1. Law enforcement agents intercepted a shipment of drugs from Latin America.
[ترجمه مهدي پناهي] ضابطین قضایی محموله مواد مخدر فرستاده شده از آمریکای جنوبی را توقیف کردند.|
[ترجمه گوگل]ماموران اجرای قانون یک محموله مواد مخدر از آمریکای لاتین را رهگیری کردند[ترجمه ترگمان]ماموران مجری قانون یک محموله مواد مخدر از آمریکای لاتین را توقیف کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We're funding research into new areas such as law enforcement technology.
[ترجمه گوگل]ما در حال تأمین بودجه تحقیقات در زمینه های جدید مانند فناوری اجرای قانون هستیم
[ترجمه ترگمان]ما در حال سرمایه گذاری بر روی حوزه های جدید مانند فن آوری اجرای قانون هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما در حال سرمایه گذاری بر روی حوزه های جدید مانند فن آوری اجرای قانون هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She enjoys a sterling reputation in law enforcement circles and among the community in general.
[ترجمه گوگل]او از شهرت بی نظیری در محافل اجرای قانون و به طور کلی در میان جامعه برخوردار است
[ترجمه ترگمان]وی در محافل مجری قانون و در میان جامعه به طور کلی از شهرت جهانی برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وی در محافل مجری قانون و در میان جامعه به طور کلی از شهرت جهانی برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Seven senior federal law enforcement officers from Baja California have been slain in the past year.
[ترجمه گوگل]هفت افسر ارشد مجری قانون فدرال از باخا کالیفرنیا در سال گذشته کشته شده اند
[ترجمه ترگمان]هفت افسر ارشد اجرایی قانون فدرال از باخا کالیفرنیا در سال گذشته کشته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هفت افسر ارشد اجرایی قانون فدرال از باخا کالیفرنیا در سال گذشته کشته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. And statewide, only 21of 750 law enforcement agencies reported any hate crimes.
[ترجمه Bigmouth] طی گزارشی در سرتاسر ایالت، فقط 21 مجری قانون از 750 نفر مرتکب به جرم نژادپرستی شدند|
[ترجمه گوگل]و در سراسر ایالت، از 750 سازمان مجری قانون، تنها 21 مورد جنایات ناشی از نفرت گزارش کردند[ترجمه ترگمان]و در سرتاسر ایالت، تنها ۲۱ مورد از ۷۵۰ سازمان مجری قانون هر گونه جنایت تنفر را گزارش کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In law enforcement agencies particularly, top officials have cleaned out their files and left nothing for an incoming administration.
[ترجمه گوگل]به ویژه در سازمان های مجری قانون، مقامات ارشد پرونده های خود را پاک کرده اند و چیزی برای یک دولت جدید باقی نگذاشته اند
[ترجمه ترگمان]در سازمان های مجری قانون به خصوص، مقامات ارشد پرونده های خود را تمیز کرده اند و هیچ چیز برای مدیریت ورودی باقی نگذاشته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در سازمان های مجری قانون به خصوص، مقامات ارشد پرونده های خود را تمیز کرده اند و هیچ چیز برای مدیریت ورودی باقی نگذاشته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Accornero, a 24-year law enforcement veteran, was appointed chief in 199
[ترجمه گوگل]آکورنرو، کهنه سرباز 24 ساله اجرای قانون، در سال 199 به سمت رئیس منصوب شد
[ترجمه ترگمان]Accornero، یک سرباز ۲۴ ساله انتظامی، در ۱۹۹ نفر به عنوان رئیس منصوب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Accornero، یک سرباز ۲۴ ساله انتظامی، در ۱۹۹ نفر به عنوان رئیس منصوب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. That, next to law enforcement, is the biggest bunk slogan ever invented.
[ترجمه گوگل]این، در کنار مجریان قانون، بزرگترین شعاری است که تا به حال اختراع شده است
[ترجمه ترگمان]این شعار کنار اجرای قانون، بزرگ ترین شعار قدیمی است که تا به حال اختراع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این شعار کنار اجرای قانون، بزرگ ترین شعار قدیمی است که تا به حال اختراع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Neither case was an edifying example of law enforcement.
[ترجمه گوگل]هیچیک از این دو مورد نمونهای از اجرای قانون نبود
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از این دو، یک نمونه آموزنده از نیروی انتظامی نبودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از این دو، یک نمونه آموزنده از نیروی انتظامی نبودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The information will help law enforcement authorities trace ownership of the weapon back to the original gun dealer.
[ترجمه گوگل]این اطلاعات به مقامات مجری قانون کمک می کند تا مالکیت سلاح را به فروشنده اصلی اسلحه ردیابی کنند
[ترجمه ترگمان]این اطلاعات به مقامات انتظامی کمک خواهد کرد تا مالکیت سلاح را به تاجر اسلحه اصلی ردیابی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این اطلاعات به مقامات انتظامی کمک خواهد کرد تا مالکیت سلاح را به تاجر اسلحه اصلی ردیابی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Law enforcement officials. Federal law enforcement.
[ترجمه گوگل]مقامات مجری قانون اجرای قانون فدرال
[ترجمه ترگمان]مقامات انتظامی اجرای قانون فدرال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مقامات انتظامی اجرای قانون فدرال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Rotating law enforcement officers is a textbook concept straight out of police administration 10
[ترجمه گوگل]چرخش افسران مجری قانون یک مفهوم کتاب درسی است که مستقیماً از اداره پلیس 10 خارج شده است
[ترجمه ترگمان]افسران مجری قانون گردان یک مفهوم کتاب درسی است که مستقیما از اداره پلیس خارج می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افسران مجری قانون گردان یک مفهوم کتاب درسی است که مستقیما از اداره پلیس خارج می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. For years, federal law enforcement officials were reluctant to penetrate the movement.
[ترجمه گوگل]برای سالها، مقامات مجری قانون فدرال تمایلی به نفوذ در جنبش نداشتند
[ترجمه ترگمان]سال ها است که مقامات اجرای قانون فدرال تمایلی به نفوذ به این جنبش نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سال ها است که مقامات اجرای قانون فدرال تمایلی به نفوذ به این جنبش نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Law enforcement authorities simply keep a record of a low-risk offender.
[ترجمه گوگل]مقامات مجری قانون به سادگی سابقه یک مجرم کم خطر را نگه می دارند
[ترجمه ترگمان]مقامات انتظامی به سادگی سابقه یک مجرم با ریسک پایین را حفظ می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مقامات انتظامی به سادگی سابقه یک مجرم با ریسک پایین را حفظ می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید