1. **اصطلاح عامیانه:**
عبارت *leave someone hanging* به معنای **رها کردن کسی در وضعیت نامشخص یا بی پاسخ گذاشتن او** است.
یعنی فردی را بدون پاسخ، کمک یا اطلاع رسانی لازم معطل گذاشتن، طوری که آن شخص سردرگم، نگران یا منتظر بماند.
... [مشاهده متن کامل]
2. **کاربرد:**
این عبارت معمولاً زمانی به کار می رود که کسی منتظر جواب، کمک یا واکنشی است اما طرف مقابل او را نادیده می گیرد یا پاسخ نمی دهد.
مثلاً وقتی پیام یا درخواست کسی را بی جواب می گذاری، می گویند:
*You left me hanging!*
3. **ریشه ی اصطلاح:**
این عبارت از تصویر معلق ماندن در هوا یا وضعیت نامطمئن آمده است که نشان دهنده سردرگمی و انتظار بی نتیجه است.
🔹 **مثال ها:**
1. **I asked him if he could help, but he left me hanging and never replied. **
ازش پرسیدم می تونه کمک کنه، اما منو معطل گذاشت و هیچ جوابی نداد.
2. **Don’t leave me hanging—tell me what you decided!**
منو معطل نذار، بهم بگو تصمیم ات چیه!
3. **She left her friends hanging when she didn’t show up for the meeting. **
وقتی برای جلسه نیومد، دوستانش رو معطل گذاشت.
🔹 **مترادف ها:**
**ignore someone** – **leave someone waiting** – **keep someone in suspense**
🔹 **متضادها:**
**respond promptly** – **give an answer** – **support someone**
عبارت *leave someone hanging* به معنای **رها کردن کسی در وضعیت نامشخص یا بی پاسخ گذاشتن او** است.
یعنی فردی را بدون پاسخ، کمک یا اطلاع رسانی لازم معطل گذاشتن، طوری که آن شخص سردرگم، نگران یا منتظر بماند.
... [مشاهده متن کامل]
2. **کاربرد:**
این عبارت معمولاً زمانی به کار می رود که کسی منتظر جواب، کمک یا واکنشی است اما طرف مقابل او را نادیده می گیرد یا پاسخ نمی دهد.
مثلاً وقتی پیام یا درخواست کسی را بی جواب می گذاری، می گویند:
3. **ریشه ی اصطلاح:**
این عبارت از تصویر معلق ماندن در هوا یا وضعیت نامطمئن آمده است که نشان دهنده سردرگمی و انتظار بی نتیجه است.
🔹 **مثال ها:**
ازش پرسیدم می تونه کمک کنه، اما منو معطل گذاشت و هیچ جوابی نداد.
منو معطل نذار، بهم بگو تصمیم ات چیه!
وقتی برای جلسه نیومد، دوستانش رو معطل گذاشت.
🔹 **مترادف ها:**
🔹 **متضادها:**