترجمه گوگل]حنفیزی اثر بزرگ مکتب حقوقی است
[ترجمه ترگمان]Hanfeizi یکی از کاره ای بزرگ مدرسه Legalist است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Compared with the Legalist School, Confucianism seems emphasizing softness of Yin, for the legalist school purely uphold solidness of Yang.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با مکتب حقوقی، به نظر می رسد کنفوسیوسیسم بر نرمی یین تأکید دارد، زیرا مکتب قانون گرا صرفاً استحکام یانگ را حفظ می کند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که Confucianism در مقایسه با مدرسه Legalist، نرمی یین را برای مدرسه legalist به طور خالص حفظ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Being a legalist, he never takes any risks.
[ترجمه گوگل]او که یک قانون گرا است، هرگز ریسک نمی کند
[ترجمه ترگمان]چون آدم legalist است، هیچ وقت ریسک نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Born of anti-colonial and legalist sentimentality in 192 the group advocated armed resistance against Zionist expansion in Palestine prior to World War II.
[ترجمه گوگل]این گروه که از احساسات ضد استعماری و قانونی در سال 192 متولد شد، قبل از جنگ جهانی دوم از مقاومت مسلحانه در برابر گسترش رژیم صهیونیستی در فلسطین حمایت کرد
[ترجمه ترگمان]این گروه که از ابراز احساسات ضد استعمار و احساساتی شدن در ۱۹۲ کشور به دنیا آمده بود، قبل از جنگ جهانی دوم از مقاومت مسلحانه علیه توسعه صهیونیست در فلسطین حمایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Although the Qin Dynasty was short-lived, its legalist rule had a deep impact on later dynasties in China.
[ترجمه گوگل]اگرچه سلسله کین عمر کوتاهی داشت، اما حکومت قانونی آن تأثیر عمیقی بر سلسله های بعدی در چین داشت
[ترجمه ترگمان]اگرچه سلسله کین کوتاه بود، اما حکومت legalist تاثیر عمیقی بر سلسله های کوتاهی در چین داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The constitutionalist goal of a legalist rule country is surrounded by the development of the administration rule of law.
[ترجمه گوگل]هدف قانون‌گرایانه یک کشور قانون‌گرا با توسعه حکومت قانون احاطه شده است
[ترجمه ترگمان]هدف constitutionalist یک کشور حکومت legalist با توسعه حکومت قانون احاطه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But the rhetoric of those who defended government policy in the early 1680s was explicitly legalist in nature.
[ترجمه گوگل]اما لفاظی کسانی که از سیاست دولت در اوایل دهه 1680 دفاع می کردند، صراحتاً ماهیت قانونی داشت
[ترجمه ترگمان]اما فصاحت کسانی که از سیاست دولت در اوایل سال ۱۶۸۰ به دفاع از سیاست دولت دفاع کردند، به طور صریح در طبیعت صادق بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But no matter how different the views are about this topic, the legalist come to the same conclusion that the dead body must be protected by law .
[ترجمه گوگل]اما هر چقدر هم که دیدگاه ها در مورد این موضوع متفاوت باشد، حقوق دان به همین نتیجه می رسد که جسد مرده باید توسط قانون محافظت شود
[ترجمه ترگمان]اما صرفنظر از اینکه دیدگاه های مختلف در مورد این موضوع چقدر متفاوت هستند، the به همین نتیجه می رسند که بدن مرده باید توسط قانون محافظت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Forexample, Neo-Confucianism was a revived version of old Confucianprinciples that appeared around the Song Dynasty, with Buddhist, Taoist, and Legalist features in the religion.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، نئوکنفوسیوسیسم نسخه احیا شده اصول قدیمی کنفوسیوس بود که در حوالی سلسله سونگ ظاهر شد، با ویژگی های بودایی، تائوئیستی و قانونی در دین
[ترجمه ترگمان]Forexample، نئو - نسخه تازه ای از Confucianprinciples قدیمی بود که در اطراف سلسله سانگ، با features بودایی، Taoist و Legalist ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Confucian learning the type judge is broad by the Confucian scholar apply to law field, culture official type judge marrow being embodying Legalist School thought sufficiently in law field.
[ترجمه گوگل]یادگیری کنفوسیوس نوع قاضی توسط محقق کنفوسیوس در زمینه حقوق اعمال می شود، فرهنگ از نوع رسمی قاضی مغز قاضی که تجسم تفکر مکتب حقوقی به اندازه کافی در زمینه حقوق است
[ترجمه ترگمان]یادگیری کنفوسیوسی که در حوزه قانون مورد استفاده قرار می گیرد، در رشته حقوق قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• lawyer; person who adheres to the law or to a particular set of rules; pedant

پیشنهاد کاربران

بپرس