lavishly


مسرفانه، از روی اسراف، از روی ولخرجی، زیاد

جمله های نمونه

1. on ceremonious occasions the church is lavishly decorated
در مراسم سنتی کلیسا را کاملا آذین بندی می کنند.

2. The Bradfords always entertained lavishly at Christmas.
[ترجمه گوگل]برادفوردها همیشه در کریسمس با شکوه پذیرایی می کردند
[ترجمه ترگمان]Bradfords همیشه در کریسمس ولخرجی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He went on spending lavishly until his money was at the end.
[ترجمه گوگل]او به ولخرجی ادامه داد تا اینکه پولش تمام شد
[ترجمه ترگمان]او تا زمانی که پولش در پایان بود با lavishly تمام lavishly را صرف می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The room was lavishly decorated with tinsel and holly.
[ترجمه گوگل]اتاق به طرز مجللی با قلوه سنگ و هالی تزئین شده بود
[ترجمه ترگمان]این اتاق با زرق و برق پر زرق و برق تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The dining room was lavishly decorated.
[ترجمه گوگل]اتاق ناهار خوری بسیار تزیین شده بود
[ترجمه ترگمان]سالن غذا خوری تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The studio is lavishly kitted out with camera equipment.
[ترجمه گوگل]این استودیو به طور مجلل با تجهیزات دوربین مجهز شده است
[ترجمه ترگمان]استودیو با تجهیزات دوربین فیلمبرداری شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Entertaining in style needn't mean spending lavishly.
[ترجمه گوگل]سرگرم کردن به سبک نیازی به هزینه کردن زیاد نیست
[ترجمه ترگمان]لزومی ندارد در این سبک زندگی بیش از حد با ولخرجی صرفه جویی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The exhibition is lavishly illustrated with colour photographs and features a moss garden composed entirely of local Ulster mosses.
[ترجمه گوگل]این نمایشگاه به شکلی مجلل با عکس های رنگی به تصویر کشیده شده است و باغ خزه ای را به نمایش می گذارد که تماماً از خزه های محلی اولستر تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]این نمایشگاه با عکس های رنگی پوشانده شده است و باغی از خزه پوشیده شده است که کاملا از خزه ها Ulster محلی تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The handsome, lavishly illustrated catalogue costs £1 95 in hardback and £ 95 in paperback.
[ترجمه گوگل]قیمت این کاتالوگ زیبا و با مصور مجلل 195 پوند در جلد سخت و 95 پوند در جلد شومیز است
[ترجمه ترگمان]این کاتالوگ زیبا و زیبا ۱ ۹۵ پوند در hardback و ۹۵ پوند در جلد کاغذی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As usual they were lavishly equipped, bristling with the latest electronic gear, and kept in immaculate condition.
[ترجمه گوگل]طبق معمول آنها بسیار تجهیز شده بودند، با جدیدترین تجهیزات الکترونیکی تجهیز شده بودند و در شرایط بی عیب و نقص نگهداری می شدند
[ترجمه ترگمان]طبق معمول، آن ها در حالی که با آخرین لوازم الکترونیکی bristling شده بودند، به شدت تجهیز شده بودند و با وضع بی عیب و نقص نگهداری می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Cream voile has been lavishly draped around the metal four- poster bedstead to make an attractive centrepiece.
[ترجمه گوگل]کرم فویل به طرز مجللی در اطراف تخت فلزی چهار پوستر پوشانده شده است تا یک قطعه مرکزی جذاب ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]کرم voile به دور تخت چهار تخت فلزی ریخته شده است تا یک کانون جذاب به وجود بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For decades he has been praised lavishly for his writing style, and that doesn't always help book sales.
[ترجمه گوگل]برای دهه‌ها او به خاطر سبک نوشتنش بسیار تحسین شده است و این همیشه به فروش کتاب کمک نمی‌کند
[ترجمه ترگمان]چندین دهه است که او به خاطر سبک نویسندگی اش به شدت مورد ستایش قرار گرفته است، و این کار همیشه به فروش کتاب کمک نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Butter or hard margarine is always spread lavishly on bread.
[ترجمه گوگل]کره یا مارگارین سفت همیشه با ولع روی نان پخش می شود
[ترجمه ترگمان]کره و مارگارین همیشه با نان برشته شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• generously; profusely; wastefully, extravagantly

پیشنهاد کاربران

۱. با دست و دلبازی. بدون مضایقه ۲. زیاده از حد ۳. با بی بند و باری
مثال:
And do not consume it lavishly and hastily lest they should grew up.
و آن {اموال} را با دست و دلبازی و با عجله که مبادا آنها بزرگ بشوند مصرف نکنید.
�وَلَا تَأْکُلُوهَا إِسْرَافًا وَبِدَارًا أَنْ یَکْبَرُوا�
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : lavish
✅️ اسم ( noun ) : lavishness
✅️ صفت ( adjective ) : lavish
✅️ قید ( adverb ) : lavishly
گشاده دستانه
دست و دلبازانه
با گشاده دستی
با دست ودلبازی
از روی ولخرجی
افراط کارانه ، به وفور

بپرس