leaded

/ˈledəd//ˈledɪd/

(بنزین) سرب دار، سرب گرفته، سرب پوش، سرب دار

جمله های نمونه

1. leaded gasoline
بنزین سرب دار

2. Many motorists are going over from leaded to unleaded fuel.
[ترجمه گوگل]بسیاری از رانندگان از سوخت سرب دار به سوخت بدون سرب می روند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از رانندگان از leaded به سوخت بدون سرب سر و کار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The tiny cottage with its leaded windows and thatched roof was as pretty as a picture.
[ترجمه گوگل]کلبه کوچک با پنجره های سربی و سقف کاهگلی به زیبایی یک عکس بود
[ترجمه ترگمان]کلبه کوچک با پنجره های leaded و سقف گالی پوش به بزرگی یک تصویر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Japanese refiners stopped producing leaded petrol in December 198
[ترجمه گوگل]پالایشگاه های ژاپنی در دسامبر 198 تولید بنزین سرب را متوقف کردند
[ترجمه ترگمان]در ماه دسامبر refiners ژاپنی تولید بنزین leaded را متوقف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There isn't much demand for leaded gasoline anymore.
[ترجمه گوگل]دیگر تقاضای زیادی برای بنزین سرب دار وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]دیگر نیازی به بنزین سرب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. More short-haired young men gaze through leaded windows or carry burdens across alienating landscapes.
[ترجمه گوگل]تعداد بیشتری از مردان جوان مو کوتاه از پنجره های سربی دار نگاه می کنند یا بارها را در مناظر بیگانه حمل می کنند
[ترجمه ترگمان]مردان جوان با موهای کوتاه از پشت پنجره های leaded نگاه می کنند و یا باری بر روی مناظر بیگانه حمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The top price for leaded four-star will be 17 6p.
[ترجمه گوگل]بالاترین قیمت برای چهار ستاره سربی 17 6p خواهد بود
[ترجمه ترگمان]قیمت بالای ۴ ستاره leaded ۱۷ ۶ خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I moved to the leaded window, looked out.
[ترجمه گوگل]به سمت پنجره سربی رفتم، بیرون را نگاه کردم
[ترجمه ترگمان]به سمت پنجره leaded رفتم و به بیرون نگاه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Through the tall leaded windows the bright span of water flittered and shone.
[ترجمه گوگل]از میان پنجره های سربی بلند، دهانه روشن آب می چرخید و می درخشید
[ترجمه ترگمان]از میان پنجره های بلند و بزرگ سربی رنگ آبی روشنی که در آن می درخشید برق می زد و می درخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The leaded petrol market is shrinking so fast that some major petroleum companies have discontinued refining leaded petrol.
[ترجمه گوگل]بازار بنزین سرب دار به سرعت در حال کاهش است به طوری که برخی از شرکت های بزرگ نفتی پالایش بنزین سرب دار را متوقف کرده اند
[ترجمه ترگمان]بازار بنزین leaded به سرعت در حال کاهش است و برخی از شرکت های نفتی بزرگ پالایش نفت leaded را متوقف کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As a first step, the sale of leaded petrol will be banned from January 199
[ترجمه گوگل]در گام اول، فروش بنزین سرب دار از ژانویه 199 ممنوع خواهد شد
[ترجمه ترگمان]به عنوان اولین گام، فروش بنزین leaded در ماه ژانویه ۱۹۹ مورد خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. MacLane slapped his open palm lightly with a leaded length of rubber hosepipe.
[ترجمه گوگل]مک لین با شلنگ لاستیکی سربی دار به آرامی به کف دست بازش زد
[ترجمه ترگمان]MacLane با نوک محکمی به کف دستش ضربه زد و شروع به اشک ریختن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Heavily leaded bronzes are obvious candidates for analysis.
[ترجمه گوگل]برنزهای با سرب شدید کاندیدای آشکاری برای تجزیه و تحلیل هستند
[ترجمه ترگمان]برنزی که به شدت leaded می شوند، نامزدهای آشکاری برای تحلیل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• coated with lead, lined with lead, containing lead
leaded fuels contain a small amount of lead which was added to make the engine use the fuel more efficiently.
leaded glass or windows are made of small pieces of glass held together in a pattern by strips of lead placed between each piece.

پیشنهاد کاربران

بپرس