latrine

/ləˈtriːn//ləˈtriːn/

معنی: مستراح، مستراح عمومی، ابریز
معانی دیگر: مستراح عمومی (به ویژه در سربازخانه ها و مدارس و غیره)، آبریزگاه همگانی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a toilet for use by many, with or without plumbing, as in a camp or a military barracks or bivouac.

جمله های نمونه

1. Outside every field you find a home-made latrine, waiting for passing cyclists to contribute valuable fertilizer.
[ترجمه گوگل]در خارج از هر مزرعه، یک توالت خانگی پیدا می‌کنید که منتظر دوچرخه‌سواران عبوری هستند تا کود ارزشمندی را به آنها بدهند
[ترجمه ترگمان]در خارج از هر زمینه ای، یک مستراح دست ساز پیدا می کنید که منتظر عبور دوچرخه سواران برای کمک به کود با ارزش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. And then a man fell into the latrine trench.
[ترجمه گوگل]و سپس مردی به داخل سنگر مستراح افتاد
[ترجمه ترگمان] و بعدش یه مرد افتاد توی چاه مستراح
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The stench from the latrine and people who had not bathed in a long time was unbearable.
[ترجمه گوگل]بوی تعفن مستراح و افرادی که مدتها بود حمام نکرده بودند غیر قابل تحمل بود
[ترجمه ترگمان]بوی گند توالت و کسانی که مدت زیادی آب تنی نکرده بودند غیرقابل تحمل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The adjutant came out from behind the latrine screen, late in the morning, and squinted into the glare.
[ترجمه گوگل]آجودان از پشت پرده توالت، اواخر صبح بیرون آمد و به نور خیره کننده خیره شد
[ترجمه ترگمان]آجودان از پشت صفحه توالت بیرون آمد و صبح تا دیر وقت در نور خیره کننده پنجره چشم دوخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When the old latrine lips finishes shocking everyone, I have something to say.
[ترجمه گوگل]وقتی لب های قدیمی توالت تمام شد که همه را شوکه کرد، چیزی برای گفتن دارم
[ترجمه ترگمان]وقتی که لب های قدیمی توالت همه را به پایان می رساند، من چیزی برای گفتن دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An Indian latrine cleaner may get to vote, she says, but a Chinese as completely subhuman.
[ترجمه گوگل]او می‌گوید که یک دستشویی هندی ممکن است رای بدهد، اما یک چینی کاملاً غیرانسانی است
[ترجمه ترگمان]او می گوید که یک جارو توالت هندی ممکن است برای رای دادن آماده شود، اما یک چینی کاملا گیج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Backpackers love to recall the worse latrine or'long drop'they had to squat over.
[ترجمه گوگل]کوله‌پشتی‌ها دوست دارند بدترین مستراح یا قطره طولانی‌ای را که مجبور بودند روی آن چمباتمه بزنند، به یاد بیاورند
[ترجمه ترگمان]آن ها خیلی دوست داشتند توالت worse را به خاطر بیاورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An Indian latrine cleaner may get to vote, she says, but a Chinese one is far less likely to be viewed as completely subhuman.
[ترجمه گوگل]او می‌گوید که یک نظافتچی هندی مستراح ممکن است رای بدهد، اما احتمال اینکه یک چینی به‌عنوان یک دستشویی کاملاً غیرانسانی در نظر گرفته شود، بسیار کمتر است
[ترجمه ترگمان]او می گوید که یک جارو توالت هندی ممکن است برای رای دادن به دست بیاید، اما فرد چینی به احتمال زیاد به طور کامل subhuman دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But this morning I hear McMurphy out there in the latrine as I come out of the covers. Hear him singing!
[ترجمه گوگل]اما امروز صبح وقتی از روکش بیرون می‌آیم، صدای مک مورفی را در دستشویی می‌شنوم آواز او را بشنو!
[ترجمه ترگمان]اما امروز صبح وقتی از ملافه ها بیرون می آیم صدای McMurphy می شنوم صدای آواز او را بشنوید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He ordered two barracks torn down and a fountain constructed on the cement base of a latrine.
[ترجمه گوگل]او دستور داد دو پادگان خراب شود و یک فواره بر روی پایه سیمانی یک مستراح ساخته شود
[ترجمه ترگمان]دستور داد که دو پادگان را از هم جدا کنند و یک فواره که روی پایه سیمانی توالت افتاده باشد، بسازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I come out of the dorm into the hall just as McMurphy comes out of the latrine.
[ترجمه گوگل]درست زمانی که مک مورفی از توالت بیرون می آید، از خوابگاه بیرون می آیم و وارد سالن می شوم
[ترجمه ترگمان]من از خوابگاه بیرون آمدم، درست مثل McMurphy که از توالت بیرون می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I had another bout on Monday, with Eugene Phillips, who at eight was tougher than a latrine rat.
[ترجمه گوگل]من روز دوشنبه یک مسابقه دیگر داشتم، با یوجین فیلیپس، که در هشت سالگی از یک موش مستراح سرسخت تر بود
[ترجمه ترگمان]روز دوشنبه با یوجین فیلیپس قرار ملاقات داشتم که در هشت سالگی به مراتب از موش توالت هم tougher بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But this morning I hear McMurphy out there in the latrine as I come out of the covers.
[ترجمه گوگل]اما امروز صبح وقتی از روکش بیرون می‌آیم، صدای مک مورفی را در دستشویی می‌شنوم
[ترجمه ترگمان]اما امروز صبح وقتی از ملافه ها بیرون می آیم صدای McMurphy می شنوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If what he says is true, which is highly unlikely, they must visit his latrine during the hours of darkness.
[ترجمه گوگل]اگر آنچه او می گوید درست باشد، که بسیار بعید است، آنها باید در ساعات تاریکی از دستشویی او بازدید کنند
[ترجمه ترگمان]اگر آنچه او می گوید حقیقت دارد، که بسیار بعید است، آن ها باید در طول ساعات تاریکی از این مستراح دیدن کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مستراح (اسم)
privy, toilet, lavatory, cloaca, loo, latrine, restroom, toilette, john

مستراح عمومی (اسم)
latrine, public convenience

ابریز (اسم)
latrine

انگلیسی به انگلیسی

• toilet, privy, public toilet (especially in a military camp, hospital)
in the army, the latrines are the toilets.

پیشنهاد کاربران

Latrine is a term used to refer to a simple outdoor toilet, often without plumbing or running water. It is commonly associated with camping or rural areas.
توالت/دستشویی ساده در فضای باز، اغلب بدون لوله کشی یا آب جاری
...
[مشاهده متن کامل]

معمولاً در اردوها یا مناطق روستایی
مثال؛
I’ll be back, I need to use the latrine.
In a camping trip, a camper might ask, “Where’s the latrine located?”
A hiker might warn, “Watch out for snakes near the latrine!”

latrine
Latrine duty : شستن توالتها بعنوان تنبیه در سربازخانه ها
توالت عمومی مستراح عمومی به ویژه در مدارس بیمارستان سرباز خانه ها

بپرس