leave it all on the field

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
همه چیزتو بذار وسط / تمام توانتو خرج کن / چیزی نگه ندار / با تمام وجود بجنگ
در زبان محاوره ای:
تا تهش برو، کم نذار، همه چی رو بریز وسط، جونتو بذار براش
________________________________________
...
[مشاهده متن کامل]

🔸 تعریف ها:
1. ( ورزشی – اخلاقی ) :
توصیه یا تحسین برای بازیکنی که با تمام انرژی، تعهد، و تلاش بازی کرده و چیزی برای خودش نگه نداشته
مثال: He left it all on the field during the final match.
تو بازی آخر، همه چیزشو گذاشت وسط.
2. ( انگیزشی – استعاری ) :
در زندگی، کار، یا پروژه ها، یعنی تمام توان، احساس، و تلاش رو صرف کردن بدون پشیمونی یا عقب نشینی
مثال: Whatever you do, leave it all on the field.
هر کاری می کنی، تا تهش برو و کم نذار.
3. ( احساسی – دراماتیک ) :
گاهی برای توصیف لحظه ای که فرد همه چیزش رو داده—از انرژی گرفته تا احساسات—و دیگه چیزی برای نگه داشتن باقی نذاشته
مثال: She left it all on the field when she spoke her truth.
وقتی حقیقتش رو گفت، همه چیزشو گذاشت وسط.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
give it your all – go all in – hold nothing back – leave nothing behind – fight to the end – empty the tank