1. The influence of lavage was evaluated by comparing the corresponding concentrations on both days.
[ترجمه گوگل]تأثیر لاواژ با مقایسه غلظتهای مربوطه در هر دو روز بررسی شد
[ترجمه ترگمان]تاثیر of با مقایسه غلظت های متناظر در هر دو روز مورد ارزیابی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Bronchoalveolar lavage(BALF)and analysis of cellular type are a routine measurement for diffuse parenchymal lung diseases(DPLD).
[ترجمه گوگل]شستشوی برونش آلوئولار (BALF) و تجزیه و تحلیل نوع سلولی یک اندازه گیری معمول برای بیماری های ریه پارانشیمی منتشر (DPLD) است
[ترجمه ترگمان]bronchoalveolar lavage (BALF)و آنالیز نوع سلولی، یک اندازه گیری روتین برای انتشار diffuse بیماری های ریوی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Gastric lavage with lime water maybe performed by a physician.
[ترجمه گوگل]شستشوی معده با آب آهک ممکن است توسط پزشک انجام شود
[ترجمه ترگمان]Gastric lavage با آب لیمو ممکن است توسط یک پزشک انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The bronchial lavage has achieved a good effect in diagnosing diseases of air duct in neonatus clinic.
[ترجمه گوگل]شستشوی برونش در تشخیص بیماری های مجرای هوا در کلینیک نوزادان تاثیر خوبی داشته است
[ترجمه ترگمان]lavage bronchial به یک اثر خوب در تشخیص بیماری های مجاری هوایی در کلینیک neonatus دست یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Gastric lavage is preferable to emetics in poisoning.
[ترجمه گوگل]در مسمومیت ها شستشوی معده بر استفراغ ارجحیت دارد
[ترجمه ترگمان]عمل کوچک کردن معده نسبت به emetics in است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A lavage is a liquid that doctors introduce into the lung to wash out unwanted material.
[ترجمه گوگل]لاواژ مایعی است که پزشکان برای شستن مواد ناخواسته وارد ریه می کنند
[ترجمه ترگمان]lavage مایعی است که پزشکان وارد ریه می شوند تا مواد ناخواسته را شستشو دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Methods Bronchial biopsies and bronchoalveolar lavage ( BAL) were performed on 12 asthmatic patients and 10 control subjects with fibreoptic bronchoscopy .
[ترجمه گوگل]روشها بیوپسی برونش و لاواژ برونکوآلوئولار (BAL) بر روی 12 بیمار مبتلا به آسم و 10 فرد کنترل با برونکوسکوپی فیبراپتیک انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش های bronchial biopsies و bronchoalveolar lavage (bal)در ۱۲ بیمار مبتلا به آسم و ۱۰ سوژه کنترلی با fibreoptic bronchoscopy انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Conclusion:Abdominocentesis, peritoneal lavage, ultrasonic B and X ray examinations played an important role in the diagnosis of closed abdominal injuries with high accuracy and simplicity.
[ترجمه گوگل]نتیجهگیری: ابدومینوسنتز، لاواژ صفاقی، معاینات اولتراسونیک B و اشعه ایکس با دقت و سادگی بالا نقش مهمی در تشخیص آسیبهای شکمی بسته داشتند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: Abdominocentesis، peritoneal lavage، ultrasonic B و اشعه ایکس، نقش مهمی در تشخیص جراحت های کمر بسته با دقت بالا و سادگی ایفا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Methods: Gastric lavage with gastrotomy and meticulous nursing care were applied in the treatment of 1cases of oral drug poisoning.
[ترجمه گوگل]روشها: در درمان 1 مورد مسمومیت دارویی خوراکی از شستشوی معده با گاستروتومی و مراقبتهای پرستاری دقیق استفاده شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: Gastric lavage با مراقبت های پرستاری دقیق و دقیق در درمان ۱ مورد مسمومیت با مواد مخدر اعمال شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Along with gastric lavage, you recommend the P . O . administration of a 5 % solution of structure.
[ترجمه گوگل]همراه با شستشوی معده، P را توصیه می کنید O استفاده از محلول 5 درصدی ساختار
[ترجمه ترگمان]همراه با lavage (gastric gastric)، [ p ] را توصیه می کنید ا مدیریت یک راه حل ۵ % سازه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Objective : To evaluate the effect of Bronchoalveolar lavage ( BAL ) with azithromycin ( AZM ) to treat pediatric pneumonia.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر شستشوی برونکوآلوئولار (BAL) با آزیترومایسین (AZM) در درمان پنومونی کودکان
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی اثر of lavage (bal)با azithromycin (AZM)برای درمان ذات الریه کودکان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A case of stomach perforation during gastric lavage for chlordiazepoxide poisoning is reported.
[ترجمه گوگل]یک مورد سوراخ شدن معده در حین شستشوی معده برای مسمومیت با کلردیازپوکساید گزارش شده است
[ترجمه ترگمان]یک مورد از perforation معده در طول lavage معده برای مسمومیت chlordiazepoxide گزارش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Bronchoalveolar lavage is the best treatment up to now.
[ترجمه گوگل]لاواژ برونکوآلوئولار بهترین درمان تاکنون است
[ترجمه ترگمان]شستشوی مغزی بهترین درمان در حال حاضر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The eosinophils in broncho-alveolar lavage fluid (BALF) were separated by density gradient centrifugation.
[ترجمه گوگل]ائوزینوفیل های موجود در مایع لاواژ برونش آلوئولی (BALF) با سانتریفیوژ گرادیان چگالی جدا شدند
[ترجمه ترگمان]فشارسنج در سیال broncho - alveolar lavage (BALF)با centrifugation گرادیان چگالی جدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Ten days after presentation(sentence dictionary), she developed Pneumocystis carinii pneumonia which was confirmed by identification of the organism in bronchial lavage specimens.
[ترجمه گوگل]ده روز پس از ارائه (فرهنگ جملات)، او دچار پنومونی پنوموسیستیس کارینی شد که با شناسایی ارگانیسم در نمونه های لاواژ برونش تایید شد
[ترجمه ترگمان]ده روز پس از معرفی (فرهنگ لغت)، او pneumocystis carinii pneumonia را ایجاد کرد که با شناسایی ارگانیسم در نمونه های bronchial مورد تایید قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید