lazar

/ˈleɪzər//ˈlæzə/

معنی: گدا، جذامی
معانی دیگر: (نادر) آدم بیمار و گدا، آدم فقیر و جذامی

جمله های نمونه

1. According to Lazar, she was a good student, meticulous in her appearance and well-organised.
[ترجمه گوگل]به گفته لازار، او دانش آموز خوبی، در ظاهر دقیق و منظم بود
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ed Lazar was involved in the bookkeeping end of an alphabet-soup Ponzi scheme that had possible mob connections.
[ترجمه گوگل]اد لازار در پایان حسابداری یک طرح پونزی الفبای سوپ که ارتباطات اوباش احتمالی داشت، شرکت داشت
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Part of the appeal is price, according to Lazar.
[ترجمه گوگل]به گفته لازار بخشی از جذابیت قیمت است
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But Mr. Lazar truly asks for such treatment by exploiting even his own uncertainty over whether he can say anything worthwhile.
[ترجمه گوگل]اما آقای لازار واقعاً با سوء استفاده از عدم اطمینان خود در مورد اینکه آیا می تواند حرف ارزشمندی بزند، چنین رفتاری را درخواست می کند
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His name was Ed Lazar, and he was an accountant with ties to the once-booming land-fraud community in Arizona.
[ترجمه گوگل]نام او اد لازار بود و یک حسابدار بود که با جامعه کلاهبرداری زمین در آریزونا که زمانی شکوفا می شد، ارتباط داشت
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. My name is Ashlee Lazar and I am Anna's PE 9 teacher.
[ترجمه گوگل]اسم من اشلی لازار است و معلم PE 9 آنا هستم
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Lazar and his colleagues set out to examine which genes were bound by HDAC3 in the mouse liver at different times of day.
[ترجمه گوگل]لازار و همکارانش تصمیم گرفتند تا بررسی کنند که کدام ژن توسط HDAC3 در کبد موش در ساعات مختلف روز متصل است
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ed Lazar became associated with the kinds of schemers who sold these servicemen rocky desert land that looked "like goat's country. "
[ترجمه گوگل]اد لازار با انواع دسیسه‌کارانی که به این سربازان زمین‌های صخره‌ای بیابانی را فروختند که «شبیه کشور بز» به نظر می‌رسید، مرتبط شد
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The storyline was always going to stand or fall by the performance of Tim Guinee as Lazar.
[ترجمه گوگل]خط داستانی همیشه با بازی تیم گینه در نقش لازار متوقف می شد یا سقوط می کرد
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She was not sorry to see the back of Lazar Farm this time.
[ترجمه گوگل]او این بار از دیدن پشت مزرعه لازار پشیمان نشد
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Having thus established his toehold in the realm of presumption, Mr. Lazar now goes on to funnel thoughts into the mind of his own father.
[ترجمه گوگل]آقای لازار پس از تثبیت پای خود در قلمرو فرض، اکنون افکار خود را به ذهن پدرش منتقل می کند
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For those who would like to take a break from the strain of city life, but feel it impossible to move to a less demanding environment, Lazar suggests yoga or meditation.
[ترجمه گوگل]لازار برای کسانی که می‌خواهند از فشار زندگی شهری استراحت کنند، اما احساس می‌کنند که رفتن به محیطی کم‌تر سخت نیست، یوگا یا مدیتیشن را پیشنهاد می‌کند
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. "We want to improve social skills among people who tend to be socially isolated, " said Marc Lazar, Aspiritech's autism specialist.
[ترجمه گوگل]مارک لازار، متخصص اوتیسم Aspiritech گفت: "ما می خواهیم مهارت های اجتماعی را در میان افرادی که تمایل به انزوای اجتماعی دارند، بهبود دهیم "
[ترجمه ترگمان]مارک Lazar متخصص اوتیسم Aspiritech گفت: \" ما می خواهیم مهارت های اجتماعی را در میان افرادی که از نظر اجتماعی منزوی هستند بهبود بخشیم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. "Santa Claus governs our entire economy for the last quarter of the year and without him businesses would go broke," said co-author Allan Lazar.
[ترجمه گوگل]آلن لازار یکی از نویسندگان این کتاب گفت: «بابانوئل کل اقتصاد ما را در سه ماهه آخر سال اداره می کند و بدون او کسب و کارها از بین می رفتند
[ترجمه ترگمان]آلن Lazar، یکی از نویسندگان، می گوید: \" بابا نوئل در ربع آخر سال تمام اقتصاد ما را اداره می کند و بدون او کسب و کارها قطع می شود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گدا (اسم)
beadsman, beggar, pauper, mendicant, lazar

جذامی (اسم)
lazar, leper, lazarus

انگلیسی به انگلیسی

• one who has a disease (especially leprosy)

پیشنهاد کاربران

بپرس