1. We were crawling along the narrow steel lattice of the bridge.
[ترجمه گوگل]در امتداد مشبک فولادی باریک پل می خزیم
[ترجمه ترگمان]روی یکی از پنجره های باریک آهنی پل خزیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The relatively static lattice in a diamond ensures that the scattering is at a minimum and the thermal conductivity is exceptionally good.
[ترجمه گوگل]شبکه نسبتاً ایستا در یک الماس تضمین می کند که پراکندگی در حداقل است و هدایت حرارتی فوق العاده خوب است
[ترجمه ترگمان]شبکه نسبتا ایستا در یک الماس اطمینان می دهد که پراکنش در حداقل بوده و رسانایی حرارتی فوق العاده خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Lattice enthalpies can also be calculated using a theoretical model.
[ترجمه گوگل]آنتالپی شبکه را نیز می توان با استفاده از یک مدل نظری محاسبه کرد
[ترجمه ترگمان]lattice enthalpies نیز می تواند با استفاده از یک مدل تیوریک محاسبه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This is because lattice enthalpies relate to the formation of bonds and energy is released when bonds are formed.
[ترجمه گوگل]این به این دلیل است که آنتالپی های شبکه با تشکیل پیوندها ارتباط دارند و با تشکیل پیوندها انرژی آزاد می شود
[ترجمه ترگمان]این به این دلیل است که شبکه مشبک مربوط به شکل گیری پیوندها و انرژی زمانی آزاد می شود که اوراق قرضه شکل می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. For example, at the lowest level a phoneme lattice was produced for processing by the lexical access component.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در پایین ترین سطح یک شبکه واجی برای پردازش توسط جزء دسترسی واژگانی تولید شد
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، در پایین ترین سطح یک شبکه واج برای پردازش توسط مولفه های دسترسی واژگانی تولید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The caesium chloride lattice is thus said to have 8:8 coordination.
[ترجمه گوگل]بنابراین گفته می شود که شبکه کلرید سزیم دارای هماهنگی 8:8 است
[ترجمه ترگمان]در نتیجه گفته می شود که شبکه caesium کلرید ۸: ۸ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Open thy lattice, love, listen to me!
[ترجمه گوگل]مشبکت را باز کن عشق، به من گوش کن!
[ترجمه ترگمان]پنجره را باز کن، عزیزم، به من گوش کن!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Place ricotta filling into prepared pastry and place lattice strips over top.
[ترجمه گوگل]فیل ریکوتا را در شیرینی آماده شده قرار دهید و نوارهای مشبک را روی آن قرار دهید
[ترجمه ترگمان]ricotta را به شیرینی آماده و نوارهای مشبک بالای آن قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It was probably the wind rattling some lattice, but she was going to find out.
[ترجمه گوگل]احتمالاً باد چند شبکه را میکوبید، اما او میخواست بفهمد
[ترجمه ترگمان]احتمالا صدای باد شدید به گوش می رسید، اما او می فهمید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The application of bigram information to the lattice is shown in fig
[ترجمه گوگل]کاربرد اطلاعات بیگرام به شبکه در شکل 1 نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]کاربرد اطلاعات bigram به شبکه در تصویر الف نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The theoretical derivation is based on a lattice treatment.
[ترجمه گوگل]اشتقاق نظری بر اساس یک درمان شبکه است
[ترجمه ترگمان]این استنتاج نظری بر پایه یک روش lattice است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The grammatical tags for the words in the lattice are retrieved from the lexicon.
[ترجمه گوگل]برچسب های دستوری برای کلمات در شبکه از واژگان بازیابی شده است
[ترجمه ترگمان]برچسب های دستوری برای کلمات در شبکه از واژه نامه بازیابی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Any interaction between chains in the crystal lattice will help to hold the structure together more firmly and raise the melting temperature.
[ترجمه گوگل]هر گونه فعل و انفعال بین زنجیره ها در شبکه کریستالی به محکم تر نگه داشتن ساختار و افزایش دمای ذوب کمک می کند
[ترجمه ترگمان]هر گونه تعاملی بین زنجیره ها در شبکه کریستالی، به حفظ دمای ذوب و بالا بردن دمای ذوب کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The structure of the crystal lattice must therefore preserve electrical neutrality.
[ترجمه گوگل]بنابراین ساختار شبکه کریستالی باید خنثی الکتریکی را حفظ کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین ساختار شبکه کریستالی باید بی طرفی الکتریکی را حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Arrange the anchovy fillets on top in a lattice pattern and place the olives in the spaces.
[ترجمه گوگل]فیله های آنچوی را روی آن به صورت مشبک بچینید و زیتون ها را در فاصله ها قرار دهید
[ترجمه ترگمان]the anchovy را بر روی یک الگوی مشبک مرتب کرده و زیتون را در فضاها قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید