lecherous

/ˈlet͡ʃərəs//ˈlet͡ʃərəs/

معنی: شهوانی، شهوت پرست
معانی دیگر: شهوت ران، چشم چران، هرزه، کامجو، شهوت پرستانه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: lecherously (adv.), lecherousness (n.)
• : تعریف: given to, characterized by, or inciting lechery; lustful.
مترادف: lascivious, lewd, libidinous, licentious, lubricious, obscene, oversexed, perverted, prurient, randy, salacious, wanton
مشابه: carnal, decadent, degenerate, dissipated, dissolute, intemperate, libertine, lustful

جمله های نمونه

1. a lecherous look
نگاه شهوت آمیز

2. a lecherous man
مرد شهوتران

3. He gave her a lecherous look.
[ترجمه گوگل]نگاهی اخمو به او انداخت
[ترجمه ترگمان]نگاهی تند به دخترک انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She squealed like a tabby cat beneath the lecherous neighbourhood tom.
[ترجمه گوگل]او مانند یک گربه ی تیغی زیر تام محله ی شلخته جیغ می کشید
[ترجمه ترگمان]تام مثل گربه ای پلنگی در آن حوالی پرسه می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Her driving instructor was a disgusting lecherous old devil -- always touching her knee.
[ترجمه گوگل]مربی رانندگی او یک شیطان پیر بداخلاق نفرت انگیز بود - همیشه زانوی او را لمس می کرد
[ترجمه ترگمان]معلم رانندگی او شیطان نفرت انگیزی بود - همیشه زانو می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She ignored his lecherous gaze and scanned the sea of faces for Stephen.
[ترجمه گوگل]او به نگاه پرخاشگر او توجهی نکرد و دریای چهره ها را برای استفان بررسی کرد
[ترجمه ترگمان]او نگاه خیره او را نادیده گرفت و دریای چهره ها را برای استفان دنبال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But weeks lecherous nature, have a person to see his wife, the talented people are very interested in that woman.
[ترجمه گوگل]اما هفته ها طبع چرند، یک نفر را برای دیدن همسرش، افراد با استعداد علاقه زیادی به آن زن دارند
[ترجمه ترگمان]اما پس از گذشت هفته ها، مرد با استعداد می تواند همسرش را ببیند، اما مردم با استعداد بسیار به آن زن علاقه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. JohnGay's 172play"The Beggar 's Opera"mockedthehypocrisy of lecherous aristocrats and politicians.
[ترجمه گوگل]نمایشنامه 172 جان گی "اپرای گدا" ریاکاری اشراف و سیاستمداران بدخواه را به سخره گرفت
[ترجمه ترگمان]اپرای JohnGay، \"اپرای\" The \" (mockedthehypocrisy of lecherous of lecherous of lecherous of lecherous)و سیاست مداران
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. So the kings and emperors must be very lecherous!
[ترجمه گوگل]پس شاهان و امپراطورها باید خیلی چرند باشند!
[ترجمه ترگمان]پس پادشاهان و امپراتوران باید خیلی lecherous باشند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I let everyone believe he was a lecherous old man, and I got what I deserved.
[ترجمه گوگل]به همه اجازه دادم باور کنند که او پیرمردی بداخلاق بود و من به آنچه که لیاقتش را داشتم رسیدم
[ترجمه ترگمان]من گذاشتم همه فکر کنن که اون یه مرد پیره و من چیزی رو که لیاقتش رو داشتم بدست آوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Given to or expressing lust; lecherous .
[ترجمه گوگل]به شهوت داده شده یا بیانگر; چرند
[ترجمه ترگمان]با توجه به شهوت یا ابراز شهوت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The wife is cunning, deceitful, and lecherous, and she is invariably up to some sort of jiggery-pokery with the dirty dog.
[ترجمه گوگل]همسرش حیله گر، فریبکار، و حیله گر است و همیشه به نوعی با سگ کثیف دست و پا می زند
[ترجمه ترگمان]زن حقه باز، متقلب و متقلب است و همیشه با سگ کثیف سروکار پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He joined with associates Creole lecherous master Thach killed and took away a Collection on the martial arts.
[ترجمه گوگل]او به همراهانش پیوست که استاد کریول، تاچ، مجموعه‌ای از هنرهای رزمی را کشت و برد
[ترجمه ترگمان]او به همراه استاد Creole Creole Creole همدست شد و مجموعه ای از هنرهای رزمی را به دست گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He's a lecherous old god by the name of Odin .
[ترجمه گوگل]او یک خدای پیر چرند به نام اودین است
[ترجمه ترگمان]اون یه خدای lecherous که اسمش اودین - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شهوانی (صفت)
randy, sensual, carnal, brutal, passionate, lustful, lecherous, lascivious, fulsome, voluptuous, salacious, red-blooded, ruttish

شهوت پرست (صفت)
lewd, lecherous, voluptuous, salacious

انگلیسی به انگلیسی

• lustful, lewd, tending to indulge sexual desires to an excessive degrees; arousing lust
a lecherous man behaves towards women in a way which shows he is only interested in them sexually; used showing disapproval.

پیشنهاد کاربران

بپرس