lashings


بارپیچها، اتصالات علوم نظامى : نوارهاى بارپیچى طنابها

جمله های نمونه

1. cake with lashings of ice-cream!
کیک و یک عالمه بستنی !

2. The sail burst free of its lashings.
[ترجمه گوگل]بادبان بدون شلاق ترکید
[ترجمه ترگمان]بادبان باز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He never grew used to the lashings he got from the critics.
[ترجمه گوگل]او هرگز به شلاق هایی که از منتقدان می خورد عادت نکرد
[ترجمه ترگمان]او هرگز به شلاق زدن که از منتقدان به دست می آورد عادت نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We made a tour of the yacht, checking lashings and emergency gear.
[ترجمه گوگل]گشتی در قایق تفریحی انجام دادیم، شلاق ها و وسایل اضطراری را بررسی کردیم
[ترجمه ترگمان]تور کرجی را تور کردیم و شلاق و لوازم اضطراری را چک کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A long, hot soak in the bath-tub with lashings of her favourite bath oil had helped, too.
[ترجمه گوگل]خیساندن طولانی و داغ در وان حمام با شلاق روغن حمام مورد علاقه او نیز کمک کرده بود
[ترجمه ترگمان]یک حمام دراز و داغ در وان حمام با ضربات روغن حمام مورد علاقه او نیز کمک کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Yet even with so many lashings holding it together, the raft was very flexible.
[ترجمه گوگل]با این حال، حتی با وجود تعداد زیادی شلاق که آن را روی هم نگه می داشت، قایق بسیار انعطاف پذیر بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، با این همه ضربات پی درپی، کلک بسیار انعطاف پذیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He winched in hard and let go the lashings round the rolled bedsheets.
[ترجمه گوگل]به سختی وینچ کرد و شلاق های دور ملحفه های گرد شده را رها کرد
[ترجمه ترگمان]محکم فشار داد و طناب را دور پیچید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She brought lashings of food in a picnic basket.
[ترجمه گوگل]او با شلاق غذا در یک سبد پیک نیک آورد
[ترجمه ترگمان]او چندین بار غذا را در سبد پیک نیک آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But sometimes they used lashings of rattan, a jungle plant which threw out long tendrils that made natural bindings.
[ترجمه گوگل]اما گاهی اوقات آنها از شلاق چوب حصیری استفاده می‌کردند، گیاه جنگلی که پیچک‌های بلندی را که اتصالات طبیعی ایجاد می‌کرد، بیرون می‌زد
[ترجمه ترگمان]اما گاه از شلاق of استفاده می کردند که یک گیاه جنگلی بود که tendrils بلندی را که bindings طبیعی ساخته بودند به بیرون پرتاب می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And even there when I tugged at lashings which were easily accessible, they too snapped.
[ترجمه گوگل]و حتی در آنجا وقتی شلاق هایی را که به راحتی در دسترس بود کشیدم، آنها هم شکستند
[ترجمه ترگمان]و حتی در آنجا، وقتی که من آن ضربات را کشیدم که به آسانی قابل دسترسی بود، از هم جدا شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The boats were held together by lashings.
[ترجمه گوگل]قایق ها با شلاق به هم چسبیده بودند
[ترجمه ترگمان]ضربات پیاپی قایق ها را به هم وصل کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Third Officer: The lashings of the deck cargo on No. 1 hatch top have released. Some packs of timber are lost over the side.
[ترجمه گوگل]افسر سوم: شلاق های محموله عرشه در بالای دریچه شماره 1 آزاد شد برخی از بسته های چوب در کناره گم می شوند
[ترجمه ترگمان]افسر سوم: شلاق زدن کالای عرشه بر روی دریچه شماره ۱ باز شده است چند بار چوب در پهلوی کشتی گم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Low inflation, lashings of liquidity and strong growth are the ideal environment for asset - price inflation.
[ترجمه گوگل]تورم پایین، کاهش نقدینگی و رشد قوی محیط ایده آل برای تورم دارایی - قیمت است
[ترجمه ترگمان]تورم کم، شلاق بودن نقدینگی و رشد قوی محیط ایده آلی برای تورم قیمت دارایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Please provide tools for untiring the lashings . We'll return them to you after using.
[ترجمه گوگل]لطفا ابزاری برای رفع خستگی مژه ها ارائه دهید پس از استفاده آنها را به شما برمی گردانیم
[ترجمه ترگمان]لطفا ابزارهایی برای خستگی ناپذیر کردن افسارها فراهم کنید ما بعد از استفاده از آن ها به شما بر می گردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Serve by cutting the scones in half and spreading with jam and lashings of clotted cream.
[ترجمه گوگل]با نصف کردن اسکون ها و پخش کردن مربا و مژه های کرم لخته شده سرو کنید
[ترجمه ترگمان]غذا را نصف کرده و در وسط آن مربا بریزید و خمیر clotted به دست بیاورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• plenty, abundance (british slang)

پیشنهاد کاربران

بپرس