leavened

جمله های نمونه

1. serious poetry leavened with wit
شعری جدی که شوخ طبعی آن را تعدیل کرده است

2. Biscuits and crackers are chemically leavened.
[ترجمه احسان] بیسکوییت و ترد از طریق شیمیایی ور می آیند
|
[ترجمه فرید] بیسکویت ها و چیزهای ترد بصورت شیمیایی بعمل می ایند
|
[ترجمه گوگل]بیسکویت ها و کراکرها از نظر شیمیایی خمیر می شوند
[ترجمه ترگمان]بیسکوییت و بیسکوییت مثل بهشت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His mood of deep pessimism cannot have been leavened by his mode of transport—a black cab.
[ترجمه گوگل]حالت بدبینی عمیق او را نمی توان با روش حمل و نقل او - یک تاکسی سیاه - خمیر کرد
[ترجمه ترگمان]با وضع حمل و نقل - یک درشکه سیاه - خلقش تنگ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Her speech was leavened with a touch of humour.
[ترجمه گوگل]سخنرانی او با طنز همراه بود
[ترجمه ترگمان]با کمی شوخ طبعی به طرف بهشت رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The chairman leavened the dull meeting with a few jokes.
[ترجمه گوگل]رئیس جلسه کسل کننده را با چند شوخی خمیر کرد
[ترجمه ترگمان]رئیس جلسه کسل کننده را با چند شوخی برگزار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His intellectualism now was leavened by experience.
[ترجمه گوگل]روشنفکری او اکنون با خمیرمایه تجربه بود
[ترجمه ترگمان]اکنون intellectualism با تجربه leavened شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Organist Dan Wall's power is leavened with subtlety and his four compositions are perfect vehicles for Abercrombie.
[ترجمه گوگل]قدرت ارگانیست دن وال با ظرافت آغشته شده است و چهار آهنگ او وسیله ای عالی برای ابرکرومبی هستند
[ترجمه ترگمان]قدرت وال دن با ظرافت و ظرافت و چهار آهنگ او وسایل نقلیه کامل برای ابرکرومبی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Third World policy has leavened with diplomacy, elections, land reform and emergency help with debts.
[ترجمه گوگل]سیاست جهان سوم با دیپلماسی، انتخابات، اصلاحات ارضی و کمک اضطراری به بدهی ها خمیر شده است
[ترجمه ترگمان]سومین سیاست جهانی با دیپلماسی، انتخابات، اصلاحات ارضی و کمک های اضطراری با بدهی ها مغایرت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He leavened his speech with humor.
[ترجمه گوگل]سخنانش را با طنز خمیر کرد
[ترجمه ترگمان]با ذوق و شوق سخنرانی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I like to eat steamed bread made of leavened dough mixed with flour.
[ترجمه گوگل]من دوست دارم نان بخارپز را از خمیر مایه خمیر مخلوط با آرد بخورم
[ترجمه ترگمان]دلم می خواهد نان steamed را بخورم که خمیر نان خمیر را با آرد مخلوط کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A small cake of shortened bread leavened with baking powder or soda.
[ترجمه گوگل]یک کیک کوچک از نان کوتاه شده که با بکینگ پودر یا سودا خمیر شده است
[ترجمه ترگمان]یک کیک کوچک از نان کوتاه شده کوتاه شده با پودر یا سودا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But our optimism must also be leavened with caution. Malaria is a tenacious foe.
[ترجمه گوگل]اما خوش بینی ما نیز باید با احتیاط خمیر شود مالاریا یک دشمن سرسخت است
[ترجمه ترگمان]اما خوش بینی ما نیز باید با احتیاط همراه باشد مالاریا یک دشمن سرسخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I like his serious style leavened with wit.
[ترجمه گوگل]من سبک جدی او را دوست دارم که با شوخ طبعی خمیر شده است
[ترجمه ترگمان] من از روش جدی - ش خوشم میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Ye shall eat nothing leavened ; in all your habitations shall ye eat unleavened bread.
[ترجمه گوگل]هیچ خمیرمایه ای نخواهید خورد در تمام خانه های خود نان فطیر بخورید
[ترجمه ترگمان]خوب، مثل همه habitations، تو باید نان unleavened بخوری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• containing leaven (of dough or batter)
leavened bread or dough has had yeast added to it.

پیشنهاد کاربران

بپرس