🔸 معادل فارسی: ۱. مردی که به پاهای زنان علاقه منده ۲. دستیار میدانی / مأمور اجرایی / کسی که کارهای بیرونی رو انجام می ده
در زبان محاوره ای: پا باز، مأمور بیرون رو، کسی که کارای میدانی رو انجام می ده
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ( عامیانه – علاقه مندی جنسی ) : برای توصیف مردی که به طور خاص به پاهای زنان علاقه مند باشه
مثال: He’s a leg man—he always notices women’s legs first. اون پا بازه—اول از همه پاهای زن ها رو نگاه می کنه.
2. ( حرفه ای – نقش اجرایی ) : در برخی زمینه های کاری یا رسانه ای، به کسی گفته می شه که وظایف میدانی یا اجرایی رو انجام می ده، مثل جمع آوری اطلاعات یا انجام مأموریت ها
مثال: The reporter sent his leg man to get the details. خبرنگار دستیار میدانی ش رو فرستاد تا جزئیات رو جمع کنه.
🔸 مترادف ها: ( معنای اول ) : foot fetishist – admirer – leg lover ( معنای دوم ) : field agent – assistant – runner – operative
در زبان محاوره ای: پا باز، مأمور بیرون رو، کسی که کارای میدانی رو انجام می ده
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ( عامیانه – علاقه مندی جنسی ) : برای توصیف مردی که به طور خاص به پاهای زنان علاقه مند باشه
مثال: He’s a leg man—he always notices women’s legs first. اون پا بازه—اول از همه پاهای زن ها رو نگاه می کنه.
2. ( حرفه ای – نقش اجرایی ) : در برخی زمینه های کاری یا رسانه ای، به کسی گفته می شه که وظایف میدانی یا اجرایی رو انجام می ده، مثل جمع آوری اطلاعات یا انجام مأموریت ها
مثال: The reporter sent his leg man to get the details. خبرنگار دستیار میدانی ش رو فرستاد تا جزئیات رو جمع کنه.
🔸 مترادف ها: ( معنای اول ) : foot fetishist – admirer – leg lover ( معنای دوم ) : field agent – assistant – runner – operative