last gasp

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
- آخرین نفس
- تلاش پایانی
- آخرین تقلا / آخرین امید
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( فیزیکی – اصلی ) :**
به معنای آخرین نفس پیش از مرگ یا پایان.
مثال: *He died with a last gasp. *
...
[مشاهده متن کامل]

او با آخرین نفس درگذشت.
2. ** ( استعاری – کاربردی ) :**
برای اشاره به آخرین تلاش یا امید پیش از شکست یا پایان.
مثال: *The team scored in a last gasp effort to win the match. *
تیم در آخرین تلاش گل زد تا بازی را ببرد.
- - -
🔸 مترادف ها:
final breath – dying effort – desperate attempt – last ditch – ultimate struggle

پردۀ آخر
آخرین تلاش
آخرین نفس
نفس های آخر
به نقل از آکسفورد:
done at the last possible moment, typically in desperation
مثال:
"Wilson levelled with a last - gasp try"
لحظه آخری
آخرین لحظه
آخرین مجال