lavation


معنی: شستشو
معانی دیگر: (پزشکی) شستشو (به ویژه شستشوی معده و غیره)

جمله های نمونه

1. The sanctity power, lavation my soul, administer the serenity to me!
[ترجمه گوگل]قدرت قداست، روح من، آرامش را به من سپرد!
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Applicable scope: biqing dry cleans lavation things and common laundry powder, soap, abstergent is different.
[ترجمه گوگل]محدوده قابل اجرا: biqing خشک تمیز کردن چیزهای شستشو و پودر لباسشویی معمولی، صابون، آبسترژن متفاوت است
[ترجمه ترگمان]دامنه Applicable: خشک کردن مواد lavation و پودر لباس شویی معمولی، صابون، abstergent متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective To observe the effect of lavation for osteoarthritis of the knee joint.
[ترجمه گوگل]هدف مشاهده اثر شستشو در آرتروز مفصل زانو
[ترجمه ترگمان]هدف مشاهده اثر of برای آرتروز زانو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Here the appropriate concentration of hydrochloride lavation method has been adopted to separate the mono- and di- sulfonic acids directly.
[ترجمه گوگل]در اینجا غلظت مناسب روش شستشوی هیدروکلراید برای جداسازی مستقیم اسیدهای مونو و دی سولفونیک اتخاذ شده است
[ترجمه ترگمان]در اینجا غلظت مناسب method hydrochloride برای جدا کردن اسیده ای mono و دی sulfonic به طور مستقیم اتخاذ شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Methods 86 cases(97 knees) were treated with lavation for osteoarthritis of the knee.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: 86 مورد (97 زانو) برای استئوآرتریت زانو با لاواسیون درمان شدند
[ترجمه ترگمان]روش های ۸۶ مورد (۹۷ زانو)با lavation برای آرتروز زانو درمان شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective:To study the clinical effect of thermo lavation chemotherapy after operation of stomach carcinoma.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر بالینی شیمی درمانی ترمو لاواسیون پس از عمل سرطان معده
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه اثر بالینی شیمی درمانی پس از عمل سرطان معده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We treated traumatic synovitis used snow lotus liquid lavation in 48 cases. The results show that symptom of all cases disappear and recovery of articular function is good.
[ترجمه گوگل]ما در درمان سینوویت تروماتیک از شستشوی مایع نیلوفر برفی در 48 مورد استفاده کردیم نتایج نشان می دهد که علائم همه موارد ناپدید شده و بهبود عملکرد مفصلی خوب است
[ترجمه ترگمان]ما در ۴۸ مورد از synovitis ناشی از برف به روش نیلوفر آبی برفی استفاده کردیم نتایج نشان می دهد که علائم تمامی موارد از بین می روند و بازیابی عملکرد articular خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The sanctity power, lavation my soul, administer the serenity to me! ―― spiritualization!
[ترجمه گوگل]قدرت قداست، روح من، آرامش را به من سپرد! - معنویت سازی!
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. After completes the lavation procedure, must carry on the inspection to the clothing lavation result.
[ترجمه گوگل]پس از تکمیل روش شستشو، باید بازرسی را به نتیجه شستشوی لباس ادامه دهید
[ترجمه ترگمان]پس از تکمیل فرآیند lavation، باید بازرسی را به نتیجه lavation لباس انجام دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conclusion The therapy of local lavation with Shenling lavage solution is effective to shrink the adenoid and cure the sinuses.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری درمان لاواژ موضعی با محلول لاواژ شنلینگ برای کوچک کردن آدنوئید و درمان سینوس‌ها مؤثر است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری درمان of محلی با محلول Shenling lavage برای کاهش سینوس ها و درمان سینوزیت موثر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Lavation with ethanol is an effective solution to the problem of powder mass.
[ترجمه گوگل]شستشو با اتانول یک راه حل موثر برای مشکل توده پودر است
[ترجمه ترگمان]اتانول با اتانول یک راه حل موثر برای مساله جرم پودر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The lavation regenerative method is leaves in the activated charcoal pore with the laundering the sulfuric acid, again carries on to the activated charcoal dryly.
[ترجمه گوگل]روش احیا کننده شستشو به این صورت است که برگها در منافذ زغال فعال با شستشوی اسید سولفوریک، مجدداً به صورت خشک به زغال فعال منتقل می شوند
[ترجمه ترگمان]روش احیا کننده lavation برگ هایی است که در زغال فعال شده با شویی اسید سولفوریک حاصل می شود و دوباره به زغال فعال به شدت فعال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The main business of Zheng Zhang Laundry is the lavation service, which also includes the production and sales of lavation products.
[ترجمه گوگل]تجارت اصلی لباسشویی ژنگ ژانگ خدمات شستشو است که شامل تولید و فروش محصولات شستشو نیز می شود
[ترجمه ترگمان]تجارت اصلی ژنگ Zhang سرویس lavation است که شامل تولید و فروش محصولات lavation نیز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I had lost my someone, and that was far worse than knowing I would must return to lavation.
[ترجمه گوگل]من کسی را از دست داده بودم، و این خیلی بدتر از این بود که بدانم باید به غسالخانه برگردم
[ترجمه ترگمان]من کسی را از دست داده بودم، و این خیلی بدتر از آن بود که می دانستم باید به lavation برگردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شستشو (اسم)
ablution, wash, rinse, laundering, washout, bathing, souse, purification, embrocation, bath, elution, lavation, lotion

تخصصی

[نساجی] شستشو

انگلیسی به انگلیسی

• scrubbing, washing

پیشنهاد کاربران

بپرس