lashes


معنی: مژگان

جمله های نمونه

1. the author lashes out at fascism
نویسنده سخت بر فاشیسم می تازد.

2. julie has long lashes
جولی مژه های بلند دارد.

3. they gave him a hundred lashes
به او صد ضربه شلاق زدند.

مترادف ها

مژگان (اسم)
eyelashes, lashes

انگلیسی به انگلیسی

• strokes of a whip; whips; eyelashes

پیشنهاد کاربران

Nokia mobile boss lashes out at open Ram fake
ریس موبایل نوکیا انتقاد دارد از ram جعلی
زدن ، تاختن، و ضربه برای بارش باران شلاقی، مژه
ا ( )

بپرس