learn the ropes

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (informal) to be or become acquainted with the techniques or procedures pertinent to a particular situation, organization, or the like.

جمله های نمونه

1. There was almost no time to learn the ropes.
[ترجمه ژیان] هیچ وقتی را برای یادگیری فوت و فن آن حرفه را نداشت.
|
[ترجمه راشدی] تقریبا هیچ وقتی برای تسلط کامل وجود نداشت.
|
[ترجمه گوگل]تقریباً زمانی برای یادگیری طناب ها وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]دیگر وقت برای یاد گرفتن طناب ها نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Miguel was supposed to learn the ropes.
[ترجمه گوگل]قرار بود میگل طناب زدن را یاد بگیرد
[ترجمه ترگمان] میگوئل قرار بود طناب ها رو یاد بگیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He thought he was going to learn the ropes of high finance.
[ترجمه گوگل]او فکر می کرد که قرار است طناب های مالی بالا را بیاموزد
[ترجمه ترگمان]او فکر می کرد می خواهد رشته های مالی بالا را یاد بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They must learn the ropes before they can assert themselves.
[ترجمه گوگل]آنها باید قبل از اینکه بتوانند خود را اثبات کنند، طناب ها را یاد بگیرند
[ترجمه ترگمان]آن ها باید قبل از اینکه خودشان ادعا کنند طناب ها را یاد بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It took the new schoolteacher a year to learn the ropes regarding administrative and curricular matters.
[ترجمه گوگل]معلم جدید مدرسه یک سال طول کشید تا طناب زنی را در مورد مسائل اداری و درسی یاد بگیرد
[ترجمه ترگمان]او یک معلم مدرسه جدید را برای یاد گرفتن رشته های مربوط به امور اداری و curricular گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Yes and you should also learn the ropes before trying to revolutionize the industry.
[ترجمه گوگل]بله، و قبل از اینکه بخواهید صنعت را متحول کنید، باید طناب ها را نیز یاد بگیرید
[ترجمه ترگمان]بله و همچنین باید قبل از تلاش برای ایجاد انقلاب در این صنعت طناب را یاد بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She's just started it'll take her a week or two to learn the ropes.
[ترجمه مریم] اون تازه شروع کرده یکی دو هفته طول میکشه تا راه و چاه رو یاد بگیره
|
[ترجمه گوگل]او تازه شروع کرده است، یک یا دو هفته طول می کشد تا طناب زدن را یاد بگیرد
[ترجمه ترگمان]او تازه شروع کرده که یک یا دو هفته طول بکشد تا طناب را یاد بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When you go to a new school it takes a while to learn the ropes.
[ترجمه گوگل]وقتی به یک مدرسه جدید می روید، یادگیری طناب زدن کمی طول می کشد
[ترجمه ترگمان]وقتی به مدرسه جدیدی می روید، مدتی طول می کشد تا طناب را یاد بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The business is new to him, but he will soon get to learn the ropes.
[ترجمه گوگل]این تجارت برای او تازگی دارد، اما به زودی طناب زدن را یاد خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]کار جدید برای او تازگی دارد، اما طولی نخواهد کشید که طناب را یاد بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Now you have to get in the swing of things and learn the ropes.
[ترجمه گوگل]حالا شما باید در نوسان چیزها قرار بگیرید و طناب ها را یاد بگیرید
[ترجمه ترگمان] حالا باید بری سر کار و طناب رو یاد بگیری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. When you go to a new place it takes a while to learn the ropes.
[ترجمه گوگل]وقتی به یک مکان جدید می روید، یادگیری طناب زدن کمی طول می کشد
[ترجمه ترگمان]وقتی به جای جدید می روید مدتی طول می کشد تا طناب ها را یاد بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Today, clients of Space Adventures should expect to spend about eight months here (after forking over millions of dollars) to learn the ropes before blastoff.
[ترجمه گوگل]امروزه، مشتریان Space Adventures باید انتظار داشته باشند که حدود هشت ماه را در اینجا (پس از صرف بیش از میلیون‌ها دلار) برای یادگیری طناب‌ها قبل از انفجار بگذرانند
[ترجمه ترگمان]امروزه، مشتریان ماجراهای فضایی باید انتظار داشته باشند که در حدود هشت ماه اینجا (بعد از forking بیش از میلیون ها دلار)برای یادگیری طناب ها قبل از blastoff هزینه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

مثال؛
I’m still learning the ropes around here.
A person joining a sports team might need some time to learn the ropes and understand the team’s strategies.
When starting a new hobby, someone might take a beginner’s class to learn the ropes.
با روال کاری آشنا شدن، بر کاری مسلط شدن، فوت و فن کار را یاد گرفتن، چم و خم کار را یاد گرفتن، یاد گرفتن اصول و اساس
🔵Learn the Ropes🔵
Become more familiar with a job or field of endeavor; be trained
🔵learn/know the ropes🔵
to learn/know how to do a job or activity
CambridgeDictionary@
- ( originally nautical, informal )
...
[مشاهده متن کامل]

To learn the basics or master introductory knowledge
👈🏿 Work slowly and cautiously until you have learned the ropes
- ( informal )
To learn some skill requiring specialist knowledge
- to learn the basics
- to learn some skill requiring specialist knowledge
Wiktionary org@
🔵show somebody/know/learn the ropes🔵
​ ( informal )
to show somebody/know/learn how a particular job should be done
OxfordDictionary@
اصطلاح مشهور، با مفهوم فارسی:
راه و چاه را بلد بودن - به رموز کار آشنا بودن
توضیح:
وقتی کسی از همه زوایای یک فن آگاهی دارد و تسلط کاملی بر آن دارد. یعنی به تمام پیچ و خم ها و ظرافت های یک کار آشنایی کاملی دارد
:Alternative form
know the ropes
❇️PROVERB
❇️SAYING
❇️IDIOM

مقدمات را یاد گرفتن
اصول اولیه را یاد گرفتن
خم و چم چیزی رو یادگرفتن
چم و خم کار را یاد گرفتن
یاد گرفتن فوت کوزه گری
یاد گرفتن مراحل ابتدایی یک حرفه یا کار
یادگیری چگونگی انجام یک کار خاص
یادگرفتن فوت و فن
راه و چاره بیاد دستت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس