laryngospasm

جمله های نمونه

1. Additional complications include bradycardia, laryngospasm, bronchospasm, and apnea owing to pharyngeal stimulation.
[ترجمه گوگل]عوارض اضافی شامل برادی کاردی، اسپاسم حنجره، برونکواسپاسم و آپنه ناشی از تحریک حلق است
[ترجمه ترگمان]عوارض جانبی دیگر شامل bradycardia، laryngospasm، bronchospasm، و گرفتگی تنفس به خاطر تحریک حلقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Induction time, recovery time and the incidences of laryngospasm, vomiting, movement, change of circulation and respiration during operation and agitation were recorded.
[ترجمه گوگل]زمان القاء، زمان نقاهت و بروز اسپاسم حنجره، استفراغ، حرکت، تغییر گردش خون و تنفس در حین عمل و بی قراری ثبت شد
[ترجمه ترگمان]زمان القا، زمان بازیابی و دامنه of، استفراغ، حرکت، تغییر گردش خون و تنفس در طول عملیات و اغتشاش ثبت گردید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Results All the patients underwent successful gastroscopy except one who stopped being examined due to laryngospasm.
[ترجمه گوگل]ResultsAll بیماران تحت گاستروسکوپی موفقیت آمیز قرار گرفتند به جز یکی که معاینه به دلیل اسپاسم حنجره متوقف شد
[ترجمه ترگمان]نتایج همه بیماران مبتلا به gastroscopy موفق بودند، به استثنای کسی که به دلیل laryngospasm مورد معاینه قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We believe that this patient's airway obstruction was likely secondary to laryngospasm rather than laryngeal edema.
[ترجمه گوگل]ما معتقدیم که انسداد راه هوایی این بیمار احتمالاً ثانویه به دلیل اسپاسم حنجره است تا ادم حنجره
[ترجمه ترگمان]ما اعتقاد داریم که انسداد مجاری تنفسی بیمار به جای ورم مفاصل در مرحله دوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Water in the lungs blocks gas exchange in delicate tissues, while inhaling water also triggers the airway to seal shut - a reflex called a laryngospasm .
[ترجمه گوگل]آب در ریه ها تبادل گاز را در بافت های ظریف مسدود می کند، در حالی که استنشاق آب باعث بسته شدن راه هوایی نیز می شود - رفلکسی به نام لارنگواپاسم
[ترجمه ترگمان]آب در شش ها، تبادل گاز در بافت های حساس را مسدود می کند، در حالی که تنفس آب نیز باعث می شود که راه تنفسی بسته شود - یک واکنش به نام a
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. MAP and HR of three groups in different period were observed. The recovery time, the incidence of laryngospasm, cough, nausea and vomiting of patients were recorded and observed.
[ترجمه گوگل]MAP و HR سه گروه در دوره های مختلف مشاهده شد زمان بهبودی، بروز اسپاسم حنجره، سرفه، تهوع و استفراغ بیماران ثبت و مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]MAP و HR از سه گروه در دوره های مختلف مشاهده شدند زمان ریکاوری، شیوع of، سرفه، حالت تهوع و استفراغ بیماران ثبت و ثبت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• spasmodic closure of the larynx (medicine)

پیشنهاد کاربران

تنجش حنجره ( اسم ) : اسپاسم عضلانی که ناگهان حنجره را می بندد.
انقباض ناگهانی حنجره

بپرس