1. response latency
نهفتگی پاسخ
2. a state of latency.
3. He pointed out that the latency period is absent in primitive societies and is found only in higher cultures.
[ترجمه گوگل]وی خاطرنشان کرد: دوره نهفتگی در جوامع بدوی وجود ندارد و تنها در فرهنگ های بالاتر دیده می شود
[ترجمه ترگمان]او خاطر نشان ساخت که دوره کمون در جوامع اولیه وجود ندارد و تنها در فرهنگ های بالاتر یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Freud emphasized the importance of the latency period for the cultural development of the individual, and hence the society.
[ترجمه گوگل]فروید بر اهمیت دوره نهفتگی برای رشد فرهنگی فرد و در نتیجه جامعه تاکید کرد
[ترجمه ترگمان]فروید بر اهمیت دوره کمون برای رشد فرهنگی فرد تاکید کرد و از این رو جامعه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Latency is friction in telephone wires that can cause delays in the response time of action gaming.
[ترجمه گوگل]تأخیر اصطکاک در سیم های تلفن است که می تواند باعث تاخیر در زمان پاسخگویی بازی های اکشن شود
[ترجمه ترگمان]کمون اصطکاک در سیم های تلفن است که می تواند باعث تاخیر در زمان واکنش بازی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. That latency will get you every time.
[ترجمه گوگل]این تأخیر هر بار شما را دریافت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان] اون رکود هر دفعه تبدیل به تو می شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The personality traits were not related with either latency or duration of temporalis ES2 in any group.
[ترجمه گوگل]ویژگیهای شخصیتی با تاخیر یا مدت زمان ES2 تمپورالیس در هیچ گروهی ارتباط نداشت
[ترجمه ترگمان]ویژگی های شخصیتی با تاخیر یا مدت of ES۲ در هر گروه مرتبط نبودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Latency is lower and more deterministic because handlers become user-configurable, schedulable entities that can be preempted and prioritized just like any other process.
[ترجمه گوگل]تأخیر کمتر و قطعیتر است زیرا کنترلکنندهها به موجودیتهای قابل تنظیم و زمانبندی توسط کاربر تبدیل میشوند که میتوانند مانند هر فرآیند دیگری از پیش گرفته شده و اولویتبندی شوند
[ترجمه ترگمان]کمون پایین و more است زیرا مربیان دارای هویت های قابل پیکربندی مجدد هستند که می توانند اولویت بندی شوند و درست مانند هر فرآیند دیگری اولویت بندی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Latency refers to the time that the garbage collector intrudes in your application.
[ترجمه گوگل]تأخیر به زمانی گفته می شود که زباله جمع کن در برنامه شما نفوذ می کند
[ترجمه ترگمان]کمون به زمانی اشاره می کند که جمع آوری زباله در برنامه شما رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. With increasing demand for higher bandwidth and lower latency packet switching, communications providers introduced Frame Relay.
[ترجمه گوگل]با افزایش تقاضا برای پهنای باند بالاتر و سوئیچینگ بسته با تاخیر کمتر، ارائه دهندگان ارتباطات Frame Relay را معرفی کردند
[ترجمه ترگمان]با افزایش تقاضا برای پهنای باند بالاتر و سوییچینگ بسته ارسالی، ارائه دهندگان ارتباطات یک رله فریم را معرفی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. To reduce handoff latency in mobile IP, two link layer trigger methods are proposed.
[ترجمه گوگل]برای کاهش تأخیر انتقال در IP تلفن همراه، دو روش ماشه لایه پیوند پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]برای کاهش تاخیر handoff در IP موبایل، دو روش راه اندازی لایه لینک پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Patients usually become symptomatic after a latency period of hours to days.
[ترجمه گوگل]بیماران معمولاً پس از یک دوره نهفتگی چند ساعته تا چند روزه علامت دار می شوند
[ترجمه ترگمان]بیماران معمولا بعد از یک دوره کمون ساعت چند روز بروز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Deterministic behavior at a low latency time was the primary challenge of the applications done in Java.
[ترجمه گوگل]رفتار قطعی در زمان تأخیر کم چالش اصلی برنامه های کاربردی انجام شده در جاوا بود
[ترجمه ترگمان]رفتار قطعی در زمان تاخیر پایین، چالش اصلی برنامه های انجام شده در جاوا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The average latency at which failed publish requests are processed.
[ترجمه گوگل]متوسط تأخیر که در آن درخواستهای انتشار ناموفق پردازش میشوند
[ترجمه ترگمان]تاخیر متوسط که در آن درخواست ها منتشر نشد پردازش می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The amplitude of the pressure waves declined after a latency period of about 2 to 3 minutes.
[ترجمه گوگل]دامنه امواج فشار پس از یک دوره تاخیر در حدود 2 تا 3 دقیقه کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]دامنه امواج فشاری بعد از دوره کمون حدود ۲ تا ۳ دقیقه کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید