• (1)تعریف: any of various primarily aquatic bloodsucking or carnivorous worms, one species of which was formerly used medicinally to bleed patients.
• (2)تعریف: someone who clings like a bloodsucker to another person for personal profit. • مشابه: parasite
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: leeches, leeching, leeched
• : تعریف: to attach to and bleed, with or like a leech.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to cling to someone for personal gain.
جمله های نمونه
1. to leech a boil
زالو بر کورک نشاندن
2. she is going to leech on to javad
او مثل زالو به جواد خواهد چسبید.
3. The family began to see him as a leech.
[ترجمه گوگل]خانواده شروع به دیدن او به عنوان یک زالو کردند [ترجمه ترگمان]خانواده به عنوان زالو شروع به دیدن او کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The leech has a sucker at each end of its body.
[ترجمه گوگل]زالو در هر انتهای بدن خود یک مکنده دارد [ترجمه ترگمان]اون زالو روی هر نقطه از بدن ماهی مکنده هم داره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He was the only person whom she could leech on to.
[ترجمه گوگل]او تنها کسی بود که او می توانست به او زالو بزند [ترجمه ترگمان]او تنها کسی بود که می توانست به او متوسل شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Kenneth Leech spent his hundredth anniversary on the footplate of a restored engine from his beloved Great Western Railway.
[ترجمه گوگل]کنت لیچ صدمین سالگرد خود را بر روی سکوی موتوری بازسازی شده از راه آهن بزرگ وسترن محبوبش گذراند [ترجمه ترگمان]کنت leech برای صدمین سالگرد تاسیس یک موتور بازسازی شده از راه آهن بزرگ غربی خود، صدمین سالگرد خود را سپری کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I sucked on her love like a leech.
[ترجمه گوگل]عشقش را مثل زالو مکیدم [ترجمه ترگمان]من عشق او را مثل یک زالو می مکید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. By the early 1960s Leech was a major landowner in the area of what was to be the New Town.
[ترجمه گوگل]در اوایل دهه 1960، زالو یک مالک اصلی در منطقه ای بود که قرار بود شهر جدید باشد [ترجمه ترگمان]در اوایل دهه ۱۹۶۰، leech مالک اصلی در منطقه ای بود که قرار بود شهر جدید باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Leech had conducted a post-mortem examination and found cerebral haemorrhage as the cause of death.
[ترجمه گوگل]زالو یک معاینه پس از مرگ انجام داده بود و خونریزی مغزی را علت مرگ تشخیص داده بود [ترجمه ترگمان]leech کالبدشکافی را انجام داد و خونریزی مغزی را علت مرگ دانست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Nevertheless, they mate and produce Leech and Foam island, two beings considered failures.
[ترجمه گوگل]با این وجود، آنها جفت می شوند و زالو و جزیره فوم را تولید می کنند، دو موجود شکست خورده در نظر گرفته می شوند [ترجمه ترگمان]با این وجود، آن ها جفت گیری می کنند و leech و جزیره فوم را تولید می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Leech infestation I have a problem with leeches in my pond.
[ترجمه گوگل]آلودگی به زالو من با زالو در حوض مشکل دارم [ترجمه ترگمان]و من یه مشکلی با زالو تو استخر دارم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The leech hangs about other people hoping to obtain money.
[ترجمه گوگل]زالو در مورد افراد دیگری آویزان است که امیدوارند پول به دست آورند [ترجمه ترگمان]اون زالو روی آدمای دی گه هم hangs که به پول دست پیدا کنن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He's fastening on that poor girl like a leech.
[ترجمه گوگل]مثل زالو روی آن دختر بیچاره می بندد [ترجمه ترگمان]می خواهد آن دختر بیچاره را مثل زالو چفت کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. One - side love like a greedy leech absorbed my time and my mirth.
[ترجمه گوگل]عشق یک طرفه مثل زالو حریص روزگار و شادی ام را جذب کرد [ترجمه ترگمان]یک طرف مثل یک زالو حریص، وقت مرا جذب می کند و شادی مرا جذب می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Soul Leech ? Now returns 20 % of damage as health.
[ترجمه کاربر] مکنده ی روح؟ در حال حاضر 20 درصد خسارت سلامتی دارد
|
[ترجمه گوگل]زالو روح؟ اکنون 20 درصد آسیب را به عنوان سلامتی برمی گرداند [ترجمه ترگمان]روح leech؟ در حال حاضر، ۲۰ درصد خسارت به عنوان سلامتی برمی گردد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• bloodsucking worm; person who clings to another without giving anything in return, parasite; doctor, physician (archaic) cling to, stick to like a leech; draw blood using leeches a leech is a small animal which looks like a worm and lives in water. leeches feed by attaching themselves to other animals and sucking their blood. if you call someone a leech, you mean that they deliberately depend on other people, usually for money.
پیشنهاد کاربران
زالو/موی دماغ ( شخصی که آویزون و مزاحمه )
نام برخی از حشرات به انگلیسی: ant = مورچه 🐜 bee = زنبور 🐝 wasp = زنبور 🐝 butterfly = پروانه 🦋 cockroach = سوسک 🪳 beetle = سوسک cricket = جیرجیرک ... [مشاهده متن کامل]
جانورشناسی: زالو a small soft creature that fixes itself to the skin of animals in order to drink their blood اصطلاحا: انگل، یا شخصی که سربار شخص دیگریست someone who takes advantage of other people by taking their money, food