leave of absence

/ˈliːvəvˈæbsəns//liːvəvˈæbsəns/

مرخصی، اجازه ی غیبت

جمله های نمونه

1. He asked for leave of absence from the army.
[ترجمه گوگل]درخواست مرخصی از ارتش کرد
[ترجمه ترگمان]از ارتش مرخصی خواست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She's been given leave of absence to attend a computer course.
[ترجمه گوگل]او برای شرکت در یک دوره کامپیوتر مرخصی گرفته است
[ترجمه ترگمان]او به مرخصی رفته بود تا به یک مسیر کامپیوتری شرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She asked for leave of absence to attend a funeral.
[ترجمه گوگل]او برای شرکت در مراسم تشییع جنازه درخواست مرخصی کرد
[ترجمه ترگمان]او از من خواست بدون حضور در مراسم تدفین خداحافظی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They've refused him leave of absence.
[ترجمه گوگل]آنها مرخصی او را رد کرده اند
[ترجمه ترگمان]از نبودن او امتناع کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Employers must be told in advance when a leave of absence is foreseeable - such as for the birth of a baby.
[ترجمه گوگل]زمانی که مرخصی قابل پیش بینی است - مانند تولد نوزاد - باید از قبل به کارفرمایان گفته شود
[ترجمه ترگمان]کارفرمایان باید قبل از اینکه عدم حضور قابل پیش بینی باشد، باید به آن ها گفته شود، مانند تولد یک کودک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mr Caserta took a leave of absence from the company in March 199
[ترجمه گوگل]آقای کازرتا در مارس 199 از شرکت مرخصی گرفت
[ترجمه ترگمان]آقای Caserta در ماه مارس ۱۹۹ از شرکت مرخصی گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Jury Service Leave of absence with pay is granted to all employees who are required to attend jury service.
[ترجمه گوگل]خدمات هیئت منصفه مرخصی با حقوق به همه کارکنانی که ملزم به حضور در خدمات هیئت منصفه هستند اعطا می شود
[ترجمه ترگمان]خدمات هییت داوران مرخصی بدون پرداخت به تمام کارمندانی که برای شرکت در خدمات هیات منصفه لازم است، اعطا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Patrick Brady, 2 took a leave of absence from Gov.
[ترجمه گوگل]پاتریک بردی 2 ساله از فرمانداری مرخصی گرفت
[ترجمه ترگمان]پاتریک بری ۲، ۲ مرخصی را از دولت گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She took a leave of absence from the company in April and resigned in June.
[ترجمه گوگل]او در ماه آوریل از شرکت مرخصی گرفت و در ژوئن استعفا داد
[ترجمه ترگمان]او در ماه آوریل از شرکت مرخصی گرفت و در ماه ژوئن استعفا داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Arienne is taking a leave of absence to do a Master's degree.
[ترجمه گوگل]آرین برای گرفتن مدرک کارشناسی ارشد مرخصی می گیرد
[ترجمه ترگمان]Arienne برای انجام دادن درجه یک استاد، مرخصی استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I could take a leave of absence from graduate study for one year and still have my fellowship held for me.
[ترجمه گوگل]من می توانم یک سال از تحصیلات تکمیلی مرخصی بگیرم و هنوز هم بورسیه ام برای من حفظ شود
[ترجمه ترگمان]من می توانم یک سال مرخصی بگیرم و هنوز fellowship را برای خودم نگه دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Morales said his leave of absence from the district runs out May 2
[ترجمه گوگل]مورالس گفت که مرخصی او از منطقه در 2 می به پایان می رسد
[ترجمه ترگمان]مورالس گفت که مرخصی او از خارج از منطقه در ۲ ماه مه انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In 1624 he obtained leave of absence from the University and served as a Member of Parliament.
[ترجمه گوگل]در سال 1624 از دانشگاه مرخصی گرفت و به عنوان نماینده مجلس خدمت کرد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۶۲۴ he را از دانشگاه به دست آورد و به عضویت پارلمنت درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There may be no alternative to leave of absence, even though the nurse can ill afford the loss of income.
[ترجمه گوگل]ممکن است هیچ جایگزینی برای مرخصی وجود نداشته باشد، حتی اگر پرستار از پس هزینه های از دست دادن درآمد برآید
[ترجمه ترگمان]ممکن است هیچ جایگزین برای ترک غیبت وجود نداشته باشد، با وجود اینکه پرستار توان مالی از دست دادن درآمد را ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• vacation without pay
if you have leave of absence, you have permission to be away from work for a certain period.

پیشنهاد کاربران

مثال:
At first, I thought he wanted to ask for a leave of absence due to some problem back in his hometown for which he had not been given permission.
من اول فکر کردم او می خواهد از من درخواست �مرخصی� بکند بخاطر مشکلاتی که در زادگاهش دارد برای اینکه بهش مرخصی نداده بودند.
official permission to be absent from duty
[حقوق کار]
مرخصی طولانی ( بدون حقوق )
مرخصی
ترخیص از کار
مرخصی بدون حقوق

بپرس