learner

/ˈlɜːrnər//ˈlɜːnə/

معنی: شاگرد، یادگیرنده
معانی دیگر: یادگیرنده

جمله های نمونه

1. She was a quick learner, and her German got better by the day.
[ترجمه امید] او یک شاگرد سریع ( تیز و زرنگ ) بود و آلمانی او روز به روز بهتر میشد
|
[ترجمه Sharareh] او یک فراگیر بسیار سریع بود و روز به روز زبان آلمانی اش بهتر میشد .
|
[ترجمه N] او به سرعت یاد می گرفت و زبان آلمانی اش روز به روز بهتر می شد.
|
[ترجمه رضا دستوان گشایش] او دانش آموزش تیز هوشی بود و زبان آلمانی اش روز به روز بهتر میشد.
|
[ترجمه گوگل]او سریع یاد می گرفت و آلمانی اش روز به روز بهتر می شد
[ترجمه ترگمان]او به سرعت به یاد گیرنده افتاد و زبان آلمانی روز به روز بهتر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A slow learner can keep back the whole class.
[ترجمه گوگل]یک زبان آموز کند می تواند کل کلاس را عقب نگه دارد
[ترجمه ترگمان]یادگیرنده کند می تواند کل کلاس را عقب نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Each learner can proceed at his own speed.
[ترجمه گوگل]هر زبان آموزی می تواند با سرعت خود ادامه دهد
[ترجمه ترگمان]هر یادگیرنده می تواند با سرعت خود عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He's a fast learner.
[ترجمه نوید امانی] او سریع یاد میگیرد
|
[ترجمه گوگل]او یک زبان آموز سریع است
[ترجمه ترگمان]او به سرعت یاد گیرنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Her teachers said she was a slow learner, whereas in actual fact she was partially deaf.
[ترجمه گوگل]معلمان او گفتند که او دیر یاد می‌گرفت، در حالی که در واقع او تا حدی ناشنوا بود
[ترجمه ترگمان]معلم او گفت که او یاد گیرنده کند بود، در حالی که در واقع او تا حدی ناشنوا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Syntactic differences often present the learner with difficulties.
[ترجمه گوگل]تفاوت های نحوی اغلب زبان آموز را با مشکلاتی مواجه می کند
[ترجمه ترگمان]تفاوت های Syntactic اغلب با دشواری ها به یاد گیرنده می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I think I'm a reasonably quick learner.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم من یک زبان آموز سریع هستم
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که من به طور منطقی به یاد گیرنده هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was not so quick a learner as his brother.
[ترجمه گوگل]او به اندازه برادرش سریع یاد نمی گرفت
[ترجمه ترگمان]او به اندازه برادرش سریع عمل نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I am not a learner as such-I used to ride a bike years ago.
[ترجمه گوگل]من به عنوان یک یادگیرنده نیستم - سالها پیش دوچرخه سواری می کردم
[ترجمه ترگمان]من یاد گیرنده نیستم - - سال ها پیش به دوچرخه سواری می رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Learner drivers are not allowed on the motorways.
[ترجمه گوگل]رانندگان دانش آموز اجازه حضور در بزرگراه ها را ندارند
[ترجمه ترگمان]به رانندگان یاد شده در جاده ها اجازه داده نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I'm still only a learner, so don't expect perfection!
[ترجمه گوگل]من هنوز فقط یک یادگیرنده هستم، پس انتظار کمال نداشته باشید!
[ترجمه ترگمان]من هنوز فقط یاد می گیرم، پس انتظار کمال رو نداشته باش!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. One rule specifies that learner drivers must be supervised by adults.
[ترجمه گوگل]یک قانون مشخص می کند که رانندگان یادگیرنده باید توسط بزرگسالان نظارت شوند
[ترجمه ترگمان]یک قانون مشخص می کند که رانندگان یاد گیرنده باید توسط بزرگسالان تحت نظارت قرار بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Einstein was said to be a rather slow learner in his boyhood.
[ترجمه گوگل]گفته می شد که انیشتین در دوران کودکی خود بسیار کند یاد می گرفت
[ترجمه ترگمان]گفته می شد انیشتین در دوران کودکی به یاد گیرنده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As a learner rider you must not carry a pillion passenger.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک سوارکار یادگیرنده نباید یک مسافر سرنشین حمل کنید
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک دوچرخه سوار، نباید ترک سواری را حمل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شاگرد (اسم)
votary, follower, disciple, mate, apprentice, student, pupil, prentice, protege, famulus, footboy, journeyman, learner

یادگیرنده (اسم)
learner

انگلیسی به انگلیسی

• one who learns, student, pupil
a learner is someone who is learning about a particular subject or how to do something.

پیشنهاد کاربران

هنرجو ( صورت جمع: هنرجویان )
نوآموز و مبتدی. کارآموز. دانش آموز. شاگرد
مثال:
Interestingly, English has fewer native speakers than Chinese, but there are about one billion learners of English all around the world.
جالب است که {زبان} انگلیسی، گویندگان بومی کمتری از زبان چینی دارد، اما تقریبا یک میلیارد دانش آموز زبان انگلیسی در سراسر جهان وجود دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

به کسی می گویند که بدنبال کسب دانش یا مهارت است و این کار آگاهانه انجام می شود
I'm a fast learner
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : learn
✅️ اسم ( noun ) : learning / learner
✅️ صفت ( adjective ) : learned
✅️ قید ( adverb ) : learnedly
دانش آموز ، یادگیرنده ، کار آموز
یادگیرنده
شاگرد
دانش پژوه
یادگیرنده، شاگرد
یادگیرنده، شاگرد،
کارآموز، نوآموز

فراگیر، فراگیرنده، زبان آموز
یادگیرنده
مبتدی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس