1. let this be my last word, i trust thy love.
[ترجمه گوگل]بگذار این آخرین کلمه من باشد، من به عشق تو اعتماد دارم
[ترجمه ترگمان]اجازه بده این آخرین کلمه ای باشه که من به عشق تو اعتماد دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Character is the first and last word in the success circle.
[ترجمه گوگل]شخصیت حرف اول و آخر در حلقه موفقیت است
[ترجمه ترگمان]شخصیت اولین و آخرین واژه در چرخه موفقیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. These apartments are the last word in luxury.
[ترجمه گوگل]این آپارتمان ها حرف آخر را در لوکس بودن می زنند
[ترجمه ترگمان]این آپارتمان ها آخرین کلمه تجمل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Why must you always have the last word in any argument?
[ترجمه گوگل]چرا همیشه باید در هر بحثی حرف آخر را بزنید؟
[ترجمه ترگمان]چرا همیشه باید حرف آخر را بزنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The Chairman always has the last word on financial decisions.
[ترجمه گوگل]رئیس همیشه در مورد تصمیمات مالی حرف آخر را می زند
[ترجمه ترگمان]رئیس همیشه آخرین کلمه را در مورد تصمیمات مالی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He always has to have the last word in any argument.
[ترجمه گوگل]او همیشه در هر بحثی باید حرف آخر را بزند
[ترجمه ترگمان] اون همیشه باید آخرین کلمه ای که گفته میشه رو داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. You're not going, Helena, and that's my last word on the matter.
[ترجمه گوگل]تو نمی روی، هلنا، و این آخرین حرف من در این مورد است
[ترجمه ترگمان]تو قرار نیست بری، هلنا، این آخرین کلام من در این مورد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In our company the manager has the last word.
[ترجمه گوگل]در شرکت ما مدیر حرف آخر را می زند
[ترجمه ترگمان]در شرکت ما مدیر آخرین کلمه را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It's the last word in luxury holidays.
[ترجمه گوگل]این آخرین کلمه در تعطیلات لوکس است
[ترجمه ترگمان]این آخرین کلمه در تعطیلات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The spa is the last word in luxury and efficiency.
[ترجمه گوگل]آبگرم حرف آخر در تجمل و کارایی است
[ترجمه ترگمان]آب گرم آخرین کلمه در تجمل و بهره وری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She does like to have the last word in any discussion.
[ترجمه گوگل]او دوست دارد در هر بحثی حرف آخر را بزند
[ترجمه ترگمان]او دوست دارد آخرین کلمه ای را که در هر بحثی پیش می آید داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The last word must go to Nick, who has organized the whole project.
[ترجمه گوگل]حرف آخر باید به نیکی برسد که کل پروژه را سازماندهی کرده است
[ترجمه ترگمان]آخرین کلمه باید به نیک، که کل پروژه را سازمان دهی کرده باشد، برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I've said my last word -- take it or leave it.
[ترجمه گوگل]من آخرین کلمه ام را گفته ام - آن را بگیر یا بگذار
[ترجمه ترگمان]آخرین کلمه ای که گفتم این است که آن را بردار یا از اینجا برو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Ten years ago this dress was considered the last word in elegance.
[ترجمه گوگل]ده سال پیش این لباس آخرین کلمه در ظرافت محسوب می شد
[ترجمه ترگمان]ده سال پیش این لباس به عنوان آخرین کلمه در تجمل تلقی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I hope that's not your last word on the subject.
[ترجمه گوگل]امیدوارم این آخرین حرف شما در مورد این موضوع نباشد
[ترجمه ترگمان]امیدوارم این آخرین حرفی که تو این مورد زده باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 