lazy susan

/ˈleɪziˈsuːzn̩//ˈleɪziˈsuːzn̩/

(میز گرد و چرخان که روی پیشخوان یا میز ناهارخوری می گذارند و نمکدان و غیره روی آن قرار دارد و می توان با گرداندن آن اشیا را در دسترس همه قرار داد) میز چرخان، پهنه ی چرخان، سینی چرخان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a revolving tray for food or condiments, usu. placed in the center of a table.

(2) تعریف: a similar device in a cupboard or shelves, making the items on it easy to reach.

جمله های نمونه

1. Many Chinese like to use a lazy Susan when they in- vite guests to dinner.
[ترجمه گوگل]بسیاری از چینی ها دوست دارند وقتی مهمانان را برای شام دعوت می کنند از سوزان تنبل استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از چینی ها دوست دارند هنگامی که مهمانان ناخوانده را به شام دعوت می کنند از یک Susan تنبل استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He says the "lazy Susan culture" of China makes things more difficult.
[ترجمه گوگل]او می گوید "فرهنگ سوزان تنبل" چین کارها را دشوارتر می کند
[ترجمه ترگمان]او می گوید که \"فرهنگ تنبل سوزان\" چین چیزی را دشوارتر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The waiter put a Lazy Susan on the table which was full of different condiments.
[ترجمه گوگل]گارسون سوزان تنبلی را روی میزی گذاشت که پر از چاشنی های مختلف بود
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت زن تنبل را روی می زی گذاشت که پر از ادویه دیگری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Lazy Susan, 30 % off . The lowest price in the city.
[ترجمه گوگل]سوزان تنبل، 30 درصد تخفیف پایین ترین قیمت در شهر
[ترجمه ترگمان]Lazy شل ۳۰ % حذف شد کم ترین قیمت در شهر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Could you turn around the Lazy Susan?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید سوزان تنبل را بچرخانید؟
[ترجمه ترگمان]میتونی \"سوزان تنبل\" رو برگردونی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You can't use lazy Susan.
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید از سوزان تنبل استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]تو نمی تونی از \"سوزان تنبل\" استفاده کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I can't reach that dish. Could you turn around lazy susan?
[ترجمه گوگل]من نمی توانم به آن ظرف برسم آیا می توانی سوزان تنبل را دور بزنی؟
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم به اون ظرف برسم میشه اون سوزان تنبل رو برگردونی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After the curtain closed and while Mr. Copperfield addressed the audience, the stage was apparently rotating very slowly on a lazy Susan type turntable.
[ترجمه گوگل]پس از بسته شدن پرده و در حالی که آقای کاپرفیلد برای حضار سخنرانی می کرد، صحنه ظاهراً به آرامی روی یک میز چرخان از نوع سوزان تنبل می چرخید
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه پرده بسته شد و آقای کاپرفیلد مخاطب را مخاطب قرار داد صحنه ظاهرا به کندی روی صفحه گردان lazy می چرخید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And of course when someone else picks the dishes you are not gonna turn the table at that time, turn lazy Susan at that time.
[ترجمه گوگل]و البته وقتی یکی دیگر ظروف را می چیند، شما نمی خواهید در آن زمان میز را بچرخانید، سوزان را در آن زمان تنبل کنید
[ترجمه ترگمان]و البته وقتی یه نفر دیگه ظرف رو انتخاب می کنه تو این دفعه میز رو روشن نمی کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. With the lines rolled up, the kite is immediately thrown into a Turtle(belly up, nose away)for a Lazy Susan rotation.
[ترجمه گوگل]با چرخاندن خطوط، بادبادک بلافاصله به داخل لاک پشت پرتاب می شود (شکم بالا، بینی دورتر) برای چرخش سوزان تنبل
[ترجمه ترگمان]با بالا رفتن خطوط، بادبادک بلافاصله به سمت یک لاک پشت (شکم، بینی)برای یک چرخش شل به پایین پرتاب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We have in the past exported all kinds of chopping board, engrain cutting board, salad bowl set, tray, lazy susan, trivet, etc. to Europe.
[ترجمه گوگل]ما در گذشته انواع تخته خردکن، تخته برش حبه ای، ست کاسه سالاد، سینی، سوزان تنبل، تریوت و غیره را به اروپا صادر کرده ایم
[ترجمه ترگمان]ما در گذشته همه انواع تخته خرد شده، تخته برش engrain، bowl سالاد، سینی سالاد، سینی، lazy، trivet و غیره را به اروپا صادر کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The food came in Chengdu-banquet style: everything on a lazy susan, with small nibbles followed by a long arc of courses.
[ترجمه گوگل]غذا به سبک ضیافت چنگدو عرضه شد: همه چیز روی یک سوزان تنبل، با نوک‌های کوچک و به دنبال آن دوره‌های طولانی
[ترجمه ترگمان]غذا در \"چنگدو\" (banquet)به وجود آمد: همه چیز در مورد یک سوزان تنبل، همراه با nibbles کوچک که به دنبال یک قوس طولانی از دوره ها به راه افتادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Food is piled high onto group-sized platters, arranged on a lazy susan, and shared by the entire table.
[ترجمه گوگل]غذا روی بشقاب هایی به اندازه گروه انباشته می شود، روی یک سوزان تنبل چیده می شود و در کل میز به اشتراک گذاشته می شود
[ترجمه ترگمان]غذا بر روی یک platters به اندازه یک گروه انباشته می شود، که بر روی یک susan تنبل قرار داده می شود و در تمام جدول به اشتراک گذاشته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I can't reach that dish. Could you turn around the lazy susan?
[ترجمه گوگل]من نمی توانم به آن ظرف برسم آیا می توانید سوزان تنبل را بچرخانید؟
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم به اون ظرف برسم میشه اون سوزان تنبل رو برگردونی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس