laundering


معنی: شستشو

جمله های نمونه

1. The country is a major centre for money laundering.
[ترجمه گوگل]این کشور مرکز اصلی پولشویی است
[ترجمه ترگمان]این کشور مرکز اصلی پولشویی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Officials were accused of laundering the stolen funds overseas before returning them to the US.
[ترجمه گوگل]مقامات متهم به شستشوی وجوه دزدیده شده در خارج از کشور قبل از بازگرداندن آنها به ایالات متحده شدند
[ترجمه ترگمان]مقامات متهم به پولشویی پول های دزدیده شده در خارج از کشور قبل از بازگشت به آمریکا بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She does cleaning and laundering on Sundays.
[ترجمه الن] او یکشنبه ها نظافت و شستشو می کند.
|
[ترجمه گوگل]او یکشنبه ها نظافت و شستشو می کند
[ترجمه ترگمان]اون یکشنبه ها لباس شویی می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He will now face trial on money laundering charges.
[ترجمه گوگل]او اکنون به اتهام پولشویی محاکمه خواهد شد
[ترجمه ترگمان]او اکنون با اتهامات پولشویی مواجه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was charged with laundering money.
[ترجمه الن] او به جرم پولشویی متهم شد.
|
[ترجمه گوگل]او به پولشویی متهم شد
[ترجمه ترگمان]او متهم به پول شویی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Jean-Claude Kausmann doesn't get involved in laundering in his own home - but he does do all the shopping and cooking.
[ترجمه گوگل]ژان کلود کائوسمان در شویی در خانه خود دخالت نمی کند - اما تمام خرید و آشپزی را انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]ژان کلود Kausmann در خانه خودش پول شویی ندارد - اما تمام خرید و پخت وپز را انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Louis on charges of money laundering and wire and mail fraud.
[ترجمه گوگل]لوئیس به اتهام پولشویی و کلاهبرداری از طریق نامه و پست
[ترجمه ترگمان]لویی به اتهام پولشویی و تقلب و تقلب در ایمیل متهم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Harvey Weinig Convicted of laundering $ 19m for the Cali drug cartel.
[ترجمه الن] هاروی وینیگ به جرم پولشویی 19 میلیون دلاری برای شبکه مواد مخدر کالی متهم شد.
|
[ترجمه گوگل]هاروی وینیگ به جرم شویی 19 میلیون دلار برای کارتل مواد مخدر کالی محکوم شد
[ترجمه ترگمان]متهم به خاطر پول شویی ۱۹ دلار برای مافیای مواد مخدر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Santacruz was awaiting trial for illicit enrichment, money laundering and drug trafficking.
[ترجمه گوگل]سانتاکروز به دلیل غنی سازی غیرقانونی، پولشویی و قاچاق مواد مخدر منتظر محاکمه بود
[ترجمه ترگمان]Santacruz در انتظار برای غنی سازی نامشروع، پولشویی و قاچاق مواد مخدر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It extends the scope of existing money laundering offences to cover the proceeds of other crimes.
[ترجمه گوگل]دامنه جرایم پولشویی موجود را گسترش می دهد تا عواید حاصل از جرایم دیگر را پوشش دهد
[ترجمه ترگمان]این لایحه محدوده جرائم موجود در پولشویی را گسترش می دهد تا درآمد دیگر جرائم را تحت پوشش قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Mr Bowitz was also charged with money laundering.
[ترجمه الن] آقای بویز همچنین به پولشویی متهم شد.
|
[ترجمه گوگل]آقای بوویتز همچنین به پولشویی متهم شد
[ترجمه ترگمان]آقای Bowitz نیز متهم به پولشویی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. C., as well as laundering proceeds from drug deals.
[ترجمه گوگل]ج و همچنین پولشویی عواید حاصل از معاملات مواد مخدر
[ترجمه ترگمان]C و نیز پولشویی از معاملات مواد مخدر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In an apparent money laundering scheme, impoverished monastics made contributions for which they were reimbursed.
[ترجمه گوگل]در یک طرح ظاهری پولشویی، رهبانان فقیر کمک هایی کردند که بابت آنها بازپرداخت شد
[ترجمه ترگمان]در یک طرح پول شویی آشکار، سرمایه گذاران فقیر سهم خود را پرداخت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And the spectre of money laundering looms.
[ترجمه گوگل]و شبح پولشویی به چشم می خورد
[ترجمه ترگمان]و این توهم پولشویی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Properties and bank accounts used for laundering guerrilla funds would be confiscated, with bank secrecy laws lifted in order to facilitate investigation.
[ترجمه گوگل]دارایی‌ها و حساب‌های بانکی مورد استفاده برای پول‌شویی وجوه چریکی مصادره می‌شوند و قوانین رازداری بانکی به منظور تسهیل تحقیقات برداشته می‌شوند
[ترجمه ترگمان]املاک و حساب های بانکی که برای پولشویی وجوه چریکی به کار می رود مصادره خواهد شد و قوانین رازداری بانک به منظور تسهیل انجام تحقیقات از بین خواهند رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شستشو (اسم)
ablution, wash, rinse, laundering, washout, bathing, souse, purification, embrocation, bath, elution, lavation, lotion

تخصصی

[نساجی] عملیات شستشوی کامل - سفید شویی - آبشویی -اطو شویی

انگلیسی به انگلیسی

• washing of clothes; pass illegal funds through an intermediary in order to disguise the source and make them appear legitimate

پیشنهاد کاربران

این کلمه به معنی شستشو بطور عمومی است
ولی اگر با money همراه شود به معنی پولشویی است.
Money laundering
و منظور از پولشویی ورود پول غیرقانونی و به اصطلاح کثیف به کشوراست، که از طروق مختلف مثل ورود از طریق یک تجارت که در ظاهر قانونیست.
...
[مشاهده متن کامل]

هر چند کلمهlaundering در اخبار سیاسی حتی بدون کلمه money هم میتواند پولشویی ترجمه شود

پولشویی

بپرس