کسی یا چیزی رو دور کردن
به جایی دیگر بردن
به جایی دیگر بردن
فریب خوردن، منحرف شدن
گمراه شدن
دزدیدن
به بیراهه بردن
کشیده شدن
مثلا
that road led away from the house directly to the lake
آن جاده کشیده شدهمستقیما از اون خونه به دریاچه
مثلا
آن جاده کشیده شدهمستقیما از اون خونه به دریاچه
ختم شدن، برگشتن
دور کردن