• : تعریف: to use every means possible; consider every possibility.
جمله های نمونه
1. Jarvis left no stone unturned in his search to find the ring.
[ترجمه M\aryam74] برای پیدا کردن حلقه، جایی نبود که نگشته باشه
|
[ترجمه گوگل]جارویس در جستجوی خود برای یافتن حلقه سنگ تمام گذاشت [ترجمه ترگمان]جارو یس همه جا را جستجو کرد تا حلقه را پیدا کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He said he would leave no stone unturned in the search for peace.
[ترجمه گوگل]او گفت که در جستجوی صلح سنگ تمام نمی گذارد [ترجمه ترگمان]او گفت که در جستجوی صلح از هیچ کاری فروگذار نخواهد کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He left no stone unturned in his search for his natural mother.
[ترجمه گوگل]او در جستجوی مادر طبیعی خود سنگ تمام گذاشت [ترجمه ترگمان]او به جستجوی مادر طبیعی خود، همه چیز را زیر و رو کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The police left no stone unturned to look for the child.
[ترجمه گوگل]پلیس برای جستجوی کودک سنگ تمام گذاشت [ترجمه ترگمان]پلیس از هیچ چیز فروگذار نکرد تا بچه را ببیند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They left no stone unturned in their search for the child's mother.
[ترجمه گوگل]آنها در جستجوی مادر کودک سنگ تمام گذاشتند [ترجمه ترگمان]آن ها در جستجوی مادر کودک از هیچ چیز فروگذار نکردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Henry was a boy who left no stone unturned, and he got a torch and shone the beam inside.
[ترجمه گوگل]هنری پسری بود که سنگ تمام گذاشت و مشعل گرفت و پرتوی درونش را درخشید [ترجمه ترگمان]هنری پسری بود که همه چیز را زیر و رو کرد و مشعل به دست گرفت و پرتو آن را روشن کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Union leaders have promised to leave no stone unturned in their search for a way to keep the factory open.
[ترجمه گوگل]رهبران اتحادیه قول داده اند که در جستجوی راهی برای باز نگه داشتن کارخانه سنگ تمام بگذارند [ترجمه ترگمان]رهبران اتحادیه قول داده اند که در جستجوی راهی برای باز نگه داشتن کارخانه از هیچ گونه تلاشی فروگذار نخواهند کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. You leave no stone unturned, you lay yourself out, and even you couldn't catch the whither.
[ترجمه گوگل]هیچ سنگی بر روی سنگ نمی گذاری، خودت را دراز می کشی، و حتی نمی توانستی به کجا برسی [ترجمه ترگمان]تو هر کاری که دلت خواست انجام بده، خودت را آزاد کن، حتی نمی توانی به کجا بروی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The police will leave no stone unturned in their search for the robbers.
[ترجمه گوگل]پلیس در جستجوی سارقین سنگ تمام نمی گذارد [ترجمه ترگمان]پلیس در جستجوی دزدان از هیچ کاری فروگذار نخواهد کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Leave no stone unturned to make the characters you control access to a bag of treasure.
[ترجمه گوگل]برای اینکه شخصیتهایی که کنترل میکنید به کیسهای از گنج دسترسی پیدا کنند، سنگ تمام نگذارید [ترجمه ترگمان]هیچ کاری انجام نداد تا به شخصیت هایی که دسترسی شما به یک کیسه گنج را کنترل می کنند، دست پیدا کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Then, their move ideas leave no stone unturned is on land calculate, make an issue of.
[ترجمه گوگل]سپس، ایده های حرکت خود را ترک هیچ سنگ بر روی زمین محاسبه، یک موضوع از [ترجمه ترگمان]پس از آن، ایده های حرکتی آن ها هیچ مانع سنگی برای محاسبه زمین، ایجاد یک موضوع از آن نمی شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Leave no stone unturned to weaken the local forces, strengthen centralized.
[ترجمه گوگل]برای تضعیف نیروهای محلی سنگ تمام نگذارید، متمرکز را تقویت کنید [ترجمه ترگمان]هیچ تلاشی برای تضعیف نیروهای محلی و تقویت متمرکز صورت نگرفته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The police will leave no stone unturned in their search for the bank robbers.
[ترجمه گوگل]پلیس در جستجوی سارقان بانک سنگ تمام نمی گذارد [ترجمه ترگمان]پلیس در جستجوی دزدان این بانک هیچ کاری از دست نخواهد داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. We will leave no stone unturned to carry out our plans.
[ترجمه گوگل]ما برای اجرای برنامه هایمان سنگ تمام نخواهیم گذاشت [ترجمه ترگمان]ما هر کاری رو که باید بکنیم انجام میدیم تا نقشه هامون رو اجرا کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• look and search thoroughly and comprehensively; search with much care; do everything possible; make all effort to perform a task
پیشنهاد کاربران
میتونیم اینجوری هم معنیش کنیم : سنگ تمام گذاشتن
مو رو از ماست بکشید
به هر دری زدن، از هیچ تلاشی دریغ نکردن
هیچ تلاشی را فراموش نکردن
زمین و آسمون رو بهم دوختن تا هرکاری که از دستت بر میاد رو انجام بدی
از هیچ تلاشی فروگذار نکردن از هیچ اقدامی فرو گذار نکردن
اگر در معنی دنبال گشتن باشد یعنی تا زیر سنگ را دنبال بگردید
هر کاری از دستت برمیاد انجام بده
از هیچ تلاشی فروگذار نکردن
سنگ تمام گذاشتن
برای انجام کاری بهر دری زدن
زمین و آسمان رو به هم دوختن
از هیچ اقدامی دریغ نکردن، هر کار ممکنی را انجام دادن، خود را به آب و آتش زدن
هرکاری از دستتون برمیاد انحام بدین, از انجام هیچ کاری فروگذاری نکنین