3. after greetings, he eyed the letter the lass had brought
پس از سلام و احوالپرسی به نامه ای که دخترک آورده بود نظر افکند.
4. Anne is a Lancashire lass from Longton, near Preston.
[ترجمه گوگل]آن یک زن لنکاوی از لانگتون، نزدیک پرستون است [ترجمه ترگمان]آن دختر Lancashire اهل Longton در نزدیکی پرستون است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He was playing the fool with that lass.
[ترجمه Pooria] او درحال بازی کردن با آن دخترک احمق بود
|
[ترجمه گوگل]او با آن دختر احمق بازی می کرد [ترجمه ترگمان] اون داشت با اون دختره احمق بازی می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. "What is it, lass?" Finlay cried.
[ترجمه گوگل]"چیه دختر؟" فینلی گریه کرد [ترجمه ترگمان]\" \" \"این دختر چه بود؟\" \" \" \"Finlay\" گریه کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She's a rum girl/lass/one.
[ترجمه گوگل]او یک دختر/دختر/یک رام است [ترجمه ترگمان]او یک دختر رام و یک دختر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She's a strapping lass.
[ترجمه گوگل]او یک دختر تسمه زن است [ترجمه ترگمان]او یک دختر کوچک است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. And you are the hot favourite, bonny lass.
[ترجمه گوگل]و تو دختر دوست داشتنی و دوست داشتنی هستی [ترجمه ترگمان]و تو هم آن دختر کوچولوی جذاب و دوست داشتنی هستی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Hairflair interviewed the Edinburgh lass who is cutting a name for herself at the Charlie Miller salon.
[ترجمه گوگل]Hairflair با دختر ادینبورگی که در سالن چارلی میلر نام خود را بریده است مصاحبه کرد [ترجمه ترگمان]Hairflair با دختر Edinburgh که در سالن چارلی میلر نام خود را می برید، مصاحبه کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This year a mere sprat of a northern lass won my heart playing hers out on a mighty and sonorous trombone.
[ترجمه گوگل]امسال تنها یک پسر بچه شمالی با نواختن قلب او روی یک ترومبون قدرتمند و پرصدا قلبم را به دست آورد [ترجمه ترگمان]امسال فقط یک تکه کوچک از یک دختر کوچک شمالی قلب مرا با نوای قوی و پرطنین بازی در می آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I've a vague memory of a plump wee lass at a cousin's wedding three or four years back.
[ترجمه گوگل]من یک خاطره مبهم از یک زن چاق و چاق در عروسی پسر عموی سه یا چهار سال پیش دارم [ترجمه ترگمان]خاطره مبهمی از یک دختر کوچک چاق و کوچک در عروسی یک پسر عمو یا چهار سال پیش دارم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Nay lass, don't cry.
[ترجمه گوگل]نه دختر، گریه نکن [ترجمه ترگمان]نه، دختر، گریه نکن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Photographs indicate that she was a bonny young lass likely to stir the emotions of any number of local young men.
[ترجمه گوگل]عکسها نشان میدهند که او دختر جوانی بود که احتمالاً احساسات بسیاری از مردان جوان محلی را برمیانگیخت [ترجمه ترگمان]عکس ها حاکی از آن هستند که او دختر زیبا و زیبایی است که احساسات بسیاری از مردان جوان را تحریک می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید