1. Laterite, a red clay, was used to make roads.
[ترجمه گوگل]لاتریت، خاک رس قرمز، برای ساخت جاده استفاده می شد
[ترجمه ترگمان]laterite، یک گل سرخ، برای ساختن راه ها به کار می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]laterite، یک گل سرخ، برای ساختن راه ها به کار می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Thus the capital and operating costs of new laterite projects will have significant impact on the nickel supply and therefore price.
[ترجمه گوگل]بنابراین هزینه های سرمایه ای و عملیاتی پروژه های جدید لاتریت تاثیر قابل توجهی بر عرضه نیکل و در نتیجه قیمت خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]بنابراین سرمایه و هزینه های عملیاتی پروژه های laterite جدید تاثیر قابل توجهی بر عرضه نیکل و در نتیجه قیمت خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین سرمایه و هزینه های عملیاتی پروژه های laterite جدید تاثیر قابل توجهی بر عرضه نیکل و در نتیجه قیمت خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A complete laterite profile should be made up of laterite layer, parti-color clay layer and carbonate rock saprolite.
[ترجمه گوگل]یک پروفیل کامل لاتریت باید از لایه لاتریت، لایه خاک رس پاره رنگ و ساپرولیت سنگ کربناته تشکیل شود
[ترجمه ترگمان]یک پروفیل laterite کامل باید از لایه سرخ، لایه خاک رس الوان و سنگ کربناته saprolite ساخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک پروفیل laterite کامل باید از لایه سرخ، لایه خاک رس الوان و سنگ کربناته saprolite ساخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The reduction degree of laterite can be controlled by adjusting the proportion of added carbon powder and the microwave heating time.
[ترجمه گوگل]درجه کاهش لاتریت را می توان با تنظیم نسبت پودر کربن اضافه شده و زمان حرارت دادن مایکروویو کنترل کرد
[ترجمه ترگمان]درجه کاهش of را می توان با تنظیم نسبت پودر کربن اضافه و زمان گرمایش مایکروویو کنترل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درجه کاهش of را می توان با تنظیم نسبت پودر کربن اضافه و زمان گرمایش مایکروویو کنترل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Production of nickel from laterite ores has occurred for over 100 years beginning with processing of garnierite ores from New Caledonia.
[ترجمه گوگل]تولید نیکل از سنگ معدن لاتریت بیش از 100 سال است که با فرآوری سنگ معدن گارنیریت از کالدونیای جدید آغاز شده است
[ترجمه ترگمان]تولید نیکل از سنگ معدن سنگ های سرخ بیش از ۱۰۰ سال است که با فرآوری او رک ها از Caledonia نو آغاز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تولید نیکل از سنگ معدن سنگ های سرخ بیش از ۱۰۰ سال است که با فرآوری او رک ها از Caledonia نو آغاز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The zonal soils of Hainan province comprises with laterite, savanna soil, mountain lateritic red earth, mountain yellow earth, etc.
[ترجمه گوگل]خاک های ناحیه ای استان هاینان شامل لاتریت، خاک ساوانا، خاک قرمز لاتریت کوهی، زمین زرد کوهی و غیره است
[ترجمه ترگمان]خاک این استان شامل خاک سرخ، خاک savanna، خاک سرخ کوهستان، خاک زرد کوهستان و غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خاک این استان شامل خاک سرخ، خاک savanna، خاک سرخ کوهستان، خاک زرد کوهستان و غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. So residual laterite is a special kind of clay with its strength closely related to structual strength in the laterite formation.
[ترجمه گوگل]بنابراین لاتریت باقیمانده یک نوع خاص از خاک رس است که استحکام آن ارتباط نزدیکی با استحکام ساختاری در سازند لاتریت دارد
[ترجمه ترگمان]بنابراین laterite باقیمانده یک نوع خاص از خاک رس با قدرت خود در رابطه با مقاومت structual در شکل گیری شیار سرخ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین laterite باقیمانده یک نوع خاص از خاک رس با قدرت خود در رابطه با مقاومت structual در شکل گیری شیار سرخ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Sheweishan gold deposit is a large - scale laterite - type deposit first found in Hubei Province of China.
[ترجمه گوگل]کانسار طلای شویشان یک کانسار از نوع لاتریت در مقیاس بزرگ است که برای اولین بار در استان هوبی چین یافت شد
[ترجمه ترگمان]کانسار طلای Sheweishan یک کانسار type در مقیاس بزرگ است که ابتدا در استان هوبی در چین یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کانسار طلای Sheweishan یک کانسار type در مقیاس بزرگ است که ابتدا در استان هوبی در چین یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In Europe, there exists the soil similar to laterite.
[ترجمه گوگل]در اروپا خاکی مشابه لاتریت وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در اروپا، خاک مشابه خاک سرخ وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در اروپا، خاک مشابه خاک سرخ وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. NO2 uptake on loess and laterite is first order.
[ترجمه گوگل]جذب NO2 در لس و لاتریت مرتبه اول است
[ترجمه ترگمان]جذب دی اکسید کربن در رسوبات لس و laterite اولین بار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جذب دی اکسید کربن در رسوبات لس و laterite اولین بار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The laterite gold is generally mineralized near the primary ore or gold-rich bodies.
[ترجمه گوگل]طلای لاتریت به طور کلی در نزدیکی سنگ معدن اولیه یا اجسام غنی از طلا کانی می شود
[ترجمه ترگمان]طلای سرخ معمولا در نزدیکی سنگ معدن اولیه یا اجسام طلایی ساخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]طلای سرخ معمولا در نزدیکی سنگ معدن اولیه یا اجسام طلایی ساخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This paper introduces a method of producing metallization pellet with laterite nickel ore as raw material and coal as a reductant in car bottom continuous furnace.
[ترجمه گوگل]در این مقاله روشی برای تولید گلوله متالیزاسیون با سنگ معدن نیکل لاتریت به عنوان ماده خام و زغال سنگ به عنوان احیاکننده در کوره پیوسته کف خودرو معرفی می شود
[ترجمه ترگمان]این مقاله روشی را برای تولید پلیت فلز پوش با سنگ nickel نیکل به عنوان ماده خام و زغال سنگ به عنوان ماده reductant در کوره داغ کف ماشین معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مقاله روشی را برای تولید پلیت فلز پوش با سنگ nickel نیکل به عنوان ماده خام و زغال سنگ به عنوان ماده reductant در کوره داغ کف ماشین معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The study shows that from the bottom to the top of laterite weathering crust profile, illite and kaolin decrease, gibbsite, goethite and hematite increase.
[ترجمه گوگل]این مطالعه نشان می دهد که از پایین به سمت بالا نیمرخ پوسته هوازدگی لاتریت، کاهش ایلیت و کائولن، گیبسیت، گوتیت و هماتیت افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]این مطالعه نشان می دهد که از ته به بالای پروفیل لایه های شیار نرم laterite، illite و kaolin کاهش، gibbsite، goethite و هماتیت افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مطالعه نشان می دهد که از ته به بالای پروفیل لایه های شیار نرم laterite، illite و kaolin کاهش، gibbsite، goethite و هماتیت افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Therefore, behaviours of the specific adsorption of phosphate and arsenate on surface charge of laterite soil were similar.
[ترجمه گوگل]بنابراین، رفتارهای جذب ویژه فسفات و آرسنات بر روی بار سطحی خاک لاتریت مشابه بود
[ترجمه ترگمان]بنابراین، رفتار جذب ویژه فسفات و arsenate بر روی بار سطح خاک laterite مشابه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین، رفتار جذب ویژه فسفات و arsenate بر روی بار سطح خاک laterite مشابه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید