legal instrument

جمله های نمونه

1. It is the first legal instrument designed to reduce tobacco-related deaths and disease around the world.
[ترجمه گوگل]این اولین سند قانونی است که برای کاهش مرگ و میر و بیماری های ناشی از دخانیات در سراسر جهان طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]این اولین ابزار قانونی است که برای کاهش مرگ و میرهای مربوط به تنباکو و بیماری در سراسر دنیا طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The first international legal instrument on the subject was the Council of Europe's Convention on Cybercrime.
[ترجمه گوگل]اولین سند حقوقی بین المللی در این زمینه، کنوانسیون شورای اروپا در مورد جرایم سایبری بود
[ترجمه ترگمان]اولین ابزار قانونی بین المللی در مورد این موضوع، شورای کنوانسیون اروپا در Cybercrime بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Currently, he says, no legal instrument exists which can force governments to do this.
[ترجمه گوگل]او می گوید در حال حاضر هیچ ابزار قانونی وجود ندارد که بتواند دولت ها را مجبور به انجام این کار کند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، او می گوید، هیچ ابزار قانونی وجود ندارد که بتواند دولت ها را وادار به انجام این کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The standardization and practice of police administrative Legal Instrument is significant, strict, fair and to promote enforcement by Public Security Organs.
[ترجمه گوگل]استانداردسازی و عملکرد ابزار حقوقی اداری پلیس قابل توجه، سختگیرانه، منصفانه و برای ترویج اجرای آن توسط ارگان های امنیت عمومی است
[ترجمه ترگمان]استاندارد سازی و اعمال سند قانونی اجرایی پلیس قابل توجه، محکم، عادلانه و برای ترویج نیروی انتظامی توسط ارگان های امنیتی عمومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. "There is no practicable, feasible, and concrete legal instrument" to regulate Internet use, says Li Xu, deputy head of Tsinghua University's Institute for Internet Behavior.
[ترجمه گوگل]لی زو، معاون مؤسسه رفتار اینترنتی دانشگاه تسینگ‌هوا، می‌گوید: «هیچ ابزار قانونی عملی، امکان‌پذیر و مشخص» برای تنظیم استفاده از اینترنت وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]لی Xu، معاون موسسه رفتار اینترنتی دانشگاه Tsinghua، می گوید: \" برای قانونمند سازی استفاده از اینترنت، هیچ ابزاری عملی، عملی و قطعی وجود ندارد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The government has no legal instrument to compel the manufacturer of the American encryption system or Dantas to give the access codes.
[ترجمه گوگل]دولت هیچ ابزار قانونی برای مجبور کردن سازنده سیستم رمزگذاری آمریکایی یا دانتاس برای دادن کدهای دسترسی ندارد
[ترجمه ترگمان]دولت هیچ ابزار قانونی برای اجباری کردن تولید کننده سیستم رمزگذاری آمریکا یا Dantas برای دادن کد دسترسی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is our hope that the CD can take this document as a basis for negotiating and concluding a new outer space legal instrument.
[ترجمه گوگل]امیدواریم سی دی بتواند این سند را به عنوان مبنایی برای مذاکره و انعقاد یک سند حقوقی جدید فضای ماورای جو قرار دهد
[ترجمه ترگمان]این امید ما است که سی دی می تواند این سند را به عنوان پایه ای برای مذاکره و انعقاد یک ابزار قانونی فضای خارجی جدید به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. China is ready to actively push for the early conclusion of an international legal instrument on this issue.
[ترجمه گوگل]چین آماده است تا فعالانه برای انعقاد زودهنگام یک سند حقوقی بین المللی در مورد این موضوع فشار بیاورد
[ترجمه ترگمان]چین آماده است تا فعالانه برای نتیجه گیری اولیه یک ابزار قانونی بین المللی در این زمینه تلاش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Legal interpretation is aimed to a specific legal fact, an understanding of the legal instrument and explanation in the course of using law.
[ترجمه گوگل]تفسیر حقوقی با هدف یک واقعیت حقوقی خاص، درک ابزار حقوقی و تبیین در مسیر استفاده از قانون است
[ترجمه ترگمان]تفسیر قانونی یک حقیقت قانونی خاص است که درکی از ابزار قانونی و تبیین در دوره استفاده از قانون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The only way to do that is to find a new home for it in a new single legal instrument.
[ترجمه گوگل]تنها راه برای انجام این کار، یافتن خانه جدیدی برای آن در یک سند قانونی واحد جدید است
[ترجمه ترگمان]تنها راه برای انجام این کار یافتن یک خانه جدید برای آن در یک ابزار قانونی جدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. How to realize citizen"s environmental right, let citizen pick up environmental right that the legal instrument to protect our own environment become the realistic and meaningful subject at present. "
[ترجمه گوگل]چگونه حقوق زیست محیطی شهروند را احقاق کنیم، اجازه دهیم شهروند حق زیست محیطی را انتخاب کند تا ابزار قانونی حفاظت از محیط زیست خود در حال حاضر موضوع واقع بینانه و معنادار شود
[ترجمه ترگمان]نحوه تشخیص حق محیط زیست شهروندان، به شهروندان اجازه می دهد تا حق زیست محیطی را به دست آورند که ابزار قانونی برای حفاظت از محیط زیست ما در حال حاضر به موضوع واقعی و معنی دار تبدیل شود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is our hope that the CD can take these documents as a basis for negotiating and concluding a new outer space legal instrument.
[ترجمه گوگل]امیدواریم CD بتواند این اسناد را به عنوان مبنایی برای مذاکره و انعقاد یک سند حقوقی جدید فضای ماورای جو قرار دهد
[ترجمه ترگمان]این امید ما است که سی دی می تواند این اسناد را به عنوان پایه ای برای مذاکره و انعقاد یک ابزار قانونی فضای خارجی جدید به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We hope the CD could start substantive work on this subject as soon as possible, with a view to negotiating relevant international legal instrument.
[ترجمه گوگل]ما امیدواریم که CD بتواند هر چه زودتر کار اساسی را در مورد این موضوع با هدف مذاکره در مورد سند حقوقی بین المللی مربوطه آغاز کند
[ترجمه ترگمان]ما امیدواریم که این سی دی برای این موضوع هرچه زودتر شروع به کار کند، با توجه به ابزار حقوقی بین المللی مربوطه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Sixthly, nuclear weapon states should conclude an international legal instrument on complete prohibition and thorough destruction of nuclear weapons as early as possible.
[ترجمه گوگل]ششم، کشورهای دارای سلاح هسته‌ای باید هر چه زودتر یک سند حقوقی بین‌المللی درباره ممنوعیت کامل و انهدام کامل سلاح‌های هسته‌ای منعقد کنند
[ترجمه ترگمان]Sixthly، سلاح های هسته ای باید یک ابزار قانونی بین المللی درباره ممنوعیت کامل و نابودی کامل سلاح های هسته ای را تا جایی که امکان دارد، به پایان برسانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. China believes that the most direct and effective way to achieve this purpose in the new century is to negotiate and bring into being a new international legal instrument.
[ترجمه گوگل]چین معتقد است که مستقیم ترین و مؤثرترین راه برای دستیابی به این هدف در قرن جدید، مذاکره و ایجاد یک سند حقوقی بین المللی جدید است
[ترجمه ترگمان]چین بر این باور است که موثرترین راه برای رسیدن به این هدف در قرن جدید، مذاکره و ایجاد یک ابزار قانونی بین المللی جدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• document which creates legal relationships or attests to them; document used as a law

پیشنهاد کاربران

A deed is a legal instrument in writing that is signed.
سند رسمی یک سند ( ابزار ) قانونی به صورت مکتوب که امضا شده است/

بپرس