1. Did 1973 respond to his plans to leapfrog into the elite who would be actually paid to drive?
[ترجمه گوگل]آیا 1973 به برنامه های او برای جهش به سمت نخبگانی که واقعاً برای رانندگی پول دریافت می کردند، پاسخ داد؟
[ترجمه ترگمان]آیا سال ۱۹۷۳ به برنامه های خود برای جست وخیز در نخبگان که واقعا پرداخت خواهند شد واکنش نشان داد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The intention was to allow London to leapfrog its rivals into a leading position.
[ترجمه گوگل]هدف این بود که به لندن اجازه دهد تا رقبای خود را به یک موقعیت پیشرو برساند
[ترجمه ترگمان]هدف این بود که به لندن اجازه دهد تا رقیبان خود را به یک موقعیت پیشتاز پر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Like leapfrog and friendships with older girls the teachers always put a stop to it.
[ترجمه گوگل]مانند جهش و دوستی با دختران بزرگتر، معلمان همیشه آن را متوقف می کنند
[ترجمه ترگمان]معلمان نیز مانند جست وخیز کردن و دوستی با دخترهای بزرگ تر همیشه جلوی آن را می گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Secondly, word hypotheses might overlap and leapfrog each other's backwards pruning decision points.
[ترجمه گوگل]ثانیاً، فرضیههای کلمه ممکن است با یکدیگر همپوشانی داشته باشند و نقاط تصمیم هرس معکوس یکدیگر را تغییر دهند
[ترجمه ترگمان]دوم، فرضیات کلمه ممکن است همپوشانی داشته باشند و هر کدام از نقاط تصمیم pruning را با جست وخیز حرکت دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Once again, Texas' effort to leapfrog into a role of importance in the presidential road show has failed.
[ترجمه گوگل]بار دیگر، تلاش تگزاس برای جهش به نقش مهم در نمایش جاده ریاست جمهوری شکست خورد
[ترجمه ترگمان]یک بار دیگر، تلاش تگزاس برای پر کردن نقش اهمیت در برنامه جاده ریاست جمهوری شکست خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Support vans play leapfrog with the runners, moving ahead a mile or so at a time.
[ترجمه گوگل]ون های پشتیبانی با دونده ها جهشی بازی می کنند و هر بار یک مایل یا بیشتر جلوتر می روند
[ترجمه ترگمان]ون های پشتیبانی با the با جست وخیز حرکت می کنند و در یک مایل یا بیشتر حرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The Cubs knew a win would leapfrog them into second place.
[ترجمه گوگل]بچه ها می دانستند که یک برد آنها را به مقام دوم خواهد رساند
[ترجمه ترگمان]The می دانستند که یک پیروزی می تواند آن ها را به مکان دوم حرکت دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The company still believes the chip is a leapfrog in integration and will pay huge dividends.
[ترجمه گوگل]این شرکت همچنان بر این باور است که این تراشه یک جهش در یکپارچگی است و سود زیادی خواهد پرداخت
[ترجمه ترگمان]این شرکت هنوز معتقد است که این چیپ با جست وخیز حرکت می کند و سود سهام بزرگی خواهد پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In Serie B, Juventus leapfrog up to 10 points and 12 th place.
[ترجمه گوگل]در سری B، یوونتوس با جهش به 10 امتیاز و رتبه دوازدهم رسید
[ترجمه ترگمان]در سری B، یوونتوس به ۱۰ نقطه و مکان ۱۲ صعود می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The ultra thin belt may leapfrog clamps the mold or clamp preventing, uses the space well.
[ترجمه گوگل]کمربند فوقالعاده نازک ممکن است قالب را به شکل جهشی محکم کند یا از گیره جلوگیری کند، از فضا به خوبی استفاده میکند
[ترجمه ترگمان]این کمربند بسیار نازک ممکن است از گیره یا گیره جلوگیری کند، از فضا به خوبی استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. To jump over in or as if in leapfrog.
[ترجمه گوگل]برای پریدن به داخل یا گویی در حال جهش
[ترجمه ترگمان]برای پرش به داخل یا آن که با جست وخیز حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Only in this way can we achieve a leapfrog development of China's cultural industry, realizing of China's cultural industry from the backward shift to advance.
[ترجمه گوگل]تنها از این طریق می توانیم به توسعه جهشی صنعت فرهنگی چین دست یابیم و صنعت فرهنگی چین را از چرخش به عقب به پیشرفت درک کنیم
[ترجمه ترگمان]تنها به این طریق می توانیم با توسعه صنعت فرهنگی چین، با درک صنعت فرهنگی چین از یک تغییر به عقب به پیشرفت دست پیدا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. But the Godson 3C processor will leapfrog current technology by using a 28-nanometer process, although this will only increase its clock speed by about a factor of two, estimates Halfhill.
[ترجمه گوگل]Halfhill تخمین می زند که پردازنده Godson 3C با استفاده از یک فرآیند 28 نانومتری از فناوری کنونی جهش می کند، اگرچه این سرعت کلاک آن را تنها حدود دو برابر افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]اما پردازنده godson ۳ C با استفاده از یک فرآیند ۲۸ نانومتر با استفاده از یک فرآیند ۲۸ نانومتری از فن آوری فعلی حرکت می کند، اگرچه این کار فقط سرعت ساعت خود را با حدود یک فاکتور ۲ افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He aimed at the opportunity to leapfrog into the river.
[ترجمه گوگل]او فرصتی را برای جهش به داخل رودخانه هدف قرار داد
[ترجمه ترگمان]هدف او این بود که فرصت حرکت به رودخانه را پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Folks playing leapfrog must complete all jumps.
[ترجمه گوگل]افرادی که جهشی بازی می کنند باید تمام پرش ها را کامل کنند
[ترجمه ترگمان]کسایی که جلو میزنن باید همشون بپرن بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید