شرح دادن، توضیح دادن چیزی به طور شفاف و با دقت،
آشکار کردن، ظاهر ساختن،
بر روی سطح پخش کردن، باز کردن یا گسترانیدن چیزی به طوری که کامل دیده شود،
آماده کردن مُرده برای تدفین،
ساخت ساختمان یا باغ بر اساس یک طرح،
آماده کردن و ارائه ی مطلب برای چاپ و انتشار
آشکار کردن، ظاهر ساختن،
بر روی سطح پخش کردن، باز کردن یا گسترانیدن چیزی به طوری که کامل دیده شود،
آماده کردن مُرده برای تدفین،
ساخت ساختمان یا باغ بر اساس یک طرح،
آماده کردن و ارائه ی مطلب برای چاپ و انتشار
چینش
سازماندهی یک مجموعه ایده در خصوص موضوعی به صورت یک تصمیم قاطع و مصوب
سازماندهی یک مجموعه ایده در خصوص موضوعی به صورت یک تصمیم قاطع و مصوب
چیدمان
[مدیریت تولید] استقرار کردن ( تجهیزات )