laugh out of court


مفتضح کردن، از میدان بدر کردن، جدی نگرفتن، با تمسخر مردود شمردن

جمله های نمونه

1. Their allegations were simply laughed out of court.
[ترجمه گوگل]ادعاهای آنها به سادگی در خارج از دادگاه مورد خنده قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اتهامات آن ها به سادگی از دادگاه خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The proposal will be laughed out of court.
[ترجمه گوگل]این پیشنهاد خارج از دادگاه مورد خنده قرار خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد از دادگاه خارج خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. All his attempts at explanation were simply laughed out of court.
[ترجمه گوگل]تمام تلاش های او برای توضیح به سادگی در خارج از دادگاه مورد خنده قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تمام تلاششان برای توضیح به سادگی از دادگاه خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You would be laughed out of court with such a childish question.
[ترجمه گوگل]با چنین سوال کودکانه ای خارج از دادگاه می خندید
[ترجمه ترگمان]تو از دادگاه با چنین سوال کودکانه ای به خنده خواهی افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We can't propose that! We'd be laughed out of court!
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم آن را پیشنهاد کنیم! ما از دادگاه می خندیدیم!
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانیم این کار را بکنیم! از دادگاه به خنده افتادیم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His contentions cannot be laughed out of court.
[ترجمه گوگل]ادعاهای او را نمی توان خارج از دادگاه خندید
[ترجمه ترگمان]contentions را نمی توان از دربار به خنده انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It happens in part because our youthful efforts to cooperate in the realization of myth / truth are laughed out of court.
[ترجمه گوگل]این اتفاق تا حدی به این دلیل است که تلاش های جوانان ما برای همکاری در تحقق اسطوره / حقیقت خارج از دادگاه به خنده می افتد
[ترجمه ترگمان]این اتفاق به نوبه خود به این دلیل اتفاق می افتد که تلاش های جوانان ما برای هم کاری در تحقق افسانه \/ حقایق از دادگاه خارج شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Occasionally, an old man after, they helped each other, discussing the joy of life, slowly walk away. Who said that sunset dusk is beautiful, I just laugh out of court . . .
[ترجمه گوگل]گهگاه، پیرمردی بعد از آن، به یکدیگر کمک می‌کردند و در مورد شادی زندگی بحث می‌کردند، آرام آرام دور می‌شدند کی گفته غروب غروب زیباست، من فقط از دادگاه می خندم
[ترجمه ترگمان]گهگاه، یک پیرمرد پس از آن، به یکدیگر کمک می کردند و درباره لذت زندگی صحبت می کردند و آهسته راه می رفتند کی گفته غروب خورشید قشنگه من فقط از دادگاه می خنده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• dismiss by means of ridicule; totally ridicule, scorn

پیشنهاد کاربران

ریشخند، رد کردن همراه با تمسخر، در رم باستان موضوعی که مسخره تر از انست که به دادگاه کشیده شود، جدی گرفته نشدن، به تمسخر گرفتن، به ریش کسی خندیدن. . when he told them the old car could be repaired, they laughed him out of court. وقتی گفت بهشون که این ماشین قدیمی قابل تعمیره، همه به ریشش خندیدن
be laughed out of court : ر د کردن؛ نپذیرفتن؛ با تمسخر یا ریشخند رد کردن
if a person or idea is laughed out of court etc, the idea is not accepted because people think it is completely stupid

...
[مشاهده متن کامل]

 We can't propose that! We'd be laughed out of court!
ما نمی توانیم آن را پیشنهاد دهیم! ما مورد تمسخر قرار می گیریم ( یا: پیشنهاد ما با تمسخر می شود )

بپرس