1. He was left alone in the house.
2. The thought of being left alone filled her with horror.
[ترجمه گوگل]فکر تنها ماندن او را پر از وحشت کرد
[ترجمه ترگمان]فکر رفتن به تنهایی او را از وحشت پر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She was getting a bit dotty and could never be left alone.
[ترجمه گوگل]او کمی خال خال شده بود و هرگز نمی توانست تنها بماند
[ترجمه ترگمان]او داشت دیوانه می شد و هرگز نمی توانست تنها باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He was left alone and agape.
5. Weep not for roads untraveled. Weep not for paths left alone 'cause beyond every bend is a long blinding end.
[ترجمه گوگل]برای جاده های سفر نشده گریه نکن برای راههایی که تنها ماندهاند گریه نکنید، زیرا فراتر از هر پیچ، پایانی طولانی و کور است
[ترجمه ترگمان]به خاطر جاده untraveled گریه نکن این تنها راهی نیست که آن طرف هر پیچ، تنها نقطه کور کننده ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. You find your sunshine, I was left alone sad.
[ترجمه گوگل]تو آفتابت را می یابی، من غمگین تنها ماندم
[ترجمه ترگمان] sunshine رو پیدا کردی، من تنها موندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He wasn't left alone for any length of time.
8. How would you like being left alone for hours in a strange place?
[ترجمه گوگل]چگونه دوست دارید ساعت ها در یک مکان غریب تنها بمانید؟
[ترجمه ترگمان]دوست داری ساعت ها در جای عجیب و غریب تنها باشی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Left alone, the class threw books, pulled faces and generally clowned around.
[ترجمه گوگل]کلاس تنها مانده بود، کتابها را پرت میکرد، صورتها را میکشید و عموماً دلقک میکردند
[ترجمه ترگمان]در حالی که تنها مانده بود کتاب ها را به سویی پرتاب کرد و صورت خود را جمع کرد و به طور کلی به دور و برش نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A railway station is no place for a child to be left alone at night.
[ترجمه گوگل]ایستگاه راه آهن جایی نیست که کودک در شب تنها بماند
[ترجمه ترگمان]یک ایستگاه راه آهن جایی نیست که یک بچه در شب تنها بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Subjects like this are better left alone.
[ترجمه گوگل]چنین موضوعاتی بهتر است به حال خود رها شوند
[ترجمه ترگمان]موضوعات مثل این بهتر تنها رها می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Six-year-old Gemma had been left alone in the house.
[ترجمه گوگل]جما شش ساله در خانه تنها مانده بود
[ترجمه ترگمان]جما در خانه تنها مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He felt a bit insecure about being left alone.
[ترجمه گوگل]او از تنها ماندن کمی احساس ناامنی می کرد
[ترجمه ترگمان]از اینکه تنها مانده بود احساس ناامنی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He feared for his mother, left alone on the farm.
[ترجمه گوگل]او برای مادرش می ترسید و در مزرعه تنها مانده بود
[ترجمه ترگمان]او نگران مادرش بود که در مزرعه تنها مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید