lastingly


بطور پا بر جا، بطور با دوام، بطور ثابت

جمله های نمونه

1. To establish a free community fully and lastingly, we need to do more than get people to use some free software.
[ترجمه گوگل]برای ایجاد یک جامعه آزاد به طور کامل و پایدار، ما باید بیشتر از اینکه مردم از برخی نرم افزارهای رایگان استفاده کنند، انجام دهیم
[ترجمه ترگمان]برای ایجاد یک جامعه آزاد به طور کامل و کامل، ما باید کاری انجام دهیم که مردم بتوانند از برخی نرم افزارهای رایگان استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Because if sings loudly lastingly sings fiercely, speaks excessively many.
[ترجمه گوگل]زیرا اگر با صدای بلند آواز بخواند، با شدت زیاد آواز می خواند، بیش از حد صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]چون اگر با صدای بلند آواز می خواند، وحشیانه آواز می خواند، خیلی زیاد حرف می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Results:In the patients with chronic alcoholism caused by lastingly drinking high degree wine,(sentence dictionary) 54% had hepatomegaly and liver parenchyma showed lipoidal-change acoustic image at varied degree.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: در بیماران مبتلا به الکلیسم مزمن ناشی از نوشیدن مداوم شراب درجه بالا، 54 درصد مبتلا به هپاتومگالی بودند و پارانشیم کبدی تصویر آکوستیک تغییر لیپویدال را در درجات مختلف نشان داد
[ترجمه ترگمان]نتایج: در بیماران با اعتیاد به الکل مزمن ناشی از نوشیدن شراب درجه بالا، (فرهنگ لغت)۵۴ % از hepatomegaly و parenchyma کبد به lipoidal - تغییر تصویر صوتی در درجه مختلف نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. At least seven people had been particularly and lastingly helpful to me.
[ترجمه گوگل]حداقل هفت نفر به طور ویژه و ماندگاری برای من مفید بودند
[ترجمه ترگمان]حداقل هفت نفر به ویژه برای من مفید بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I know we can love deeply, tenderly and lastingly.
[ترجمه گوگل]من می دانم که ما می توانیم عمیق، لطیف و ماندگار عشق بورزیم
[ترجمه ترگمان]می دونم که ما می تونیم عمیقا و با محبت و محبت رو دوست داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The result implies that the predator-prey system coexists lastingly.
[ترجمه گوگل]نتیجه حاکی از آن است که سیستم شکارچی-شکار به طور دائمی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان می دهد که سیستم طعمه شکارچیان coexists lastingly است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A lastingly strong capital structure ensures Lufthansa's good credit standing.
[ترجمه گوگل]ساختار سرمایه پایدار و قوی، وضعیت اعتباری خوب لوفت هانزا را تضمین می کند
[ترجمه ترگمان]یک ساختار سرمایه قوی lastingly تضمین اعتبار خوب لوفتانزا را تضمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Special rose water essence contains moist-keeping factors that are able to inexhaustibly supply moisture for skin, making it moist lastingly.
[ترجمه گوگل]اسانس گلاب مخصوص حاوی عواملی است که رطوبت را حفظ می کند و می تواند به طور تمام نشدنی رطوبت پوست را تامین کند و باعث مرطوب ماندن آن شود
[ترجمه ترگمان]عصاره ویژه گلاب تنها شامل عوامل حفظ رطوبت است که قادر به کاهش رطوبت عرضه برای پوست هستند و آن را مرطوب کننده می سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With full aluminum alloy and plastic shell, the external appearance is noble, graceful and lastingly rustless.
[ترجمه گوگل]با آلیاژ کامل آلومینیوم و پوسته پلاستیکی، ظاهر خارجی نجیب، برازنده و ماندگاری زنگ نزن است
[ترجمه ترگمان]با آلیاژ آلومینیوم کامل و پوسته پلاستیک، ظاهر خارجی نجیب، باشکوه و lastingly است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Grant us that though we are duly and properly grateful for this our earthly food, yet our hearts may be more lastingly fixed upon thy heavenly manner, Amen.
[ترجمه گوگل]به ما عطا کن که اگر چه ما به درستی و به درستی برای این غذای زمینی خود قدردان هستیم، اما ممکن است قلب ما ماندگارتر به شیوه آسمانی تو باشد، آمین
[ترجمه ترگمان]جناب گرانت ما را وادار کرد که هر چند ما به اندازه کافی از این غذا و غذای زمینی خودمان سپاسگزاریم، با این حال، قلب ما ممکن است به روش آسمانی تو lastingly شود، آمین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His criticism has affected the literature creating and criticising during the new age widely and lastingly.
[ترجمه گوگل]نقد او بر ادبیات آفرینش و نقد در عصر جدید تأثیری گسترده و ماندگار گذاشته است
[ترجمه ترگمان]انتقاد او بر ادبیات ایجاد و انتقاد از دوران جدید به طور گسترده و lastingly تاثیر گذاشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Effectively block the free water molecules between cells, prevent water to evaporate and lock water firmly, make cells full moist and lastingly enjoy tender pleasure.
[ترجمه گوگل]به طور موثر مولکول های آب آزاد بین سلول ها را مسدود کنید، از تبخیر آب جلوگیری کنید و آب را محکم ببندید، سلول ها را کاملا مرطوب کنید و به طور پایدار از لذت لطیف لذت ببرید
[ترجمه ترگمان]به طور موثر مولکول های آب آزاد بین سلول ها را مسدود می کند، از آب برای تبخیر و قفل کردن آب به طور محکم جلوگیری می کند، سلول هایی را مرطوب می سازد و lastingly از لذت tender لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Why does living in the moment make people happier—not just at the moment they're tasting molten chocolate pooling on their tongue, but lastingly?
[ترجمه گوگل]چرا زندگی در لحظه مردم را خوشحال‌تر می‌کند – نه فقط در لحظه‌ای که طعم شکلات ذوب شده را روی زبانشان می‌چشند، بلکه دائماً؟
[ترجمه ترگمان]چرا زندگی در این لحظه مردم را خوشحال می کند - نه فقط در لحظه ای که مزه شکلات مذاب را در زبان آن ها امتحان می کنند، اما lastingly؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Properly placed, in a significant sequence, one word helps another, and the whole, making sense, remains and is easily and lastingly fixed in the memory.
[ترجمه گوگل]با قرار گرفتن درست، در یک توالی معنادار، یک کلمه به دیگری کمک می کند و کل، معنادار، باقی می ماند و به راحتی و ماندگاری در حافظه ثابت می شود
[ترجمه ترگمان]یک کلمه به طور مناسب در یک توالی مهم قرار داده می شود، یک کلمه به دیگری کمک می کند، و کل، ایجاد حس، باقی می ماند و به راحتی در حافظه ثابت می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The vital measure in how to help college students applying for proper jobs with careers guidance is the lastingly studied subject in college.
[ترجمه گوگل]معیار حیاتی در چگونگی کمک به دانشجویان کالج برای درخواست شغل مناسب با راهنمایی شغلی موضوعی است که در کالج مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]معیار مهم در نحوه کمک به دانش آموزان کالج که برای مشاغل درست با راهنمایی های شغلی درخواست کمک می کنند، موضوع مورد مطالعه در کالج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• for an extended period of time

پیشنهاد کاربران

بپرس