leaky

/ˈliːki//ˈliːki/

معنی: سوراخ دار، چکه کن، رخنه دار، نشست کننده
معانی دیگر: سوراخ (شده)، چکه کننده، آب پس دهنده، تراوا، نشتی، نشت کن، سورا  دار

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: leakier, leakiest
مشتقات: leakiness (n.)
(1) تعریف: letting gas, water, or odors leak in or out.
متضاد: watertight

- a leaky faucet
[ترجمه گوگل] یک شیر آب نشتی
[ترجمه ترگمان] شیر آب که چکه می کند،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: (informal) unreliable; faulty.

- a leaky memory
[ترجمه گوگل] یک خاطره نشتی
[ترجمه ترگمان] یک خاطره که چکه می کند،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a leaky boat
قایق سوراخ (که آب وارد آن می شود)

2. a leaky faucet
شیر آب که چکه می کند

3. the incursion of water through leaky dikes
تراوش آب از سدهای روزنه دار

4. i drifted to the shore on a leaky boat
در یک قایق سوراخ (توسط امواج) به ساحل رانده شدم.

5. The roof is leaky and the rain comes in.
[ترجمه گوگل]سقف چکه می کند و باران می آید
[ترجمه ترگمان]سقف چکه می کند و باران می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The house had a leaky roof.
[ترجمه گوگل]سقف خانه نشتی داشت
[ترجمه ترگمان]خانه از سقف چکه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Water is dripping from that leaky faucet.
[ترجمه گوگل]آب از آن شیر آب می چکد
[ترجمه ترگمان] آب از شیر leaky چکه میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The house had four walls, a leaky roof, one window and a low door.
[ترجمه گوگل]خانه چهار دیوار، یک سقف نشتی، یک پنجره و یک در کم داشت
[ترجمه ترگمان]خانه چهار دیوار داشت، سقفی leaky و یک پنجره و دری کوتاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Since then I have replaced the old leaky fuel pump which has given me a perplexing problem.
[ترجمه گوگل]از آن زمان به بعد پمپ بنزین قدیمی نشتی را تعویض کردم که مشکل گیج کننده ای برایم ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]از آن زمان به بعد من جایگزین پمپ سوخت قدیمی شده بودم که به من یک مشکل پیچیده داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. After their previous experience of leaky ponds, John and Jenny were taking no chances with the strength of the retaining wall.
[ترجمه گوگل]جان و جنی پس از تجربه قبلی خود از حوضچه های نشتی، هیچ شانسی با استحکام دیوار حائل نداشتند
[ترجمه ترگمان]پس از تجربه قبلی آن ها از ponds، جان و جنی به هیچ وجه با قدرت دیواره حایل دست و پنجه نرم نمی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A handful of people on a leaky boat are going to save the world?
[ترجمه گوگل]یک مشت آدم روی یک قایق نشتی می خواهند دنیا را نجات دهند؟
[ترجمه ترگمان]یه مشت آدم توی قایق leaky می خوان دنیا رو نجات بدن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He is an adventurer who traces leaky plumbing to its source.
[ترجمه گوگل]او یک ماجراجو است که لوله کشی نشتی را به منبع آن ردیابی می کند
[ترجمه ترگمان]او یک ماجراجو است که ردی از لوله های سوراخ به منبعش پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Beam steerable 4_slots leaky wave antenna (LWA)array is presented for wireless communications.
[ترجمه گوگل]آرایه آنتن موج نشتی (LWA) 4_slots هدایت پرتو برای ارتباطات بی سیم ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]اشعه steerable ۴ slots در آرایه آنتن (LWA)برای ارتباطات بی سیم ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Could you find someone to repair a leaky faucet and broken lock?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید کسی را پیدا کنید که شیر آب نشتی و قفل شکسته را تعمیر کند؟
[ترجمه ترگمان]میتونی یکی رو پیدا کنی که شیر آب و قفل شکسته رو درست کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A low cost answer to a leaky roof for the cost of maintenance completely waterproofing your roof weather your roof is alligator or cracked it can be renewed even while it is wet.
[ترجمه گوگل]پاسخ کم هزینه به سقف نشتی برای هزینه تعمیر و نگهداری کاملاً ضد آب سقف شما آب و هوای سقف شما تمساح یا ترک خورده است می توان آن را حتی زمانی که خیس است تجدید کرد
[ترجمه ترگمان]یک پاسخ کم هزینه به سقف چکه برای هزینه تعمیر و نگهداری کاملا سقف شما را تمیز می کند و سقف تان تمساح است و یا خراش برداشتن می تواند حتی در زمانی که مرطوب است، دوباره تکرار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سوراخ دار (صفت)
perforated, drilled, leaky

چکه کن (صفت)
leaky

رخنه دار (صفت)
leaky

نشست کننده (صفت)
leaky

تخصصی

[عمران و معماری] آبگذار

انگلیسی به انگلیسی

• having a leak, having a hole or opening through which water or other liquid can pass; full of leaks, allowing water or other liquid to pass through
something that is leaky has holes or cracks in it which liquids or gases can escape through.

پیشنهاد کاربران

نشت ا = نشتا ( کلمه ساختم 😊 )
1. سوراخ. سوراخ دار. درز دار 2. نشت کننده. چکه کننده 3. ( زبان ) لق 4. نامطمئن. غیر قابل اعتماد
مثال:
a leaky joint in the guttering
یک اتصالِ نشت کننده در ناودان
یک اتصالِ چکه کننده در ناودان
سوراخ دار، رخنه دار، نشست کننده، چکه کن، علوم مهندسی: نامتراکم، معماری: ابگذار
در معنای استعاری یعنی غیرقابل اطمینان، نا معتبر، غیر قابل اعتماد.
a leaky memory; a leaky tongue
مستهلک شده - میرا

بپرس