1. The boy was led astray by bad companions.
[ترجمه گوگل]پسر توسط همراهان بد به بیراهه کشیده شد
[ترجمه ترگمان]پسر با رفقای بد او را گمراه کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پسر با رفقای بد او را گمراه کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The judge thought he'd been led astray by older children.
[ترجمه گوگل]قاضی فکر کرد بچه های بزرگتر او را گمراه کرده اند
[ترجمه ترگمان]قاضی فکر می کرد که او توسط بچه های بزرگ تر گمراه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قاضی فکر می کرد که او توسط بچه های بزرگ تر گمراه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He had been led astray by undesirable friends.
[ترجمه گوگل]او توسط دوستان نامطلوب به بیراهه کشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]دوستان ناباب او را گمراه کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دوستان ناباب او را گمراه کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He was a weak man, led astray by ambition.
[ترجمه گوگل]او مردی ضعیف بود که جاه طلبی او را گمراه کرده بود
[ترجمه ترگمان]او یک مرد ضعیف بود و جاه طلبی را گمراه کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او یک مرد ضعیف بود و جاه طلبی را گمراه کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The teenage viewers are easily led astray by these commercials.
[ترجمه گوگل]بینندگان نوجوان به راحتی با این تبلیغات منحرف می شوند
[ترجمه ترگمان]بینندگان نوجوان به راحتی توسط این تبلیغات گمراه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بینندگان نوجوان به راحتی توسط این تبلیغات گمراه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It's easy to be led astray by the reports in the papers.
[ترجمه گوگل]گمراه شدن توسط گزارش های روزنامه ها آسان است
[ترجمه ترگمان]گمراه شدن توسط گزارش ها در روزنامه ها آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گمراه شدن توسط گزارش ها در روزنامه ها آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She said that sensible people weren't led astray by infatuation.
[ترجمه گوگل]او گفت که افراد عاقل با شیفتگی به بیراهه کشیده نمی شوند
[ترجمه ترگمان]اون گفت که آدم های عاقل به خاطر عشق گمراه نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون گفت که آدم های عاقل به خاطر عشق گمراه نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Frequently we tend to be led astray by the fanciful language of introspective psychology.
[ترجمه گوگل]اغلب ما تمایل داریم که با زبان خیالی روانشناسی درون نگر به بیراهه برویم
[ترجمه ترگمان]اغلب اوقات ما معمولا توسط زبان fanciful روانشناسی introspective گمراه می شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اغلب اوقات ما معمولا توسط زبان fanciful روانشناسی introspective گمراه می شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. First, the episode shows how easy it is to be led astray by one's own rhetoric.
[ترجمه گوگل]اول، این اپیزود نشان می دهد که چقدر آسان است که با شعارهای خود به بیراهه کشیده شوید
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، این قسمت نشان می دهد چقدر آسان است که با معانی بیان خود گمراه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، این قسمت نشان می دهد چقدر آسان است که با معانی بیان خود گمراه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In my opinion Searle, and a great many other people, have been led astray by the computer people.
[ترجمه گوگل]به نظر من سرل، و بسیاری از افراد دیگر، توسط افراد کامپیوتر به بیراهه کشیده شده اند
[ترجمه ترگمان]به نظر من، سرل و بسیاری از مردم دیگر توسط مردم کامپیوتر گمراه شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر من، سرل و بسیاری از مردم دیگر توسط مردم کامپیوتر گمراه شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Gardeners shouldn't be led astray by these ideas.
[ترجمه گوگل]باغبانان نباید با این ایده ها به بیراهه کشیده شوند
[ترجمه ترگمان]مردم نباید با این ایده ها گمراه شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مردم نباید با این ایده ها گمراه شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It is clear that we should not be led astray by glamorous starlets.
[ترجمه گوگل]واضح است که نباید توسط ستاره های پر زرق و برق به بیراهه کشیده شویم
[ترجمه ترگمان]واضح است که ما نباید با starlets فریبنده گمراه شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]واضح است که ما نباید با starlets فریبنده گمراه شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Pfeiffer plays a virtuous woman who is led astray.
[ترجمه گوگل]فایفر نقش زنی با فضیلت را بازی می کند که به بیراهه کشیده می شود
[ترجمه ترگمان]پفایفر زن پاک دامن را بازی می کند که گمراه شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پفایفر زن پاک دامن را بازی می کند که گمراه شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. We feel sympathy for the hero who is led astray under the influence of his false friend.
[ترجمه گوگل]ما با قهرمانی که تحت تأثیر دوست دروغین خود به بیراهه کشیده می شود احساس همدردی می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما نسبت به قهرمانی که تحت نفوذ دوست false گمراه شده احساس همدردی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما نسبت به قهرمانی که تحت نفوذ دوست false گمراه شده احساس همدردی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید