lean against

جمله های نمونه

1. Lean against my arm. I will support you.
[ترجمه سمانه علینقی] Leaning against یعنی تکیه دادن ، so به بازوی من تکیه بده من ازت پشتیبانی میکنم support یعنی پشتیبانی کردن کردن حمایت کردن کمک کردن تکیه گاه و کلمه will به معنای اراده خواست میل
|
[ترجمه کوروش شفیعی] به من تکیه کن. ازت حمایت می کنم. / به من تکیه کن. از تو پشتیبانی خواهم کرد.
|
[ترجمه گوگل]به بازوم تکیه کن من از شما حمایت خواهم کرد
[ترجمه ترگمان]تکیه بده به بازوی من من ازت حمایت می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She was feeling tired and was glad to lean against him.
[ترجمه کوروش شفیعی] احساس خستگی می کرد و خوشحال بود به او تکیه کرده است. /احساس خستگی می کرد و از این که به او تکیه کرده خوشحال بود.
|
[ترجمه گوگل]او احساس خستگی می کرد و خوشحال بود که به او تکیه کند
[ترجمه ترگمان]احساس خستگی می کرد و از این که به او تکیه می کرد خوشحال بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. So shocked, 1 had to lean against the walkway railing.
[ترجمه گوگل]خیلی شوکه شده بود، 1 مجبور شد به نرده های پیاده رو تکیه دهد
[ترجمه ترگمان]من که شوکه شده بودم، مجبور شدم به نرده پیاده رو تکیه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Any vines that dare to lean against this tree risk being vigorously chewed.
[ترجمه گوگل]هر درخت انگور که جرات تکیه دادن به این درخت را داشته باشد در خطر جویدن شدید است
[ترجمه ترگمان]هر مویی که جرات داشته باشد بر روی این درخت تکیه کند با شدت جویده و جویده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Also, inventories remained relatively lean against sales and the trend in productivity growth intact.
[ترجمه گوگل]همچنین، موجودی انبارها نسبتاً در برابر فروش و روند رشد بهره وری دست نخورده باقی ماندند
[ترجمه ترگمان]همچنین موجودی نسبتا به فروش تکیه دارد و روند رشد بهره وری دست نخورده باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She went to lean against the wall - he made a vehement negative gesture - she staggered forward again.
[ترجمه گوگل]او رفت و به دیوار تکیه داد - او یک ژست شدید منفی انجام داد - دوباره تلوتلو خورد جلو
[ترجمه ترگمان]او به دیوار تکیه داد - او حرکتی تند و منفی کرد - او دوباره تلوتلوخوران پیش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. BOutside, the valet parkers lean against the parking meters.
[ترجمه گوگل]در بیرون، نوکرها به پارکومترها تکیه داده اند
[ترجمه ترگمان]BOutside، خدمتکار پارک در برابر محوطه پارکینگ خم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I lean against the cigarette machine and watch the men play pool, sipping my Bud.
[ترجمه گوگل]به ماشین سیگار تکیه می‌دهم و مردها را تماشا می‌کنم که استخر بازی می‌کنند و غنچه‌ام را می‌نوشند
[ترجمه ترگمان]به ماشین سیگار تکیه می دهم و تماشا می کنم که مردان بیلیارد بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Proper standing posture, no slouching and do lean against the wall.
[ترجمه گوگل]حالت ایستادن مناسب، بدون خمیدگی و تکیه دادن به دیوار
[ترجمه ترگمان]وضعیت ایستادن صحیح، نه قوز کرده و نه خم می شود و به دیوار تکیه نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mr Heathcliff advanced and lifted him to lean against a ridge of turf.
[ترجمه گوگل]آقای هیثکلیف جلو رفت و او را بلند کرد تا به یک یال چمن تکیه دهد
[ترجمه ترگمان]آقای هیت کلیف جلو رفت و او را بلند کرد تا به صخره ای برخورد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Don not lean against the door and thank you for your cooperation.
[ترجمه گوگل]به در تکیه نکنید و از همکاری شما متشکرم
[ترجمه ترگمان]به در تکیه نکنید و از شما برای هم کاری خود تشکر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Do not lean against or sit on the balcony railing.
[ترجمه گوگل]به نرده های بالکن تکیه نزنید و روی آن ننشینید
[ترجمه ترگمان]به نرده ایوان تکیه نکنید و بنشینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Do not lean against walls or counter.
[ترجمه گوگل]به دیوارها یا پیشخوان تکیه نکنید
[ترجمه ترگمان]به دیوارها یا پیشخوان تکیه نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He saw her stumble with dizziness and lean against a tree for support.
[ترجمه گوگل]او را دید که با سرگیجه تلو تلو خورد و برای حمایت به درختی تکیه داد
[ترجمه ترگمان]او را دید که تلوتلو خورد و به درختی تکیه داد تا از او پشتیبانی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• rest part of one's weight on something, be supported physically by; use as a source of emotional support, rely on

پیشنهاد کاربران

پرازاندن
تکیه دادن چیزی به چیزی ثابت .
پسر جان ، این تابلو را بپرازان به دیوار ، مبادا بیفتد. ( گویش قزوینی )
تکیه دادن به چیزی مثلا به دیوار
lean against the wall
تکیه دادن به چیزی
تکیه دادن

بپرس