1. He has been summoned to appear in court on charges of incitement to law-breaking.
[ترجمه گوگل]وی به اتهام تحریک به قانون شکنی برای حضور در دادگاه احضار شده است
[ترجمه ترگمان]او برای حضور در دادگاه به اتهام تحریک به شکستن قانون احضار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او برای حضور در دادگاه به اتهام تحریک به شکستن قانون احضار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Geographical comparison of patterns of lawbreaking sometimes throws light on more general differences in social and economic conditions.
[ترجمه گوگل]مقایسه جغرافیایی الگوهای قانون شکنی گاهی اوقات تفاوت های کلی تر در شرایط اجتماعی و اقتصادی را روشن می کند
[ترجمه ترگمان]مقایسه جغرافیایی الگوهای of گاهی اوقات نور را بر تفاوت های عمومی بیشتر در شرایط اجتماعی و اقتصادی می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مقایسه جغرافیایی الگوهای of گاهی اوقات نور را بر تفاوت های عمومی بیشتر در شرایط اجتماعی و اقتصادی می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. None of what has been said suggests that we should ignore ethical lapses or law-breaking by public figures.
[ترجمه گوگل]هیچ یک از آنچه گفته شد نشان نمی دهد که ما باید نقص های اخلاقی یا قانون شکنی توسط شخصیت های عمومی را نادیده بگیریم
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از آنچه گفته نشده حاکی از این است که ما باید از اشتباه ات اخلاقی و یا شکستن قانون از سوی چهره های عمومی چشم پوشی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از آنچه گفته نشده حاکی از این است که ما باید از اشتباه ات اخلاقی و یا شکستن قانون از سوی چهره های عمومی چشم پوشی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It is important to realise that the law-breaking of large businesses and corporations can have severe consequences.
[ترجمه گوگل]درک این نکته مهم است که قانون شکنی مشاغل و شرکت های بزرگ می تواند عواقب شدیدی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]مهم است که درک کنیم که شکستن قانون و شرکت های بزرگ می تواند پیامدهای شدیدی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مهم است که درک کنیم که شکستن قانون و شرکت های بزرگ می تواند پیامدهای شدیدی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Each man lacks the stamina to confront the disastrous consequences of unbridled and law-breaking greed.
[ترجمه گوگل]هر مردی استقامت لازم برای رویارویی با عواقب فاجعه آمیز طمع افسار گسیخته و قانون شکن را ندارد
[ترجمه ترگمان]هر انسانی توانایی مقابله با عواقب مصیبت بار حرص و طمع ناشی از قانون را ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر انسانی توانایی مقابله با عواقب مصیبت بار حرص و طمع ناشی از قانون را ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The Government have allowed law-breaking to continue.
[ترجمه گوگل]دولت اجازه داده است که قانون شکنی ادامه یابد
[ترجمه ترگمان]دولت اجازه ادامه کار را داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دولت اجازه ادامه کار را داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Such lawbreaking and crime can be punished by the existent laws, but punishing method should be administered by making new law to prevent crime and facilitate the investigation.
[ترجمه گوگل]این گونه قانون شکنی ها و جنایت ها با قوانین موجود قابل مجازات هستند، اما برای پیشگیری از وقوع جرم و تسهیل در رسیدگی باید با وضع قانون جدید شیوه مجازات اعمال شود
[ترجمه ترگمان]چنین lawbreaking و جنایت را می توان با قوانین موجود مجازات کرد، اما روش مجازات باید با ایجاد قانون جدید برای جلوگیری از جرم و تسهیل تحقیقات اداره شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چنین lawbreaking و جنایت را می توان با قوانین موجود مجازات کرد، اما روش مجازات باید با ایجاد قانون جدید برای جلوگیری از جرم و تسهیل تحقیقات اداره شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Courts are far more comfortable with lawbreaking that is an inadvertent byproduct of law-abiding sites' workings, than they are with sites that, from the very start, take aim at the law.
[ترجمه گوگل]دادگاه ها با قانون شکنی که محصول جانبی غیرعمدی عملکرد سایت های قانونمند است بسیار راحت تر از سایت هایی هستند که از همان ابتدا قانون را هدف قرار می دهند
[ترجمه ترگمان]دادگاه ها به مراتب راحت تر با lawbreaking هستند که یک محصول جانبی غیر عمدی از فعالیت های abiding قانون هستند، نسبت به سایت هایی که از همان آغاز، هدف قانون را می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دادگاه ها به مراتب راحت تر با lawbreaking هستند که یک محصول جانبی غیر عمدی از فعالیت های abiding قانون هستند، نسبت به سایت هایی که از همان آغاز، هدف قانون را می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Any units and individual do not get lawbreaking provision, use international couplet net to encroach the communication freedom of the user and communication secret.
[ترجمه گوگل]هر واحد و فردی از مقررات قانون شکنی برخوردار نمی شود، از شبکه دوبیتی بین المللی برای تجاوز به آزادی ارتباط کاربر و راز ارتباط استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]هر واحد و فرد دارای مواد lawbreaking نمی باشند، از شبکه couplet بین المللی برای مقابله با آزادی ارتباط کاربر و راز ارتباطی استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر واحد و فرد دارای مواد lawbreaking نمی باشند، از شبکه couplet بین المللی برای مقابله با آزادی ارتباط کاربر و راز ارتباطی استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Lawbreaking companies and marauding journalists are a fact of life: they should be punished.
[ترجمه گوگل]شرکت های قانون شکن و روزنامه نگاران غارتگر یک واقعیت واقعی هستند: آنها باید مجازات شوند
[ترجمه ترگمان]شرکت های lawbreaking و روزنامه نگاران غارتگر واقعیت زندگی هستند: آن ها باید مجازات شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شرکت های lawbreaking و روزنامه نگاران غارتگر واقعیت زندگی هستند: آن ها باید مجازات شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. As new allegations of lawbreaking surface, journalism itself is reeking.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که اتهامات جدید در مورد قانون شکنی ظاهر می شود، خود روزنامه نگاری نیز بو می دهد
[ترجمه ترگمان]به عنوان ادعای جدید سطح lawbreaking، خود روزنامه نگاری بوی بدی می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به عنوان ادعای جدید سطح lawbreaking، خود روزنامه نگاری بوی بدی می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They have a pattern of lawbreaking, political manipulation, and obfuscation.
[ترجمه گوگل]آنها الگویی از قانون شکنی، دستکاری سیاسی، و ابهام دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها الگویی از lawbreaking، دستکاری سیاسی، و ابهام دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها الگویی از lawbreaking، دستکاری سیاسی، و ابهام دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Much as he was opposed to lawbreaking, he was not bigoted about it.
[ترجمه گوگل]به همان اندازه که با قانون شکنی مخالف بود، در مورد آن تعصب نداشت
[ترجمه ترگمان]با این همه، با این که با lawbreaking مخالف بود، نسبت به این موضوع سرسختی نشان نمی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این همه، با این که با lawbreaking مخالف بود، نسبت به این موضوع سرسختی نشان نمی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Money was included for intervention and family-help programs designed to keep lawbreaking youths from committing more serious offenses.
[ترجمه گوگل]پول برای مداخله و برنامه های کمک به خانواده که برای جلوگیری از ارتکاب جرایم جدی تر از جوانان قانون شکن طراحی شده بود، در نظر گرفته شد
[ترجمه ترگمان]پول برای مداخله و برنامه های کمکی خانواده که برای جلوگیری از ارتکاب جرائم جدی به جوانان طراحی شده بود گنجانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پول برای مداخله و برنامه های کمکی خانواده که برای جلوگیری از ارتکاب جرائم جدی به جوانان طراحی شده بود گنجانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید