leastways

/ˈliːstweɪz//ˈliːstweɪz/

معنی: اقلا
معانی دیگر: (محلی) به هر حال، در هر صورت، دست کم

جمله های نمونه

1. He said he'd be back later - leastways, I think he did.
[ترجمه گوگل]او گفت که بعداً برمی‌گردد - حداقل، فکر می‌کنم او این کار را کرد
[ترجمه ترگمان]او گفت که بعدا بر می گردد - حداقل، فکر می کنم او این کار را کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There's no pub round here, leastways not that I know of.
[ترجمه گوگل]اینجا هیچ میخانه ای وجود ندارد، حداقل چیزی که من نمی دانم
[ترجمه ترگمان]اینجا جایی نیست، حداقل نه تا جایی که من می دونم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It isn't cheap to get there, leastways not at this time of year.
[ترجمه گوگل]رسیدن به آنجا ارزان نیست، حداقل در این زمان از سال
[ترجمه ترگمان]برای رسیدن به اونجا ارزون نیست، حداقل نه در این موقع سال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There's no way to cross the mountains, leastways at this time of the year.
[ترجمه گوگل]هیچ راهی برای عبور از کوه ها وجود ندارد، حداقل در این زمان از سال
[ترجمه ترگمان]در این موقع سال هیچ راهی برای عبور از کوه ها نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sam: I'm not hungry Leastways not for lembas bread.
[ترجمه گوگل]سام: من گرسنه نیستم، حداقل برای نان لمبا نیست
[ترجمه ترگمان]سام: من به خاطر نون شیرمال گرسنه نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They'll all lie. Leastways all but the nigger.
[ترجمه گوگل]همشون دروغ میگن حداقل همه به جز سیاه پوست
[ترجمه ترگمان]همه دروغ خواهند گفت دست کم به غیر از اون کاکا سیاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was battle murder, and sudden death, leastways - him against six.
[ترجمه گوگل]این قتل جنگی بود، و حداقل مرگ ناگهانی - او در برابر شش نفر
[ترجمه ترگمان]قتل، قتل ناگهانی، و مرگ ناگهانی، حداقل او را در برابر شش نفر قرار می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. One had its ribs kicked in through its lungs . . . leastways that wuz his opinion of how it prob'ly happened.
[ترجمه گوگل]یکی دنده هایش را از طریق ریه هایش وارد کرده بود حداقل ممکن است نظر او را در مورد چگونگی وقوع آن جلب کند
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها دنده خود را در ریه اش ایجاد کرده بود و به هر حال فکر می کرد که چه اتفاقی ممکن است بیفتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But it's half-holiday, Polly: if you could only stop till he comes home - you and Miss Nipper, leastways, ' said Jemima, mindful in good time of the dignity of the black-eyed.
[ترجمه گوگل]اما نیمی از تعطیلات است، پولی: اگر فقط می توانستی توقف کنی تا او به خانه بیاید - تو و خانم نیپر، حداقل
[ترجمه ترگمان]اما نصف روز تعطیلی است، پولی اگر فقط می توانستید تا وقتی که به خانه بیاید صبر کنید - شما و خانم nipper
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اقلا (قید)
leastways, leastwise

انگلیسی به انگلیسی

• at least, in any event, at any rate (informal)

پیشنهاد کاربران

بپرس