learning curve

جمله های نمونه

1. The whole team has been on a steep learning curve since the project began.
[ترجمه گوگل]کل تیم از زمان شروع پروژه در یک منحنی یادگیری شیب دار بوده است
[ترجمه ترگمان]کل تیم از زمان شروع پروژه در یک منحنی یادگیری شیب تند کار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It's a pretty steep learning curve when you're thrown into a job with no prior experience.
[ترجمه گوگل]زمانی که در شغلی بدون تجربه قبلی پرتاب می شوید، منحنی یادگیری بسیار شیب دار است
[ترجمه ترگمان]این یک منحنی یادگیری بسیار پر شیب است که شما بدون تجربه قبلی به یک شغل تبدیل می شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We have all been through a steep learning curve to master the new procedures.
[ترجمه گوگل]همه ما برای تسلط بر رویه‌های جدید، منحنی یادگیری شیب‌داری را پشت سر گذاشته‌ایم
[ترجمه ترگمان]همه ما از یک منحنی یادگیری شیب دار برای رسیدن به رونده ای جدید عبور کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We expect a learning curve as we develop the project.
[ترجمه گوگل]در حین توسعه پروژه، ما انتظار یک منحنی یادگیری را داریم
[ترجمه ترگمان]ما انتظار منحنی یادگیری را داریم که پروژه را توسعه می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The problems are often more difficult but the learning curve is rapid.
[ترجمه گوگل]مشکلات اغلب دشوارتر هستند اما منحنی یادگیری سریع است
[ترجمه ترگمان]مشکلات اغلب مشکل تر هستند اما منحنی یادگیری سریع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Incoherence, ugliness, and a steep learning curve were indicators that a machine was powerful.
[ترجمه گوگل]ناهماهنگی، زشتی، و منحنی یادگیری تند، نشانگر قدرتمند بودن یک ماشین بودند
[ترجمه ترگمان]Incoherence، زشتی، و منحنی یادگیری شیب، شاخص هایی بودند که یک دستگاه قدرتمند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A new assembly language entails yet another learning curve.
[ترجمه گوگل]یک زبان اسمبلی جدید مستلزم یک منحنی یادگیری دیگر است
[ترجمه ترگمان]یک زبان اسمبلی جدید مستلزم یک منحنی یادگیری دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. No country can allow a government a learning curve and survive.
[ترجمه گوگل]هیچ کشوری نمی تواند به یک دولت اجازه دهد منحنی یادگیری داشته باشد و زنده بماند
[ترجمه ترگمان]هیچ کشوری نمی تواند اجازه دهد که دولت منحنی یادگیری داشته باشد و زنده بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. However, be prepared for a steep learning curve.
[ترجمه گوگل]با این حال، برای یک منحنی یادگیری تند آماده باشید
[ترجمه ترگمان]با این حال، برای منحنی یادگیری شیب دار آماده باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We know that their learning curve on the job is less than anybody else that we might bring in.
[ترجمه گوگل]ما می دانیم که منحنی یادگیری آنها در کار کمتر از هر کس دیگری است که ممکن است وارد کنیم
[ترجمه ترگمان]ما می دانیم که منحنی یادگیری آن ها کم تر از هر کس دیگری است که ممکن است وارد آن شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As the bosses of their own firm, their learning curve has shot straight up.
[ترجمه گوگل]به عنوان روسای شرکت خود، منحنی یادگیری آنها مستقیماً بالا رفته است
[ترجمه ترگمان]به عنوان رئیس شرکت خود، منحنی یادگیری آن ها مستقیما به سمت بالا شلیک شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But they also have a steep learning curve for the uninitiated, which is something to consider before taking the plunge.
[ترجمه گوگل]اما آنها همچنین دارای یک منحنی یادگیری تند برای افراد ناآشنا هستند، که قبل از شروع کار باید در نظر گرفته شود
[ترجمه ترگمان]اما آن ها همچنین دارای منحنی یادگیری شیب تندی برای افراد غیر حرفه ای هستند که قبل از این که شیرجه بزنند باید در نظر گرفته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And it's always meant a notoriously steep learning curve.
[ترجمه گوگل]و همیشه به معنای منحنی یادگیری بسیار شیب دار است
[ترجمه ترگمان]و همیشه به این معنی بود که یه مسیر پر زرق و برق و در حال یادگیری بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Those who don't keep rolling on the learning curve get left way behind.
[ترجمه گوگل]کسانی که به منحنی یادگیری ادامه نمی‌دهند، عقب می‌مانند
[ترجمه ترگمان]آن هایی که روی منحنی یادگیری حرکت نمی کنند، راه خود را پشت سر می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Wiltse approach learning curve is short, with a simple micro-hooks and other minimally invasive surgical instruments relative to the expansion chamber is more easily replicable.
[ترجمه گوگل]منحنی یادگیری رویکرد Wiltse کوتاه است، با یک میکرو قلاب ساده و سایر ابزارهای جراحی کم تهاجمی نسبت به محفظه انبساط به راحتی قابل تکرار است
[ترجمه ترگمان]منحنی یادگیری رویکرد Wiltse کوتاه است، با یک micro ساده و دیگر ابزارهای جراحی حداقل تهاجمی نسبت به اتاق انبساط به راحتی قابل انتقال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] منحنی یادگیری
[کامپیوتر] منحنی یادگیری - نموداری که بیانگر کسب یک مهارت درمقابل زمان صرف شده بر روی آن است . اگر یادگیری چیزی برای به کارگیری آن سخت باشد، می گویند که « منحنی یادگیری آن شیب دار است » . ( اگر چه به طور منطقی، منحنی شیب دار باید بیانگر یادگیری سریع باشد ) .
[ریاضیات] منحنی یادگیری
[صنعت] منحنی یادگیری - نموداری که به عنوان شاخصی برای توانایی یادگیری در یک دوره زمانی می باشد.

انگلیسی به انگلیسی

• graph which diagrams the function of trying, graph which is an index of the ability to learn over a period of time

پیشنهاد کاربران

the rate of someone's progress in learning a new skill
میزان پیشرفت یک فرد در یادگیری یک مهارت جدید
** منحنی فراگیری که بنام منحنی یادگیری نیز شناخته می شود یک نمایش گرافیکی از رابطه بین میزان مهارت یک فرد در انجام یک کار و میزان تجربه او است. مهارت ( بر روی محور عمودی گراف اندازه گیری می شود ) معمولاً با افزایش تجربه ( محور افقی ) افزایش می یابد، به این معنا که هر چه کسی یک کار را بیشتر انجام دهد، عملکرد او در آن کار بهتر است.
...
[مشاهده متن کامل]

It's a steep learning curve when you're thrown into a job.
There has been a learning curve for the company in discovering what works and what doesn't.

learning curve
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/learning-curve• https://en.wikipedia.org/wiki/Learning_curve
منحنی یادگیری/منحنی فراگیری.
منحنی یادگیری یک نمودار است که رابطه بین میزان مهارت یک فرد در انجام یک کار و میزان تجربهٔ او را نشان می دهد. مهارت معمولاً با افزایش تجربه افزایش می یابد، به این معنا که هر چه کسی یک کار را بیشتر انجام دهد، عملکرد او در آن کار بهتر است.
معنی آن در عرصه تجاری: روند و سرعت کارآموزی یک فرد.
“The job has a steep learning curve, so your first week might be stressful. ”
منبع:
https://share. america. gov/fa
منحنی یادگیری ( مدت زمان بکار گرفته شده در برابر محتویات یادگیری. اگر زمان زیادی صرف شود . . گفته می شود �منخنی یادگیری آن شیب دار است �
فرآیند تدریجیِ یادگیری، منحنی یادگیری، نموداری که بیانگر کسب یک مهارت درمقابل زمان صرف شده بر روی آن است، فرآیند آزمون و خطا
فوت و فنی که به مرور زمان در یک کار یاد میگیرید.
the rate of a person's progress in gaining experience or new skills.
سرعت پیشرفت یک فرد در کسب تجربه یا مهارتهای جدید

بپرس