lecithin

/ˈlesəˌθɪn//ˈlesəˌθɪn/

(شیمی) لسیتین (که در شیر و تخم مرغ و خون و غیره یافت می شود)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: any of a group of fatty substances containing phosphorus that are found in all animal and plant tissues and in egg yolk.

(2) تعریف: a commercial preparation of this substance, produced primarily from egg yolks, corn, and soybeans and used to process foods, cosmetics, and inks.

جمله های نمونه

1. Our data show that the addition of lecithin shifts biliary cholesterol from the vesicular to the non-vesicular phase.
[ترجمه گوگل]داده های ما نشان می دهد که افزودن لسیتین کلسترول صفراوی را از فاز وزیکولی به فاز غیر تاولی تغییر می دهد
[ترجمه ترگمان]داده های ما نشان می دهند که افزودن of کلسترول را از the به مرحله غیر - تغییر می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Increasing amounts of egg lecithin progressively prolonged the nucleation time.
[ترجمه گوگل]افزایش مقادیر لسیتین تخم مرغ به تدریج زمان هسته زایی را طولانی کرد
[ترجمه ترگمان]افزایش حجم تخم مرغ باعث افزایش تدریجی زمان جوانه زنی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The invention discloses a process for refining lecithin and cephalin from mixed bed ion exchange resin.
[ترجمه گوگل]این اختراع فرآیندی را برای تصفیه لسیتین و سفالین از رزین تبادل یونی مخلوط بستر نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این اختراع فرآیندی را برای تصفیه lecithin و cephalin از رزین تبادل یونی ترکیبی نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Thin-layer chromatographic analysis indicated the contents of lecithin and phosphatidyl ethanolamine in deteriorative phosphatide were reduced visibly.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل کروماتوگرافی لایه نازک نشان داد که محتویات لسیتین و فسفاتیدیل اتانول آمین در فسفاتید زوال به وضوح کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]آنالیز chromatographic لایه نازک نشان داد که محتویات of و phosphatidyl ethanolamine در deteriorative phosphatide به طور قابل توجهی کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Lecithin is an emulsifier that helps break down fats and cholesterol to maintain good cardiovascular health.
[ترجمه گوگل]لسیتین یک امولسیفایر است که به تجزیه چربی و کلسترول برای حفظ سلامت قلب و عروق کمک می کند
[ترجمه ترگمان]lecithin یک emulsifier است که به شکستن چربی ها و کلسترول کمک می کند تا سلامتی قلبی و عروقی خوب حفظ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The author selects monoglyceride sucrose esters and lecithin to make a food emulsifying agent test.
[ترجمه گوگل]نویسنده استرهای ساکارز مونوگلیسرید و لسیتین را برای آزمایش عامل امولسیون کننده مواد غذایی انتخاب می کند
[ترجمه ترگمان]نویسنده monoglyceride sucrose esters و lecithin را انتخاب می کند تا یک تست عامل emulsifying تهیه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ingredients: refined arbutin, lecithin, cells whitening factor, papain, compound amino acid, dull tone inhibiting essence etc.
[ترجمه گوگل]ترکیبات: آربوتین تصفیه شده، لسیتین، فاکتور سفید کننده سلول ها، پاپائین، اسید آمینه ترکیبی، اسانس بازدارنده تن کسل کننده و غیره
[ترجمه ترگمان]مواد لازم: arbutin، lecithin، فاکتور سفید کننده سلول ها، papain، ترکیب آمینو اسید، لحن خفه مانع از جوهر و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In addition, lecithin is an excellent food additives that has surface active function and can be used as emulsifying agent, humectant, dispersant, antioxidant and so on.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، لسیتین یک افزودنی غذایی عالی است که عملکرد فعال سطحی دارد و می تواند به عنوان عامل امولسیون کننده، مرطوب کننده، پخش کننده، آنتی اکسیدان و غیره استفاده شود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، lecithin یک افزودنی غذایی عالی است که تابع فعال سطحی دارد و می تواند به عنوان عامل emulsifying، humectant، dispersant، آنتی اکسیدان و غیره به کار رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Lecithin Nearly always produced from soya beans, though be produced from eggs.
[ترجمه گوگل]لسیتین تقریباً همیشه از دانه های سویا تولید می شود، اگرچه از تخم مرغ تولید می شود
[ترجمه ترگمان]lecithin تقریبا همیشه از سویا تولید می شود، اگرچه از تخم مرغ تولید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Lecithin may prove useful in alleviating the symptoms of Senile dementia, Alzheimer's disease and Tardive dyskinesia.
[ترجمه گوگل]لسیتین ممکن است در کاهش علائم زوال عقل پیری، بیماری آلزایمر و دیسکینزی Tardive مفید باشد
[ترجمه ترگمان]lecithin ممکن است در کاهش علایم جنون گاوی، بیماری آلزایمر و tardive dyskinesia مفید واقع شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But many foods contain genetically modified soy lecithin, corn syrup and other products.
[ترجمه گوگل]اما بسیاری از غذاها حاوی لسیتین سویا اصلاح شده ژنتیکی، شربت ذرت و سایر محصولات هستند
[ترجمه ترگمان]اما بسیاری از غذاها شامل سویا، سویا، شربت ذرت و محصولات دیگر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. OBJECTIVE:To observe the relationship between the changes of lecithin cholesterol acyltransferase activity and lipid content in red blood cell membrane.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده رابطه بین تغییرات فعالیت لسیتین کلسترول آسیل ترانسفراز و محتوای لیپید در غشای گلبول قرمز
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE: برای مشاهده رابطه بین تغییرات فعالیت acyltransferase کلسترول و محتوای چربی در غشا سلولی خون قرمز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Nutrient-rich fish, which contains more protein, lecithin, a variety of fatty acids, a variety of minerals, multiple vitamins, and trace elements such as microglia .
[ترجمه گوگل]ماهی غنی از مواد مغذی که حاوی پروتئین بیشتر، لسیتین، انواع اسیدهای چرب، انواع مواد معدنی، ویتامین های متعدد و عناصر کمیاب مانند میکروگلیا است
[ترجمه ترگمان]ماهی سرشار از مواد مغذی که حاوی پروتیین، lecithin، انواع اسیده ای چرب، انواع مواد معدنی، ویتامین های متعدد، و عناصر ردیابی مثل microglia است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Non-GMO modified cornstarch, seaweed, glycerin (vegetable), sorbitol, non-GMO lecithin, beeswax, purified water, high oleic safflower oil.
[ترجمه گوگل]نشاسته ذرت اصلاح شده غیر GMO، جلبک دریایی، گلیسیرین (گیاهی)، سوربیتول، لسیتین غیر GMO، موم زنبور عسل، آب تصفیه شده، روغن گلرنگ با اولئیک بالا
[ترجمه ترگمان]اصلاح شده ژنتیکی، جلبک دریایی، جلبک دریایی، گلیسیرین (سبزیجات)، sorbitol، آب non، موم، آب خالص، اولئیک اسید high
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Vitamin E is a fat-soluble vitamin that protects lecithin from oxidation, helping keep your blood vessels and heart in better shape.
[ترجمه گوگل]ویتامین E یک ویتامین محلول در چربی است که از لسیتین در برابر اکسیداسیون محافظت می کند و به حفظ شکل بهتر عروق خونی و قلب کمک می کند
[ترجمه ترگمان]ویتامین E یک ویتامین قابل حل در چربی است که lecithin را از اکسیداسیون محافظت می کند و به حفظ رگ های خونی و قلب شما در شکل بهتر کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[علوم دامی] لیسیتین، کولین
[صنایع غذایی] لسیتین : فسفولیپیدی است که در بافت عصبی خون، شیر زرده تخم مرغ و مرغ و برخی سبزیها وجود دارد. در صنایع غذایی نوعی امولسیون کننده است

انگلیسی به انگلیسی

• fatty substance found in plant and animal tissues

پیشنهاد کاربران

لسیتین ( اسم ) : ماده ای شیمیایی که جزء اصلی تمام سلول های جانوری و گیاهی است و در انتقال و جذب چربی ها نقش دارد.

بپرس